برخی حرفهای شما ازاردهنده است.همه حرف را نباید زد ولو راست باشد.نیاز به مشاور زبده دارید عزیز.
یک گفتگوی کامل با غلامرضا تاجگردون/از مال و اموالش تا نرمش به سمت قالیباف/از دلایل کاندیدا نشدن لاریجانی و عارف تا مجلسی که دیگر در رأس امور نیست
وقت آن رسیده دوپارلمانی شویم/ ترکیب مجلس یازدهم مانند مجلس دهم است/ نمایندگان از اصلاح قیمت بنزین خبر داشتند/ اصلاح بودجه همزمان با اصلاحات سیاسی ممکن می شود رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس می گوید مجلس خیلی وقت است که در رأس امور نیست و دلیل آن را شکل گیری شوراهای مختلفی می
به گزارش آوای جنوب به نقل از خبرگزاری خانه ملت غلامرضا تاجگردون زادهٔ شهریور ۱۳۴۵ در گچساران است، وی از نمایندگان شاخص و برجسته اصلاح طلب در ادوار نهم و دهم مجلس بوده و معمولا جایگاه اثرگذاری در تصمیم گیری های پارلمانی داشته است.
یکی از ویژگی های اصلی این نماینده دو دوره ای مجلس تسلط بالا به مسائل اقتصادی و بودجه ای بوده زیرا وی در مدت حضور خود در قوه مقننه همواره در کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس مشغول به فعالیت بوده و در مجلس دهم ریاست این کمیسیون و تلفیق بودجه را برعهده داشته است.
رییس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس که عضو شورای عالی اقتصادی هماهنگی اقتصادی قوای سه گانه است، در روزهایی به گفتگو با خانه ملت پرداخت که بحث درباره تصمیمات بنزینی داغ بود. برای همین، وی در بخشی از این گفتگو درباره تصمیم بنزینی دولت گفت که “افزایش قیمت بنزین هیچ ربطی به خزانه نداشته و این موضوع که دولت به دلیل کمبود بودجه و پرداخت حقوق کارمندان اقدام به افزایش قیمت بنزین کرده کاملا رد می شود”.
“مجلس در راس امور هست یا نیست” سوالیست که این روزها بسیار مطرح می شود و تاجگردون معتقد است” مجلس خیلی وقت است که در راس امور نیست و دلیل آن را شکل گیری شوراهایی که اقدام به قانون گذاری می کنند، می داند و پیشنهادش برای در راس امور شدن مجلس ایجاد دو پارلمان عوام و خواص است”.
خبرگزاری خانه ملت در گفتوگوی مشروح خود با این نماینده پرسابقه و باتجربه مجلس به موضوعاتی درباره جایگاه مجلس در نظام جمهوری اسلامی ایران، انتخابات مجلس یازدهم، گرانی بنزین، لابی گری نمایندگان، آینده فروش نفت و اصلاح ساختار سیاسی کشور پرداخته است که در ادامه می خوانید.
مجلس سه قطبی نسخه ای برای جلوگیری از قدرت یافتن جناح ها
در ماه های پایانی مجلس دهم قرار داریم، عملکرد این دوره از مجلس را چگونه ارزیابی می کنید؟
شرایط مجلس دهم شرایط خاصی از لحاظ مسائل بین المللی و داخلی بود، به ویژه اینکه با مسائلی مانند تحریم، مشکلات کشور زیاد شد. یادم هست که روزهای اول که مجلس دهم تشکیل شد، یک جمله گفتم “این مجلس آقا ندارد” و عملکرد این دوره از مجلس نشان داد که این جمله درست است. فکر می کنم نسخه ای برای تمامی مجالس تعریف شده که سه قطب شوند و هیچکدام از جناح ها حداکثری نشوند، البته شاید برای جمهوری اسلامی این موضوع بد نباشد.
مجلس خیلی وقت است که در رأس امور نیست
آیا مجلس دهم در رأس امور بود؟
مجلس خیلی وقت است که در رأس امور نیست و این موضوع تنها مربوط به مجلس دهم نیست و مجلس نهم و هشتم و مابقی مجالس نیز در رأس امور نبوده اند. برخی در گذشته فکر کرده و هنوز نیز فکر می کنند که در راس امور هستند، خیر، باید به آنها گفته شود که در رأس امور نیستند. البته این موضوع که گفته شود مجلس بی خاصیت است، درست نیست، بلکه مجلس دهم متناسب با شرایط کشور تصمیمات خوبی اخذ کرد، این موضوع صحیح نیست که مجلس نمی تواند تصمیم گیری کند، بلکه تدبیرهای امنیتی و مدیریتی کشور سبب می شود که تصمیم گیری سمت و سوی دیگری پیدا کند. شاید بنده و چند نماینده و حتی غالب نمایندگان نظر خاصی داشته باشند، اما نتوانند درباره آن تصمیم گیری کنند و در این راستاست که گفته می شود مجلس در راستای مصالح عمومی کشور تصمیم گیری می کند. به همین دلیل مجلس بی خاصیت نبوده و خوب عمل کرده، اما در بسیاری اوقات در رأس امور نبوده است.
بعضی نقش بلندگوی سیاسی بازی می کنند
تعداد کاندیدا برای حضور در مجلس یازدهم افزایش یافته است. اگر مجلس در رأس امور نیست چرا تا این حد تعداد متقاضیان برای حضور در مجلس افزایش یافته است؟ آیا این افراد شیفتگان خدمت هستند یا تشنگان قدرت؟ چه چیزی از بیرون درباره مجلس مشاهده می شود که تا این حد استقبال برای حضور در پارلمان وجود دارد؟
افرادی که در انتخابات ثبت نام می کنند در سه گروه تعریف می شوند؛ نخست گروهی که سیاسی هستند و می خواهند نقش سیاسی خود را در اداره امور کشور حتی در حد یک بلندگوی رسمی ایفا کنند. البته فرقی نمی کند که این افراد از جریان اصلاح طلب و اصولگرا باشند، بلکه هر دو گروه این شرایط را برای خود متصور هستند و در نوع ثبت نام های هر دو گروه می توان این ایفاگری نقش سیاسی را مشاهده کرد که این گروه در مجلس عدد ثابت و پایداری دارند.
