جرقههای اعتراض در قلب نفت ایران
آوای جنوب در تاریکی شبهای آبادان، شعلهای از مبارزه در دانشکده نفت زبانه میکشید. دانشجویانی که روزها درس میخواندند، شبها به انقلاب فکر میکردند. روایت یک سنگر علمی که به کانون نهضت تبدیل شد. شب بود و سکوت سنگینی روی ساختمانهای بلند نفتی سایه انداخته بود. اما در دل دانشکده، شعلهای از امید و مبارزه
آوای جنوب
در تاریکی شبهای آبادان، شعلهای از مبارزه در دانشکده نفت زبانه میکشید. دانشجویانی که روزها درس میخواندند، شبها به انقلاب فکر میکردند. روایت یک سنگر علمی که به کانون نهضت تبدیل شد.
شب بود و سکوت سنگینی روی ساختمانهای بلند نفتی سایه انداخته بود. اما در دل دانشکده، شعلهای از امید و مبارزه میسوخت. جوانانی که روزها در کلاسهای درسی مینشستند، شبها در پنهانترین گوشههای خوابگاه، جزوههای سخنرانی دکتر شریعتی و شهید مطهری را بین خود دست به دست میکردند. دانشکده نفت، تنها محل تحصیل نبود؛ اینجا میدان مبارزهای بود که جرقههایش به شعلهای عظیم در تاریخ انقلاب تبدیل شد.
جرقههای اعتراض در قلب نفت
آیتالله غلامحسین جمی، روحانی مبارز آبادان، دانشجویان را سرمایهای بزرگ برای نهضت میدانست. او درباره فعالیتهای آن دوران میگوید: «جوانان متدین و مذهبی در دانشکده نفت، ستون اصلی حرکتهای اسلامی بودند. جلسات سخنرانیهای شهید بهشتی، دکتر شریعتی و مهندس بازرگان را ترتیب میدادند. استقبال از این جلسات بینظیر بود.»
در دانشکده، همه یکدست نبودند. گروهی از دانشجویان چپگرا و کمونیست، فعالیتهای مذهبی را برنمیتافتند. اما این اختلافنظرها مانعی برای جوانان مذهبی نبود. آنها همچنان مسیر خود را ادامه دادند و در اوج خفقان، پیام انقلاب را زنده نگه داشتند.
معلمان، جرقههای بیداری
علاوه بر دانشجویان، گروهی از معلمان مبارز نیز نقش مهمی در گسترش آگاهی ایفا کردند. افرادی همچون آقای رشیدیان و آقای کیاوش، با سخنرانیهای روشنگرانه در رادیو نفت آبادان، بر موج بیداری مردم افزودند. دانشآموزانی که روزی شاگردان آنها بودند، بعدها به صفوف نخست مبارزات دانشجویی پیوستند.
با نزدیک شدن به سالهای منتهی به انقلاب، فعالیتهای دانشجویان شدت گرفت. از سازماندهی راهپیماییها گرفته تا نوشتن شعارهای اعتراضی بر دیوارهای شهر. یکی از دانشجویان آن زمان روایت میکند: «ما حتی در کتابخانه و آزمایشگاه هم به فکر انقلاب بودیم. شعارهایمان را روی کاغذهای کوچک مینوشتیم و در کلاسها پخش میکردیم.»
از انقلاب تا جنگ، راهی پرخطر
پس از پیروزی انقلاب، بسیاری از همین دانشجویان، در صفوف نخست جهاد قرار گرفتند. برخی در سپاه پاسداران، برخی در جهاد سازندگی و عدهای نیز در دادگاه انقلاب، مسئولیتهایی را بر عهده گرفتند. اما سرنوشت بسیاری از آنها در جبهههای جنگ گره خورد، جایی که با ایستادگیشان، حماسه آفریدند.
امروز، اگرچه سالها از آن روزها میگذرد، اما خاطرات این دانشجویان همچنان در ذهن مردم آبادان زنده است. در جایجای این شهر، یادمانهایی از جوانانی باقی مانده که زمانی با کتاب در یک دست و شعار در دست دیگر، مسیر انقلاب را هموار کردند.
داستان دانشجویان مبارز دانشکده نفت، روایتی از عزم و اراده است. آنها نهتنها در دوران پهلوی در برابر استبداد ایستادند، بلکه پس از انقلاب نیز دوشادوش مردم برای حفظ ارزشهایشان جنگیدند. امروز، نسل جدید دانشجویان، وارثان همان روحیهای هستند که روزی در دل خوابگاههای نفتی جوانه زد.
اقتباسی از خاطرات آیتالله غلامحسین جمی
#دانشجویان_انقلاب
#آبادان_تاریخ_مقاومت
#مشعلداران_انقلاب
#دانشکده_نفت
#روایت_دانشجویی
#مبارزات_دانشجویی
#تاریخ_انقلاب
#جوانان_مقاومت
—
برچسب ها :پیروزی انقلاب اسلامی ، جرقههای اعتراض در قلب نفت ایران ، دانشکده نفت ، قلب نفت ایران ، نفت و انرژی ، نفت و انقلاب
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : 0