راز و نیاز شبانه یک رزمنده گچسارانی برای طلب شهادت از زبان معلمش/شهید شرمت الله فاطمی

به گزارش آوای جنوب از گچساران، شهید شرمت الله فاطمی در سال ۱۳۴۸ در روستای نازمکان د خانواده‌ای مستضعف و مذهبی متولد شد او از همان کودکی شجاع بود.

دوران تحصیلات دبستانی خود را در زادگاهش و کلاس پنجم را در شهرستان گچساران به پایان رسانید و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید تیزهوشان آغاز کرد.

یکی از فعالیت‌های شهید در مدرسه برگزار کردن نماز جماعت بود شهید فاطمی در کلاس دوم راهنمایی به جبهه رفت و قبل از به جبهه رفتن صبح‌ها درس می‌خواند و عصرها کار می‌کرد تا خرج زندگی خانواده خویش را در آورد.

شبها به ستاد مقاومت مسجد صاحب‌الزمان(عج) می‌رفت و ساعاتی را به نگهبانی می‌گذراند با این همه  فعالیت هیچ‌گاه احساس خستگی نمی‌کرد وقتی که بعد از سه ماه حضور در جبهه به منزل برگشته بود پس از ۱۵ روز ماندن می‌گفت که می‌خواهم به جبهه بروم و این پانزده روز ماندن برای من مانند ۱۵ سال است.

 در دومین بار که به جبهه رفت به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

معلم ایشان که همسنگرش نیز بود می‌گوید، نیمه شبی او را دیدم که دعا و مناجات می‌خواند و می‌گویدف خدایا چرا رفقای من در کنارم به شهادت می‌رسند و من شهید نمی‌شوم تا اینکه به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت رسید.

این شهید والا مقام در سن ۱۴ سالگی دوم اسفند ۱۳۶۲ در منطقه عملیاتی طلاییه بر اثر اصابت گلوله ازناحیه سر شربت شیرین شهادت نوشید.

قسمتی از یادداشت‌های شهید شرمت الله فاطمی

همیشه به فکر خدا باشید و هیچ وقت از یاد خدا غافل نشوید.

مادر عزیزم، می‌دانم که تو اکنون در چه حالی هستی تو را به حضرت زینب قسم می‌دهم که ناراحت مباش و گریه مکن بلکه افتخار کن که توانسته‌ای فرزند ناقابلت را در راه اسلام بسیج کنی.

از این که در راه خدا ایثار می‌کنم شاد هستم و این ظالمان و منافقان بدانند که با این همه آزار و اذیت نمی‌توانند مردم مسلمان ایران را از پای در آورند بلکه هر که از ما کشته می‌شود نهالی دیگر بر جای او می‌روید و استوارتر می‌گردد.

به امید اینکه تمام مردم ایران از گفتارهای امام ات پند بگیرند و عمل کنند و عمل کردن از دستورهای روحانیون و امام عمل کردن از دستورهای خداوند است.