گروه دوم افرادی هستند که احساس خدمت می کنند و به عبارتی توانایی حضور در مجلس را داشته و در این جایگاه ایده های خود را مطرح و اجرایی کنند، البته تعداد این افراد روز به روز کمتر می شود.گروه سوم افرادی هستند که با توجه به جاذبه ایجاد شده در مجلس تصمیم به کاندیداتوری می گیرند و به این منظور هزینه های فراوانی می کنند تا به یک جایگاه بالا در سطح ملی دست یابند.
باید وارد فاز دو مجلسی شویم
پیشنهاد شما برای اصلاح این روند چیست؟
در شرایط کنونی باید گفت که این نوع مجلس، با این ترکیب،نوع شرایط ورود و تصمیم گیری ها کارایی خود را از دست داده است و شاید ضرورت ایجاب می کند که وارد فاز دو مجلسی شویم، چرا که در شرایط کنونی فاز چند مجلسی داریم. بدون اینکه اسم آن آورده شود، چند مجلس در کشور وجود دارد؛ نخست مجلس شورای اسلامی و سپس مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سه گانه، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی، شورای امنیت ملی، شورای اقتصاد مقاومتی و سایر نهادهای دیگری که کنار یکدیگر قرار گرفته اند و مصوبات آنها نافذ بر امور قانونگذاری کشور است، بنابراین تا زمانی که شرایط اینگونه باشد، نمایندگان وارد مجلس شورای اسلامی شده و همیشه این انتقاد مطرح می شود که مجلس در رأس امور نیست.
یعنی مجلس عوام و خواص شکل بگیرد؟
زمان آن رسیده که مجلسی در همین سطح و سطوح و شاید در سطح پایین تر داشته باشیم و از سوی دیگر یک مجلس دیگر و قوی تر برای فیلترینگ قوانین مهم کشور تشکیل شود، وگرنه این موضوع که بلندگوهایی روشن و از پشت آن نکاتی بیان و تذکراتی مطرح شود، فایده ای ندارد.
هر روز در پایان جلسه صحن علنی مجلس تذکراتی مطرح شده و مردم آن را می شنوند، در حالی که نماینده ای در صحن حضور ندارد و از سوی دیگر در فرآیند قانونگذاری این تذکرات جایگاهی ندارد، اما مردم فقط همین را می بینند که چه کسی پشت تریبون صحبت می کند و به این موضوع که این تذکر چه اثری در کشور دارد، پرداخته نمی شود. بنابراین باز هم تاکید می کنم که در حال حاضر زمان آن فرارسیده که دو مجلس داشته باشیم، البته ترکیب این نوع مجالس که از جناح اصلاح طلب یا اصولگرا باشند، مهم نیست، بلکه برای اداره کشور باید این تغییر ایجاد شود.
بعید است اکثریت مجلس یازدهم در اختیار اصولگراها باشد
ترکیب مجلس یازدهم را چگونه پیش بینی می کنید؟
مجلس بعدی همانند مجلس دهم بوده و تنها ممکن است گروهی کرسی های بیشتر و گروهی دیگر کرسی های کمتری در اختیار داشته باشند، اما این موضوع که مجلس به صورت مطلق در اختیار گروهی قرار گیرد، بعید به نظر می رسد. ممکن است در مجلس یازدهم ترکیب اصولگراها بیشتر شود، اما این موضوع که مجلس به صورت مطلق در اختیار این جناح قرار بگیرد، بعید به نظر می رسد و هیچکس نمی تواند این پیش بینی را انجام دهد. البته کسانی که ادعا می کنند در انتخابات مجلس یازدهم حتما رأی آوررده و رئیس مجلس می شوند، اشتباه می کنند، چرا که نمی دانند کاندیدای عضویت در مجلسی می شوند که ۲۹۰ نماینده داشته و هر کدام از این افراد یک ایده دارند، مجلس دهم نیز درس بزرگی به بسیاری افراد داده که به چیزی دل نبندند.
پوپولیسم حرفی برای گفتن ندارد
حضور جریان پولولیست و رادیکالیست در مجلس یازدهم را چگونه پیش بینی می کنید؟
بعید می دانم در مجلس بعدی رادیکالیسم حاکم شود، البته می طلبد که جریان پوپولیستی در هر مجلسی وجود داشته باشد و این موضوع تداوم دارد، اما پوپولیست حرفی برای گفتن ندارد و تنها تعداد این افراد می تواند در مجلس از ۱۰ تا ۸۰ نفر باشد. در هر ۱۰ دوره مجلس افراد پوپولیستی حضور داشته اند، چراکه یک صدا به تنهایی می تواند یک جریان در کشور راه بیاندازد و پوپولیست یعنی حرفی بیان و عده ای از مردم از این حرف خوششان بیاید، اما کسی دنبال نتیجه و اثرگذاری آن نیست. البته ممکن است در یک دوره کوتاه این حرف ها اثر کمرنگی داشته باشد، اما در بلندمدت این افراد نمی توانند جایگاهی در مجلس و بین مردم داشته باشند.
