وقتی مردم دهدشت خواب هستند، گرگالله بیدار است/حرف های جالب کارگر شهرداری دهدشتی
در حالی که راهروهای دادگاه پر از دعواهای خانوادگی و اختلاف هستند، افرادی با حقوقی حداقلی زندگی پر از عشق و لذت دارند؛ گرگالله خشاوه، پاکبان شهر دهدشت است، که هم کارش را دوست دارد و آن را بدون خطا انجام میدهد هم در مقابل خانوادهاش سربلند است و زندگی شیرینی دارد. آوای جنوب؛ به
آوای جنوب؛
به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرس ،پای درد و دل مردی نشستیم که به دلیل خستگی کاری که از شب تا قبل از ظهر کار میکرد توان صحبت نداشت ولی با اصرار ما، حاضر به مصاحبه شد هر چند از این هم ترس داشت و گوشزد می کرد که نکند این مصاحبه برایش بد بشود و دردسری ایجاد شود.
بعد از اطمینانی که به او دادیم، با یک دل پر، از مشکلات کارش و درددلهایش، با لحنی بیریا و خالصانه شروع به حرف زدن کرد.
کارگر زحمت کش خدمات شهرداری دهدشت، با وجود مشکلات بسیار زیاد کاری که داشت، در همه حرفهایش از خداوند به خاطر همه الطاف سپاسگزاری میکرد و از زندگی خودش نیز، راضی و خوشحال بود.
گرگ اله خشاوه، سه تا فرزند پسر و ۲ تا دختر دارد که یکی از دخترانش ازدواج کرده، دومی دیپلم دارد و راننده آژانس است؛ پسران هم کم سن و سال و محصل هستند.
با همین شغل، برای فرزندانم زمین و طلا خریدم
او میگوید: به لطف خدا با این شرایط کاری هیچ چیز برای فرزندانم کم نگذاشتم، به طوری که خداروشکر برای هرکدام از فرزندانم یک قطعه زمین و علاوه بر آن برای دخترها چند میلیون تومان پسانداز کردم و طلا خریدم.
وی با اشاره به اینکه از ۱۵ سال پیش تا الان (شهرداری وفایی تا تخشا) در این حیطه مشغول کار است، افزود: خود و دیگر همکارانشان در این حوزه از مشکلات زیادی دارند اما به حل آنها از سوی مسئولان امیدواریم.
اما مهمترین درد این پاکبان مهربان، دیر پرداخت کردن حقوق ماهیانهاش بود که تأخیر آن به سه ماه هم رسیده است.
از ۹ شب تا ۹ صبح مشغول تمیز کردن شهرم
خشاوه مجبور است دو شیفت را پشت سر هم کار کند و چون باید کارش برای دیگران مزاحمتی نداشته باشد، وقتی مردم شهر خواب و در حال استراحت هستند، از ساعت ۵/۹ شب تا ۲ بامداد خیابان ها را جارو میزند و بعد از این ساعت یعنی از ۲ بامداد تا ۵/۸ صبح، مشغول تمیز کردن جدولها میرود.
وی ادامه میدهد: همه جای کشور، کارگران شهرداری یک شیفت درمیان کار می کنند ولی در شهر دهدشت، چندین سال است به خاطر کمبود کارگران، مجبوریم در یک وضعیت خسته کننده، دو شیفت پشت سرهم و مداوم کار کنیم، که امیدوارم چارهای اندیشیده شود و شهرداری کارگرانی را استخدام کند.
او مشکلات دیگری هم دارد و از واریز نشدن بیمهاش میگوید.
خشاوه کمرش را با دست نشان میدهد و از حمل گاری به علت نبود ماشین آشغالی در شهر دهدشت، گلهمند است اما هیچ گاه نمیشد از گلایههایش، نارضایتی را دید؛ او از کارش بسیار راضی است و به آن عشق میورزد.
شهرداری از خرید لاستیک گاری کارمان هم عاجز است
نپوشیدن لباس فرم و مخصوص کارش توجه من را جلب کرد و از او پرسیدم که دلیل این کار چیست؛ خشاوه در پاسخ به این سوال گفت: فقط پول لباس که ۳۰ هزار تومان است را میگیرم ولی چون این لباسها اندازهامان نیست و برایمان تنگ است، هیچکدام ار همکاران، نمیپوشند.
