تمام سناریوهایی که با یک حضور شکست خورد

آوای جنوب بعد از ۱۲ روز نبرد نظامی مستقیم میان ایران و رژیم صهیونیستی و ناتوانی این رژیم در این ۱۲ روز، میدان نبرد رسانهای برای تضعیف افکار عمومی گسترش یافت؛ میدانی که رژیم صهیونیستی با حضور عزتمندانه رهبر معظم انقلاب در مراسم شب عاشورا حسینیه امام خمینی(ره) در آن هم شکست خورد. آوای جنوب:
آوای جنوب
بعد از ۱۲ روز نبرد نظامی مستقیم میان ایران و رژیم صهیونیستی و ناتوانی این رژیم در این ۱۲ روز، میدان نبرد رسانهای برای تضعیف افکار عمومی گسترش یافت؛ میدانی که رژیم صهیونیستی با حضور عزتمندانه رهبر معظم انقلاب در مراسم شب عاشورا حسینیه امام خمینی(ره) در آن هم شکست خورد.
آوای جنوب: در واپسین ساعات شب عاشورای ۱۴۴۷ هجری قمری، تصاویری از حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی منتشر شد؛ حضوری که در ظاهر، امتداد یک سنت دینی و آیینی بود، اما در باطن، نقطه اوجی در جنگی پنهان اما سهمگین در عرصه رسانه، روایت و روان جامعه بهشمار میرفت.
پس از یک نبرد نظامی ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی و در بحبوحه عملیات روانی سنگین رسانههای معاند، غیبت رهبر انقلاب در شبهای ابتدایی مراسم عزاداری محرم، به دستمایهای برای سناریوسازیهای هدفمند بدل شده بود.
این حضور معنادار، زمینههای موفقیت نظام را در شکست این سناریوها و بازتعریف اقتدار در میدان گفتمان فراهم ساخت.
جنگ روایتها؛ زمینه و موقعیت
در روزهای منتهی به شب عاشورا، رسانههای فارسیزبان معاند با اتکا به عدم انتشار تصاویر عمومی از رهبر انقلاب، مجموعهای از سناریوهای متضاد اما هدفمند را در دستور کار خود قرار دادند. این سناریوها را میتوان در سه دسته کلی طبقهبندی کرد:
۱. فرضیه غیبت معنادار: عدم حضور بهمثابه نشانهای از بحران تصمیمگیری یا خلأ در رأس حاکمیت؛
۲. فرضیه تهدید امنیتی یا جسمی: القای آسیبپذیری رهبری پس از درگیریهای اخیر با تلآویو؛
۳. فرضیه آغاز انتقال قدرت: آغاز روایتسازیهای زودهنگام پیرامون مسأله جانشینی و خلأ رهبری.
ترکیب این سه محور، نوعی جنگ روانی-روایتی با هدف تضعیف اقتدار نظام، القای بیثباتی در افکار عمومی، و تسخیر میدان رسانهای بود. در چنین بستری، حضور ناگهانی و عمومی رهبر انقلاب در شب عاشورا، کارکردی چندلایه یافت: بازسازی سرمایه نمادین، خنثیسازی گفتمان دشمن، و بازیابی امنیت روانی جامعه.
سرمایه نمادین و بازتولید اقتدار
قدرت سیاسی صرفاً با زور یا ابزارهای قانونی تثبیت نمیشود، بلکه از طریق سرمایههای نمادینی چون مشروعیت، اعتماد و مقبولیت اجتماعی تداوم مییابد. این سرمایهها در موقعیتهایی خاص نیاز به بازتولید دارند تا در میدان رقابت گفتمانی دچار فرسایش نشوند.
حضور رهبر انقلاب در مراسم شب عاشورا، بهویژه پس از شرایط خاص منطقهای، دقیقاً معطوف به همین منطق عمل میکرد.
این حضور، نمایش عمومی و صریحی از استمرار اقتدار در بالاترین سطح حاکمیت بود. زمانی که افکار عمومی در معرض بمباران شایعه، اضطراب ساختگی و روایتهای ناپایدار قرار گرفته، هیچ ابزار رسانهای به اندازه تصویر یک «ظهور بیواسطه» توان بازسازی سرمایه نمادین را ندارد.
مطابق با نظر تحلیلگران میدان قدرت، عرصهای برای بازی سرمایههاست. در چنین میدانهایی، فاعل سیاسی برای حفظ موقعیت ممتاز خود، باید سرمایههایش را «قابل مشاهده» و «قابل اعتماد» سازد.