کاندیدا نشدن آقای لاریجانی ، نشان از عقلانیتی بود که در وجود ایشان کامل شد
عدم حضور آقای لاریجانی را در مجلس آینده چگونه ارزیابی می کنید؟
آقای دکتر لاریجانی تجربه بسیار خوبی داشت و به نظرم اگر سیر تطور و جریان سیاسی زندگی وی مشاهده شود، آقای لاریجانی بیش از هر فردی در جمهوری اسلامی دچار یک تحول بسیار عظیم در فکر، اجرا و برنامه های مدیریتی شد. اگر لاریجانی رئیس صداوسیما با لاریجانی رئیس مجلس دهم مقایسه شود، دو فرد جدا از یکدیگر هستند که این تفاوت نشان دهنده یک تحول جدید در تفکرات و نوع نگاه ایشان به اداره کشور است. به نظرم آقای لاریجانی رئیس مجلس بسیار موفق و باتدبیری بود و شاید کاندیدا نشدن ایشان، نشان از عقلانیتی بود که در وجودشان کامل شد. بسیاری از سیاستمداران کشور که حذف شده و یا به عبارتی دیگر در عرصه نیستند به این درجه نرسیده بودند، اما آقای لاریجانی به این درجه از عقلانیت رسید و کاندیدا نشد، البته خودش باید پاسخ دهد که چرا در مجلس یازدهم کاندیدا نشد، اما برداشت بنده این است که ایشان با توجه به تجربیات جمهوری اسلامی و کسب تجربه از سیر تکوینی جریان سیاسی خود کاندیدا نشد.
نظر شما درباره عدم کاندیداتوری آقای عارف چیست؟
آقای عارف یک شخصیت کاملا اجرایی و مدیریتی بود که در دولت می توانست بسیار خوب عمل کند و موفق شود، اما مشابه رفتار اصولگرا با آقای قالیباف، در جریان اصلاح طلبی زیر پای عارف را خالی کردند. آقای عارف احساس کرد که در ۴ سال مجلس دهم می تواند از تجربه مدیریتی خود برای اداره کشور استفاده کند، بنابراین خود را در این مجلس هزینه و جریان سیاسی خود را مدیریت و هدایت کرد و به آن آرامش داد، همچنین به نظرم آقای عارف از درجه عقلانیت بالایی برخوردار است و به آن تشخیص رسیده که نباید این مسیر را در مجلس ادامه دهد، بنابراین در شرایط فعلی کاندیدا نشد.
البته دقت کنید که کارکرد مجلس اینگونه نیست که فکر کنیم اگر فردی در مجلس نباشد، مجلس اداره نمی شود. مرحوم هاشمی رفسنجانی چند دوره رئیس مجلس بود، اما در دوره ششم رأی نیاورد، همه گمان می کردند که مجلس از کارایی افتاد، اما آقای کروبی و دیگران مجلس را اداره کردند و در دوره های بعدی آقای حداد و لاریجانی اداره مجلس را برعهده گرفتند، بنابراین اینگونه نیست که فکر کنیم با رفتن یک فرد کار مجلس تمام است، چراکه هیچ فرد برای همیشه نمی ماند و بالاخره باید روزی این کرسی را ترک کند.
فرمودید که آقای عارف در امور اجرایی موفقترند، فکر میکنید با توجه به انصراف ایشان از انتخابات مجلس، در ۱۴۰۰ میتوانند گزینه مناسبی برای اصلاح طلبان در ریاست جمهوری باشند؟
به نظرم میتواند گزینه خوبی باشد اگرچه جریان حسادت در جریان اصلاح طلبی این اجازه را نمی دهد.
یعنی چه؟
همان حسادتی که نگذاشت آقای عارف در دورههای قبل در انتخابات ریاست جمهوری بماند فکر میکنم، به نظرم چهرهای بود که برای این دوره خیلی خوب بود و میتوانست به جریان اجرایی کشور آرامش بدهد. چون من با ایشان کار کردم و میدانم ایشان در مسائل مدیریتی با استفاده از اهرم زمان خیلی از مسائل را جلو میبرد که امروزه متأسفانه در ایران کمتر به عنصر زمان توجه میشود. اگر شما یک سوال از من بپرسید، سریع جواب دادن، با فکر کردن و با وقفه جواب دادن و سپس پاسخ دادن نتایج متفاوتی دارد. در مدیریت هم همین است. یک موضوعی پیش می آید، اینکه من سریع اقدام کنم با اینکه یک ساعت دیگر آن را انجام دهم و یا با استفاده از زمان و واکنش های اخذ شده این کار را انجام دهم، تفاوت دارد، آقای عارف یکی از کسانی است که در مدیریت زمان بسیار خوب عمل کرد.
فراکسیون امید آنچنان که باید در مجلس دهم تاثیرگذار نبود و آخرین شکست این فراکسیون در انتخابات هیات رئیسه سال چهارم رخ داد. دلیل عدم تاثیرگذاری مطلوب این فراکسیون و شکست های آن را چگونه ارزیابی می کنید؟
توقع از فراکسیون امید بالا بود برخی گمان می کردند که تعداد اعضای این فراکسیون ۱۸۰ نفر است، اما بنده از روز اول عنوان کردم که تعداد اعضای فراکسیون امید حدود ۱۰۴ نفر است، البته با همین تعداد افراد عملکرد فراکسیون خوب بود.
روز اول قبل از تشکیل مجلس زمانی که جلسات دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا در محل ریاست جمهوری و مجلس سابق شکل گرفت، همه کسانی که شرایط پارلمان را می شناختند، می دانستند که تعداد فراکسیون امید ۱۸۰ نفر نیست، لذا نباید از این فراکسیون انتظار و توقع بیش از این داشت و اسم این اتفاقات را شکست گذاشت. اما متاسفانه با ساده انگاری برخی افراد را در لیست امید قرار داده و عنوان کردند که می توان با ۱۸۰ نفر کارهای بزرگی کرد.