وی با بیان اینکه شهرداری از تهیه و آماده کردن ضروری ترین وسایل مورد نیاز کار مانند دستکش، پوتین، جارو و حتی لاستیک گاری عاجز است، از مسئولین درخواست کرد که این مشکلات و همچنین مشکل بیمه و حقوق آنها را حل نمایند.
حرفهای که مسئولان نمیشنوند
کارگر خدمات شهرداری دهدشت، اشارهای هم به حقوقش داشت و گفت: حقوق پایهام ۸۰۰ هزار تومان است که با اضافه کاری، حق اولاد و بن خرید کالا نزدیک به یک میلیون تومان میشود.
حرفهای این پاکبان وظیفهشناس را مسئولان ما یا وقت شنیدنش را تاکنون نداشتند یا فرصت رسیدگی به آنها را، شاید هم مشکلات جامعه بیشتر از حرفهای این کارگر ساده است ولی ای کاش مدیران ما، حرفای همین کارگران ساده رو بشنوند حداقل کاری که برای آنها میکنند این باشد که قولی ندهند که نشود به آن عمل کرد.
عیدی که برای کارگران “عیدی” نداشت
خشاوه با وجودی که دیگر همکارانش چندین ماه است عیدی خود را دریافت کردند ولی او و دیگر کارگران هنوز هم عیدیاشان را دریافت نکردهاند. هر چند این موضوع را به مسئولان ارشد شهرستان هم منعکس کردند ولی آنگونه که خودش میگوید، جز یک چشم گفتن خشک و خالی تاکنون چیزی دستشان را نگرفته است.
برخورد مردم با قشر رفتگر بسیار خوب شده است
در بخش دیگری از این گفتوگو با پاکبان زحمتکش شهر دهدشت، موضوع برخورد شهروندان با قشر پاکبان پیش کشیده شد؛ موضوعی که خشاوه از آن راضی است و میگوید در مجموع برخورد مردم با ما بسیار بهتر شده و آنها حرمت نگه میدارند و از این موضوع خوشحالم.
حتی بیشتر مواقع از روی میل خود، کمک مالی میکنند، یا حین کار به صرف صبحانه ما را دعوت می کنند، در واقع شغل ما جزئی از زندگی روزمره مردم شده اما هنوز تعداد محدودی هم هستند که برخورد ناشایستی دارند و حتی ممکن است در پارهای از موارد به آنها ناسزا بگویند ولی قابل اشاره نیست.
قوطی و پلاستیک با ارزش را میبرند و آشغالها را در جدول رها میکنند
این گفتوگو بخشهای تخصصی هم داشت که وی با همان لحن ساده خود حرفهای مهمی داشت؛ او تفکیک زباله در منازل را بهترین کمک به شهر دانست ولی از یک مشکل دیگر نیز حرف زد.
خشاوه میگوید: مثلا برخی افراد که البته آنها هم روزیاشان از این راه ا
ست، نایلون زبالهها را پاره می کنند قوطی و مواد پلاستیکی و به درد بخور آن را برمیدارند و بقیه آشغالها را در جداول و خیابانها میریزند؛ موضوعی که نوعی بی عدالتی در شهر ما است.
دوباره شغل پاکبانی را انتخاب میکنم/ هر شغلی مسئولیت دارد
خشاوه در پاسخ به این سوال که اگر به گذشته برگردید باز همین شغل را انتخاب خواهی کرد؟ اظهار داشت: بله قطعا دوباره انتخاب میکنم، زیرا انسان باید از قسمتش راضی باشد و در هر شرایط و موقعیتی که هست، بهترین باشد و من از این مورد استثنا نیستم. همچنین به دلیل اینکه سواد ندارم هر کاری که در دست بگیرم مسئولیت هایی دارد.
کارم را بدون خطا انجام دادم و همشهریانم را به چشم خواهر و برادر دیدم
وی گفت: انسان باید در هر شغلی که هست، مسئولیت پذیر و مردم دار باشد و خدا را شاکر هستم که تا الان خطایی در کارم مرتکب نشدم و همه همشهریانم را به چشم خواهر و برادر نگاه کردم.
گرگالله خشاوه، زندگی و شغلی ساده دارد، اما در مقابل خانوادهاش سربلند است و فرزندانش از او راضی هستند؛ او نه ماشین مدل بالا دارد و نه حقوق آنچنانی ولی به آنچه در زندگیاش معقولانه خواسته، رسیده است.
گزارش : زهرا همایونفر و کریم بنام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0