رهبر انقلاب با حضور هوشمندانه در یک مناسبت دینی که بهشدت در حافظه فرهنگی ایرانیان نهادینه شده، امنیت روانی و اقتدار کشور را به قله خود رساند.
قدرت گفتمانی و بازتعریف روایت مسلط
میشل فوکو، فیلسوف ساختارشکن فرانسوی، قدرت را نه در نهادها یا اشخاص، بلکه در «جریان گفتمانها» تحلیل میکرد. به باور فوکو، هر جا که گفتمان غالب تغییر کند، ساخت قدرت نیز دگرگون میشود. در میدان جنگ رسانهای اخیر، رسانههای معاند تلاش داشتند گفتمان غالب را از «اقتدار جمهوری اسلامی پس از جنگ» به «فروپاشی درونی و عدم حضور رهبری» سوق دهند.
پروژه آنها ساده نبود؛ بلکه با تحلیل دقیق از واکنشهای اجتماعی و سوابق بحرانهای روانی در جامعه و البته وابستگی امنیت روانی کشور به رهبر انقلاب، کوشیدند تا با تولید شبهواقعیت، کنترل روایت را در دست گیرند.
اما با انتشار تصاویر حضور رهبر انقلاب در شب عاشورا، گفتمان آنها با شکست مواجه شد. این تصویر، بدون نیاز به سخنرانی یا اطلاعیه رسمی، گفتمان غالب را بهکلی تغییر داد: از «غیبت»، به «ظهور»؛ از «تردید»، به «یقین»؛ و از «سکوت»، به «اقتدار آرام».
این نوع بازنمایی قدرت، شدیدترین و مؤثرترین شکل اعمال سلطه مشروع است: جایی که فاعل قدرت، بدون فشار، بدون سانسور، تنها با یک بازنمایی غیرکلامی، میدان گفتمان را تسخیر میکند. بدینترتیب، جمهوری اسلامی با بهرهگیری از همین ابزار ساده—یعنی تصویر یک حضور بیادعا اما مقتدرانه—توانست گفتمان شکستخورده دشمن را به نفع خود دگرگون کند.
پیامدهای عملی این پیروزی گفتمانی
۱. احیای امنیت روانی عمومی:
حضور رهبر انقلاب بهعنوان یک کنش نمادین، اضطراب ناشی از ابهام را در جامعه به آرامش تبدیل کرد و اعتماد عمومی را ترمیم نمود.
۲. بیاعتباری روایتهای معاند:
رسانههایی که با قطعیت از غیبت یا بحران صحبت کرده بودند، ناگهان در مواجهه با واقعیت، دچار فروپاشی اعتبار شدند.
۳. بازگشت میدان رسانهای داخلی به موضع کنشگر:
رسانههای داخلی، که در موضع دفاعی قرار گرفته بودند، به پشتوانه این تصویر و حضور، به بازیگر فعال در جنگ روایتها تبدیل شدند.
۴. شکست پروژه جداسازی رهبری از مردم:
یکی از اهداف پنهان در پسِ سناریوسازیهای رسانههای معاند، ایجاد گسست در ذهنیت عمومی نسبت به پیوند عاطفی و مشروعیت متقابل میان مردم و رهبر انقلاب بود. این جریانها با القای غیبت، تلاش داشتند تا تصویری از یک رهبری دور از میدان و منفصل از مردم بسازند. اما حضور در شب عاشورا، که یکی از مردمیترین لحظات عزاداری ایرانیان است، این پروژه را نیز با شکست مواجه کرد. رهبری نهتنها در متن جامعه حاضر شد، بلکه در مرکز مناسکی ظاهر شد که عمق پیوندهای تاریخی، عاطفی و اعتقادی ملت با آن گسستناپذیر است.
یک حضور، چند پیروزی
اگر جنگهای امروز، بیش از آنکه در میدانهای نبرد صورت گیرد، در عرصههای روایت، تصویر و نماد اتفاق میافتد، حضور رهبر معظم انقلاب در مراسم شب عاشورا را باید یک نقطه عطف در بازسازی قدرت و شکست یک عملیات روانی سازمانیافته دانست. این حضور نه فقط بازیابی مشروعیت که بازتولید انسجام و ثبات درونی بود.
#رهبر_انقلاب
#رسانه
برچسب ها :امام خامنه ای ، ای ایران بخوان ، ایران ، تمام سناریوهایی که با یک حضور شکست خورد ، جنگ 12 روزه ، جنگ با آمریکا ، جنگ با اسرائیل ، خط رهبری ، رهبر انقلاب ، وعده صادق 3
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0