مجلس محل لابی کردن است
مباحثی درباره قهر آقای عارف با شما و آقای تابش پس از انتخابات هیئت رییسه مجلس در سال چهارم مطرح شد، توضیحی در این باره بفرمایید.
آقای عارف استاد و بزرگ ما هستند، نه شخصیت ایشان به گونه ای است که قهر کنند و نه ما بی معرفت هستیم که قهر کنیم، البته درباره انتخابات هیئت رییسه مجلس نظر داده ایم و هنوز نیز نظر بنده این است که اشتباه کردیم، چراکه مجلس محل لابی کردن است و بهتر می توانستیم انتخابات هیات رئیسه را مدیریت کرده، با افراد هماهنگ شویم و کار خود را راحت تر انجام دهیم، اما برخی افراد در فراکسیون امید این موضوع را قبول نداشتند و نظر آن ها بر ما غالب بود، البته از ابتدا نتیجه انتخابات هیات رئیسه مشخص بود اما گوش ندادند و نتیجه آن را مشاهده کردند.
حرف از لابی گری شد، اجازه بدهید این سوال را مطرح کنم که گفته می شود برخی نمایندگان امتیازات خاصی دریافت کرده و از طرح سوال و یا استیضاح خود انصراف می دهند و همین موضوع جایگاه مجلس را تنزل داده است. این حرفها را تایید می کنید؟
لابی گرها در مجلس دو گروه هستند؛ نخست گروهی که برای ارتقای کارآیی مجلس و یا تصویب طرحی خوب لابی می کنند که این موضوع ایرادی ندارد اما برخی لابی ها و طرح سوال ها و استیضاح ها جهت دریافت امتیازات برای حوزه انتخابیه است که این موضوعات شأن مجلس را تنزل می دهد. البته برخی استیضاح ها قوی و محکم بوده و باید انجام شود و در همین مجلس و مجالس قبل نیز استیضاح هایی وجود داشته که قوی بوده است و اگر این استیضاح ها کنار هم قرارگیرند مشخص می شود هر مجلس چه استیضاح بارزی داشته است.
چرا برخی استیضاح ها پس از طرح در مرحله بررسی در صحن علنی متوقف می شود؟
شرایط عمومی کشور اجازه نمی دهد برخی استیضاح ها جلو بروند و موضوعاتی اتفاق می افتد که شرایط را برای استیضاح مهیا نمی کند، البته برخی فکر می کنند که این موضوع تنها مختص به ایران است. اگر به پارلمان آمریکا نیز نگریسته شود معلوم می شود که از چند سال قبل استیضاح ترامپ مطرح است، اما آیا این استیضاح انجام می شود؟ چرا تا انتها این استیضاح دنبال نمی شود؟ چون مصالح میهنی و ملی دیده می شود و گروه ها با یکدیگر کنار می آیند، برخی استیضاح ها در ایران همچنین حالتی دارند. برخی سوال ها و تذکرات از سوی نمایندگان برای اخذ امتیازات خاص مطرح می شود، بنده در دو دوره مجلس نهم هیچ سوالی مطرح نکردم و تنها در دو استیضاح مشارکت داشته ام که یک مورد مربوط به مجلس قبل و یک مورد مربوط به مجلس فعلی است. بسیاری از افراد شاخص مجلس نیز اینگونه رفتار کردند، چراکه مجلس کارکردهای مهم تری دارد و باید در آن رفتار علمی و منطقی را به نمایش گذاشت.
با ترامپ وارد مذاکره نمی شویم
در شرایط فعلی تا چه میزان مذاکره با آمریکا امکان پذیر است و آیا در دوره ریاست جمهوری فعلی ترامپ این اتفاق رخ می دهد؟
ما با ترامپ وارد مذاکره نمی شویم و شرایط عمومی کشور و نوع هزینه هایی که پرداخت کرده ایم به ما این اجازه را نمی دهد که وارد مذاکره شویم، بنابراین باید هسته مقاومت را ادامه دهیم.
ابزارهای متفاوتی برای فروش نفت داریم
دولت در لایحه بودجه سال ۹۹ فروش نفت را یک میلیون بشکه پیش بینی کرده است، آیا این میزان فروش قابل تحقق است؟
این موضوع که گفته شود هیچ فشاری به ما وارد نشده حرف درستی نیست، چراکه ما نمی توانیم نفت خود را به راحتی صادر کنیم و صادرات نفت با افت شدیدی مواجه شده است، اما از سوی ما در همین نقطه متوقف نمی شویم و اگر صادرات نفت ایران را در حد حداقلی کاهش دهند ما باز هم به راه خود ادامه می دهیم و به این منظور ابزارهای متفاوتی برای فروش نفت داریم. در سال جاری فروش فرآورده های نفتی نسبت به سال گذشته دو برابر شد که این نشان می دهد اگر آن ها از یک جهت فشار وارد کنند ما بازار خود را در یک بخش دیگر تقویت می کنیم. کار ما سخت است، دولت باید قوی تر عمل کرده و جسارت بیشتری به خرج دهد، البته در کنار جسارت، امنیت مدیران بسیار مهم است یعنی اینکه چه میزان به مدیران کشور این امنیت روانی داده می شود که بتوانند سازوکار جدیدی برای معامله تعریف کنند.
حدود یک سال و نیم بحث افزایش قیمت بنزین مطرح بود
عده ای مطرح می کنند که افزایش قیمت بنزین به این دلیل رخ داد که خزانه خالی شد و حتی دولت نمی توانست حقوق کارمندان را پرداخت کند آیا این تصمیم یکباره به خزانه مربوط می شود؟
افزایش قیمت بنزین هیچ ربطی به خزانه نداشته است و این موضوع که دولت به دلیل کمبود بودجه و پرداخت حقوق کارمندان اقدام به افزایش قیمت بنزین کرده کاملا رد می شود. قیمت بنزین به یکباره گران نشد، حدود یک سال و نیم بحث افزایش قیمت بنزین مطرح بود و حدود ۴ جلسه غیرعلنی دراین باره در مجلس با نمایندگان برگزار شد و حدود ۲۰ روز قبل از گرانی هم، نایب رئیس مجلس در نشستی غیرعلنی از صبح تا ظهر توضیحاتی درباره گرانی سوخت مطرح کرد و همچنین در جلسات هیات رئیسه و رؤسای کمیسیون ها این موضوع مطرح بود. کارشناس های مرکز پژوهش ها و برخی نمایندگان صاحب نظر نیز در جلسات کمیسیون شورای عالی هماهنگی اقتصادی و حتی نشست سران حضور یافته و نقطه نظرات خود را مطرح کردند.این موضوع که مردم به یکباره با موضوع گرانی بنزین مواجه شده اند صحیح است، اما اینکه گفته شود نمایندگان هیچ کدام اطلاع نداشتند درست نیست، البته نمایندگان از تاریخ اجرای افزایش قیمت بنزین اطلاعی نداشتند، اما این فرآیند شکل گرفته بود و به هرحال یک هفته زودتر و دیرتر اجرایی می شد.
حدود ۷۰ درصد نمایندگان با اصلاح قیمت بنزین موافق بودند
در نشست های غیرعلنی نمایندگان با افزایش قیمت بنزین مخالف بودند؟
به نظر می رسد که غالب نمایندگان یعنی حدود ۷۰ درصد با اصلاح قیمت بنزین موافق و حدود ۳۰ درصد با این افزایش قیمت مخالف بودند و هر کدام نظرات خود را داشتند مثلا یک گروه عنوان می کرد که نرخ سرانه بنزین باید به همه افراد پرداخت شود یعنی این یارانه سرانه ای شود که نظر این گروه غالب بود و بیشتر از ۵۰ درصد با این نظر موافق بودند، اما گروه دیگری عنوان می کردند که یک نرخ برای بنزین در نظر گرفته شود و قیمت ۱۵۰۰ تومانی را پیشنهاد می کردند، این گروه نیز به حدود ۵۰ درصد می رسیدند، البته چند ماه قبل نیز درباره نرخ ۱۵۰۰ تومانی بنزین در مجلس رأی گیری شد و رأی ۵۰ درصدی داشت.
عده ای که در حال حاضر می گویند با افزایش قیمت بنزین مخالف هستیم برای اصلاح قیمت بنزین پیشنهاد داشتند، اما پیشنهادشان غالب نبود. مثلا من به نظر فلانی رأی نمی دادم چون می خواستم پیشنهاد خودم رأی بیاورد و دیگری نیز به همین ترتیب، بنابراین هرکسی نظری درباره اصلاح قیمت بنزین داشت و اتفاقا کسانی که عنوان می کردند در شرایط کنونی قیمت بنزین نباید افزایش یابد افراد کمی بودند. بنده یکی از کسانی بودم که علیرغم اینکه در شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سه گانه حضور داشتم اما در تمام این سه سال عنوان کردم که شرایط برای افزایش قیمت بنزین مهیا نیست و به هیچ پیشنهادی رأی ندادم و در شورای هماهنگی نیز نظرات کارشناسی خود را درباره هر پیشنهاد مطرح می کردم، اما این موضوع که برخی افراد کاسه داغ تر از آش شده اند و برای دلخوشی مردم و انتخابات مجلس موضوعاتی را درباره مخالفت با گرانی بنزین مطرح می کنند صحیح نیست. ای کاش اجازه داشتم برخی مطالب مطرح شده در صحن علنی و کمیسیون تلفیق بودجه ۹۸ را مطرح می کردم تا مشخص شود این افراد در حال حاضر چه می گویند و در آن زمان چه مطالب و پیشنهاداتی را درباره بنزین عنوان می کردند، البته پارلمان است و بلندگویی روشن و افراد نظرات خود را عنوان می کنند بنابراین باید این تقسیم بندی را قائل شویم که حدود ۷۰ درصد نمایندگان مجلس الگویی برای اصلاح قیمت بنزین داشتند اما در حال حاضر می گویند “که بود که بود ما نبودیم”.
فساد نهادینه شده است
آنچه که بیش از گرانی ها مردم را اذیت می کند بحث اختلاس ها و فسادها است چرا در این زمینه اقدامات پیشگیرانه صحیحی صورت نگرفته است؟
برخی هنوز معتقدند که فساد نهادینه نشده و بر روی آن سرپوش می گذارند اما بنده جز معدود افرادی هستم که معتقدم فساد نهادینه شده البته منظورم فساد در رأس سران نیست بلکه در بدنه اجرایی و تصمیم گیری کشور این فساد وجود دارد. فساد به این معنا نیست که حتما پولی دریافت و اقدامی انجام شود، در هر موضوع و تصمیمی این فساد شکل گرفته است در تصمیمات مدیریتی، معاملات داخلی و بین المللی و هر چیز دیگری که افراد احساس می کنند باید بهره بیشتری از آن فراتر از حق خود ببرند فساد ایجاد می شود، حتی در فروش یک گوجه فرنگی فساد می تواند شکل بگیرد چه برسد به اینکه فردی بخواهد درباره نرخ ارز تصمیم گیری کند.
فساد به یک جا ختم نمی شود و زنجیره تصمیم گیری ها سبب شکل گیری فساد می شود البته قوه قضائیه در برخورد با معلول خوب عمل کرده اما این نوع رفتارها دوباره فراموش می شود و در یک مقطع برخوردی صورت می گیرد اما ریشه های آن باقی می ماند. به نظر بنده مهم ترین دلیل فساد تنها یک کلمه یعنی عدم شفافیت است که با شکل گیری تحریم، عدم شفافیت بیشتر شده و روز به روز فساد گسترده تر می شود.
اگر نظام سیاسی دو پارلمانی شود، دیگر نباید مجمع تشخیص مصلحت نظام داشته باشیم
شورای عالی اقتصادی تا چه زمانی قرار است به فعالیت خود ادامه دهد؟ این شورا موقتی است یا دائمی؟
قطعا شورای عالی اقتصادی قوای سه گانه موقتی است، شرایطی در کشور ایجاد شد که مقام معظم رهبری دستور تشکیل این شورا را صادر کردند تا بسیاری از تصمیمات برای اداره کشور سریع تر، سِرّی تر و کاربردی تر اتخاذ شود. ای کاش مسائل عمومی کشور به سمتی حرکت می کرد که موضوع دو پارلمانی شدن و قانونگذاری حل می شد چرا که با روند فعلی نمی توان ادامه داد و شرایط کنونی کار را برای همه سخت کرده است.
اگر دو پارلمان در کشور ایجاد شود، دیگر شوراها تصمیم گیری و قانونگذاری نمی کنند؟
همزمان با شکل گیری دو پارلمان باید موضوعات حاشیه ای حذف شود یعنی اگر دو پارلمان در کشور وجود داشته باشد دیگر نباید مجمع تشخیص مصلحت نظام داشته باشیم، پارلمان دوم باید درباره تمامی موضوعات تصمیم گیری کند.
شورای عالی هماهنگی اقتصادی با مصوبه ای که داشت افزایش قیمت بنزین را اجرایی کرد، صبح فردای اجرای گرانی بنزین دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در بیانیه ای عنوان کرد که این موضوع هیچ ربطی به مجمع ندارد و هیچ نظری در این باره نداده است. در صورتی که مجمع تشخیص مصلحت نظام هیچ جایگاهی در چنین موضوعاتی ندارد که بخواهد اعلام نظر کند.
متاسفانه هرکسی فکر می کند خودش مسئول گرانی بنزین است و از سوی دیگر فکر می کند هیچ کاره است. شورای عالی هماهنگی اقتصادی فکر می کند که همه کاره است و از سوی دیگر فکر می کند هیچ کاره است، مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین تفکری دارد. از سوی دیگر مجلس گمان می کند که در رأس امور است، ولی می بیند که هیچ کاره است. حتی رئیس جمهور اعلام می کند که از زمان افزایش قیمت بنزین اطلاعی نداشته است یعنی رئیس جمهور هم فکر می کند که هیچ کاره است. به نظر می رسد اکنون زمان آن فرا رسیده که قانون اساسی متناسب با این موضوعات اصلاح اساسی شود چرا که بیش از این ظرفیت وجود ندارد.
بودجه دوسالانه غیرممکن است
بحث بودجه دوسالانه در ماه های اخیر مطرح شد آیا این اقدام به نفع کشور است؟
طرح بودجه دوسالانه بی معناست چرا که مغایر با قانون اساسی است، از روز اول گفتم که منظور افرادی که پیشنهاد بودجه دوسالانه را به دولت داده اند تصویب بودجه همزمان برای دو سال نبود بلکه منظور تصویب بودجه یک سال و شفافیت هدفگذاری بودجه سال بعد بود، اما به یکباره در جامعه پیچید که دولت قرار است بودجه دوسالانه ارائه دهد، لذا ما عنوان کردیم که این موضوع غیرممکن است.
تمام بودجه ای که به نهادهای غیررسمی تخصیص یافته حدود ۶میلیارد تومان بوده است
عده ای می گویند که ۷۰ درصد بودجه در اختیار دولت نیست، این موضوع درست است؟
چند روز قبل در فضای مجازی تفکیکی درباره جدول شماره ۱۷ دیدم که تعجب کردم چرا که در بودجه ارائه شده از سوی دولت چنین جدولی از اساس وجود ندارد و این جدولکه بودجه حدود ۱۹۰ موسسه در آن گنجانده می شد از دو سال پیش حذف شده است، تنها بودجه شورای عالی حوزه علمیه قم، شورای عالی حوزه علمیه مشهد، جامعه المصطفی و مرکز خدمات حوزه علمیه در قالب لایحه گنجانده می شود که مرکز خدمات حوزه علمیه بحث بیمه طلاب را انجام می دهد، اما این سوال مطرح می شود که چرا درباره بودجه پیشنهادی برای صندوق فولاد، صندوق بازنشستگان نفت، صندوق بانک ملی و صندوق بازنشستگی موضوعی مطرح نمی شود.
دیوان محاسبات حدود ۲ هفته گذشته گزارشی ارائه کرد که در این گزارش تمام بودجه ای که به نهادهای غیررسمی تخصیص یافته حدود شش میلیارد تومان بوده اما برخی از این فضا برای اهداف خود استفاده می کنند.
سال گذشته مقام معظم رهبری دستور فرمودند که ساختار اقتصادی کشور اصلاح شود، افراد بسیاری معتقدند که اصلاح ساختار اقتصادی بدون اصلاح ساختار سیاسی امکان پذیر نیست؟ نظر شما چیست؟
این موضوع که اصلاح ساختار باید با اصلاح سیاسی همگام انجام شود را تأیید میکنم یعنی قانون اساسی و مجموعه حاکمیت باید یک موضوع را مشخص کنند که در حال حاضر اختیارات رئیس جمهور چیست. قانون اساسی حکم میکند که در دو موضوع اختیارات با رئیس جمهور است، برنامه و بودجه و امور استخدامی، تمامی روسای جمهوری کشور در این چند دوره از آقای هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی به این چالش برخورد کردهاند که ما چه کارهایم. آیا بودجه سند مالی دولت است یا سندی متعلق به حکومت که این موضوع باید مشخص شود. رئیس جمهور نیز حق دارد، میگوید اگر بودجه سند مالی دولت است من نمیخواهم این پول را به فلان دستگاه بپردازم و اگر سند مالی حکومت است بسیاری امور در فرآیند تصمیمگیری و اظهارنظر من نیست و من تنها یک فیلتر برای پول دادن هستم، لذا قانون اساسی باید این موضوع را مشخص کند و خلاءهای قانون اساسی رفع شود. رئیس جمهور درباره بودجه سال ۹۹ دیدگاه خاصی داشت اما به آن عمل نکرد یعنی نتوانست به آن عمل کند چرا که از اختیاراتش نبود، بنابراین دیدگاه خود را به صورت کامل کنار گذاشت.
یکی از خلاء های قانون اساسی این است که باید مشخص شود بودجه در اختیار نهاد حکومتی است یا دولتی و نهاد حکومتی اگر بخواهد از نهاد دولتی پول اخذ کند باید در چارچوبی این اقدام را انجام دهد و اگر مجلس نیز میگوید این پول پرداخت شود، باید در چارچوب نظارتی پرداخت شود و این موضوع که پولی تخصیص یافته و هیچ اطلاعاتی درباره نحوه هزینهکرد آن وجود نداشته باشد، صحیح نیست.
آقایان روحانی، احمدینژاد، خاتمی و مرحوم هاشمی رفسنجانی تأکید میکردند که باید تکلیف سند مالی بودجه مشخص شود، بنابراین اصلاح ساختار بودجه بدون اصلاح ساختار سیاسی اتفاق نمیافتد.
عده ای مطرح میکنند که سال گذشته قرار بود اصلاح ساختار کشور صورت گیرد اما به یکباره این اصلاح به موضوع اقتصادی تقلیل یافت، صحت دارد؟
از ابتدا موضوع اصلاح ساختار اقتصادی مطرح و این موضوع به بودجه معطوف شد و اصلا بحث اصلاح ساختار دیگری مطرح نشده بود.
مقام معظم رهبری سیاستهای حوزه قانونگذاری را ابلاغ کردند ، آیا این سیاستها تنها شامل مجلس میشود یا شوراها نیز مشمول این سیاستها میشوند؟
سیاستهای حوزه قانونگذاری معطوف به مجمع تشخیص مصلحت نظام، شوراهای مختلف اعم از شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی میشود و نقطه نظراتی که مقام معظم رهبری در این باره مطرح فرمودند به تمامی این نهادها باز میگردد.
از دو سالگی، سند چند هکتار زمین به نامم خورده است
نمایندگان موظف شدند لیست اموال خود را در سامانهای که توسط قوه قضائیه طراحی شده، ثبت کنند، مایل هستید اموال خود را اعلام عمومی کنید؟
بنده کد را دریافت اما تاکنون فرصت نکردهام که لیست اموال خود را وارد این سامانه کنم و به نظرم تمامی نمایندگان مجلس باید این اقدام را انجام دهند.چه کسانی که اموال زیادی داشته و چه کسانی که اموال کمی دارند. من در سال ۴۵ متولد شدم و پدر بنده از مالکان بود و سال ۴۷ یعنی در سن دو سالگی سند یک قطعه زمین در چندین هکتار به نامم خورده است که این اموال در طی زمان زایش پیدا کرده است. بنده و برادرانم حدود ۴۰۰ هکتار زمین داریم که این زمین ها مکانیزه بوده، آب دارد و کشاورزی در آن میشود، به یاد می آورم که وقتی در سال ۶۷- ۶۶ دانشگاه آمدم ۲۱ یا ۲۲ سالم بود، یک آپارتمان در خیابان وزرای تهران پارک ساعی خریدم. بنابراین اگر مالی دارم و زیاد میشود چیزی نیست که به خاطر مجلس یا دولت باشد بلکه زایش مالی بوده که از گذشته وجود داشته است.
خانه چند متری بود؟
حدود ۶۰ تا ۷۰ متری البته بعدها و پس از مدتی آن را فروخته و بزرگتر کردم و اصطلاحا تبدیل به احسن کردم. از ۲۴ سالگی جزو مدیران ارشد کشور و دارای حقوق بالا بودم. هوش حداقلی معیشتی دارم نه اینکه در کار بیزینس باشم، هیچگاه بیزینس، بنگاه اقتصادی و شرکت نداشتم، فعالیت اقتصادی برای خودم نکردم، اما خانهای فروخته و زمینی خریده ام یا خودرویی خریداری کرده و خودرویی دیگر فروخته ام. مدیر نمونه کشور شدم و نشان خدمت دریافت کردم. زمانی که فردی نشان خدمت دریافت کند یکباره صد سکه میدهند و نه من هر کس نشان خدمت گرفته این سکه ها را دریافت کرده است.
برای یک روز مشاوره در هفته ۱۰ میلیون تومان دریافت می کردم
شما نشان خدمت گرفتید اما سکهها را دریافت نکردید؟
گرفتم، میگویم نه اینکه فقط من دریافت نکرده باشم بلکه همه گرفتند، حالا صد سکه امروز معادل ۵۰۰ میلیون تومان است، فرضا من این صد سکه و سکه های دیگر که به مناسبت های مختلف و پاداش ها نگه داشته باشم میشود معادل ۵۰۰ سکه. دارایی و زمینهای من تنها همان زمینها نبود. پدرم برای منزل مسکونی و زمین با قابلیت مسکونی نیز گذاشته بود، که آن خانه را به پسرم دادم.
مانند تمامی کارمندان سازمان برنامه و بودجه در تعاونی مسکن شرکت کرده و یک آپارتمان ۷۰ -۸۰ متری در فرحزاد دارم که متعلق به تعاونی مسکن است، ۷ الی ۸ سال در شیراز خدمت کردم در تعاونی آنجا نیز حضور داشتم و مثل مابقی کارمندان و مدیران در آن تعاونی دارای آپارتمان شدم. در دوران دولت آقای احمدی نژاد چون کار خاصی نداشتم و فقط در دانشگاه بودم بیشترین درآمد را کسب کردم و دارایی ام در آن دوره افزایش پیدا کرد. چون زمانم آزادتر و هزینههایم هم پایین تر بود نه مثل الان که نمایندهام و باید هزینه کنم. آن زمان کسی مطالبه پول نمی کرد. مثلا در آن زمان یک جا مشاوره میدادم و برای یک روز در هفته ۱۰ میلیون تومان دریافت می کردم، در حالی که با ۲۰- ۳۰ میلیون آن زمان میشد یک قطعه زمین در یکی از شهرها خریداری کرد و با ۸۰- ۷۰ نیز یک آپارتمان کوچک خرید.
مدیری که ساعتش رولکس و کفشش تعمیریست، فاسد است
اموالم این طور تعریف می شود. من این اموال را از بچگی داشتم و سعی کردم این اموال حلال باشد. من یک روز به یکی از دوستان که ایراد میگرفتند گفتم که شاید در اموال شما سهوا مال حرام رفته باشد ولی در اموال من سهوا هم سعی کردم مال حرام وارد نشود. متمول بیدرد نیستم ، تجملاتی زندگی نمیکنم ولی سعی نکردم مالم را کتمان کنم که طرف بگوید میتواند سوار لکسوس شود ولی با پراید رفت و آمد میکند. این کار زشتی است. یک دوست عاقلی می گفت” اگر مدیری را دیدید که ساعتش رولکس و کفشش نیمتخت یعنی تعمیر شده بدانید این مدیر فاسد است. همیشه در ذهنم بوده که همه چیز را با هم تطبیق دهم یعنی زندگی خود را با واقعیت تطبیق بدهم. کفشم را نیم تخت نزنم و ساعت رولکس در دستم باشد. اموالم را ریزتر و با تمام جزییات در سامانه قوه قضائیه ثبت خواهم کرد، البته اگر ثبت هم نکنیم آنقدر زیر ذرهبین بوده و کنترلمان میکنند که امکان ندارد کار خطایی انجام دهیم.
مردم نباید احساس نکنند که فقط پای صندوقهای رأی به آنها نیاز داریم
راهکار شما برای کاهش شکافی که گفته می شود بین دولت و ملت دارد شکل می گیرد، چیست و آیا این شکاف در حضور مردم در انتخابات تأثیرگذار است؟
یک واقعیت را نباید فراموش کرد اینکه مردم در شرایط کنونی مقداری فاصله گرفته و ناراحت هستند، به خصوص اوج ناراحتی آنها در بحث افزایش قیمت بنزین نمودار شد، حکومت باید اعتماد عمومی جامعه را برگرداند. البته اگر با ایجاد یک شُو مردم را به صحنه بیاورد، ایراد دارد، باید اعتماد عمومی مردم نسبت به ساختار حکومت افزایش یابد. درست است مردم حکومت را دوست دارند و دوست ندارند حکومت را از دست بدهند ولی ما نباید از حسن اعتماد مردم سوء استفاده کنیم و مردم نباید احساس نکنند که فقط پای صندوقهای رأی به آنها نیاز داریم. اگر مردم به شکل واقعی این اعتماد را نداشته باشند و احساس کنند ابزاری به آنها نگاه میشود پس میزنند.
این دوره مجلس تمام شد ولی به نظر من میرسد که دولت نباید علامت سرد و منفی به جامعه تزریق کند، مقام معظم رهبری خیلی خوب میتواند موضوعات را مدیریت و ساماندهی کند و تاکنون واقعا پشت سر این مسائل ایستاده، نهادهای دیگر نظام مانند تریبونهای نماز جمعه نیز در ایجاد اعتماد مردم خیلی تأثیر دارند، نباید بیاعتمادی را بین مردم ایجاد و فکر کنیم حرفی می زنیم که عده ای خوششان بیاید، چراکه با این کار پایههای حکومت را سست میکنیم.
گفته شده دولت ۱۰هزار میلیارد تومان برای تولید و اشتغال پیشنهاد داده است، با توجه به اینکه مهمترین معضل کشور تولید و اشتغال است، آیا این رقم کافی است و نظارت کافی بر آن وجود دارد که به کجا اختصاص مییابد و چه کاری با آن انجام میشود؟
عملکرد دولت در سال ۹۷ در حوزه تولید و اشتغال ضعیف بود که شاید دلیل آن نبود بودجه باشد. ۱۰ هزار میلیارد تومان نیز اصلا کفایت نمیکند. این پول با استفاده از منابع بانکی باید زایش کند. سال گذشته و سال قبل تر هم با تلفیق بودجه دولت و سیستم بانکی به دنبال رشد تولید و اشتغال بودیم اما به نظرم موفق نشدند که این کار را انجام دهند. در سال ۹۹ نیز حتما بودجه تولید و اشتغال تقویت می شود تا ضعفهای سال گذشته را نداشته باشد.
گفت وگو از خدیجه رمضان بیگی
برچسب ها :آوای جنوب ، احمدی نژاد ، اموال تاجگردون ، انتخابات مجلس ، تاجگردون ، خاتمی ، رفسنجانی ، عارف ، قالیباف ، کروبی ، گران شدن بنزین ، لاریجانی ، مصلحت نظام
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 5 در انتظار بررسی : 4 انتشار یافته : 1