ﻗﺼﻪ ﻏﺼﻪﻫﺎﯼ دهدشت ﻣﺎ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﻧﺎﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﺎﻗﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ؟ ﺧﯿﺎلات ﺭﻧﮕﯿﻦ جوانانمان ﺩﺭ ﺣﮑﻢ ﭼﺮﺕ ﺻﺒﺢﮔﺎﻫﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻓﻘﻂﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ! ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﻗﺮﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻭﺿﺎﻋﻤﺎﻥﺭﻭﺑﺮﺍه ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ! ﺍﻣﺎ ﭼﻪ ﻓﺎﯾﺪه.
صنعت نفت مانند خانه‌ای شده است که پدر خانه در میان فرزندان خود تبعیض می‌گذارد و در بین آنها خوب و بد می‌کند، برای یکی آدامس خروس نشان می‌خرد و برای دیگری تری‌دنت می‌خرد.
متعجبیم که نماینده‌ای چنین صحبت می‌کند و قاطعانه مصاحبه می‌دهد و به مخاطبین خود این گونه القا می‌کند که از همه چیز مطلع است و هنوز خبری نشده است.
او با شعارهایی که شباهتی بسیاری به شعارهای انتخاباتی داشت سطح انتظارات را به یک باره از خود بالا برد که باید حرف‌های قشنگ به عمل تبدیل شود.
کماکان امیدواریم استاندار محترم استان در نوع دیدگاه خود تجدید نظر فرموده نسبت به خواسته بر حق و اصولی و منطقی مردم این دیار و نماینده محترم آنان در سپردن مسؤولیت به فرزندان شایسته کهگیلویه بزرگ اقدام کند.
باید بپذیریم که کار فرهنگی را در استان تعطیل کرده‌ایم و از ارشاد که در رأس همه مجموعه‌های فرهنگی قرار دارد تا پایین‌ترین آنها در طول چهار سال از دولت تدبیر و امید، تدبیری در حوزه فرهنگ و هنر ندیده‌ایم.
دکتر نظری در این خصوص هم باید با اقتدار عمل نماید و با ابتکارات نو ، بر رسانه ها نظارت داشته باشد. و به این نکته توجه کند که ” حلقه کسرایی” وجود نداشته است!
در طول چهار سال گذشته تخطئه دولت قبل توسط سیاسیون استان از فحاشی به دولت قبل هم گذشت و همه اقدامات ریز و درشت را زیر سؤال بردند اما هیچ گاه نگفتند که چرا در تکمیل پروژه‌های کوچک و خرد مانند پل سوم بشار درمانده ماندند.
یک بانوی ۴۰ ساله می‌گوید: درآمد کم همسرم جواب یک زندگی معمولی را نمی‌دهد و پدر و مادرها شرمنده فرزندانشان هستند.
هر چند که در علم روابط عمومی و رسانه می خوانیم قلم و تصویر هر کدام قادرند برای مخاطب، وضعیتی را ترسیم کنند که گویی خود در آن جا حضور داشته اند. اما باید اعتراف کرد اینجا نه قلم ها و نه دوربین ها قادر نیستند، رشادت هایی را توصیف کنند که هر روز در جدال با آتش مهیب چاه ۱۴۷ رقم می خورد.
بیایید همدیگر را متهم نکنیم حالا که خوب است من دلواپس آینده هستم.
ما دلواپس خانواده‌هایی هستیم که در خانه هایشان چندین بیکار تحصیل کرده دارند اما شبانه لیست‌های استخدامی بسته می‌شود و بین آقایان بالا و پایین می‌شود تا سهمیه ها به درستی بین آنها تقسیم شود و لیست به مذاق آنها خوش آید.
با تمام این تفاسیر او به گونه ای وانمود می‌کند که وامدار نمایندگان نیست و این در سخنانش به خوبی مشهود است که احمدی خود اجازه تصمیم گیری نهایی را در انتصاباتش دارد.
هر چند سهم ما از نفت با تولید ۲۵ درصد نفت کشور بیش از اشتغال و توسعه، آه و حسرت بوده اما باید دید که با واگذاری بهترین و زیباترین و ارزشمندترین نقطه شهر یاسوج به وزارت نفت برای ایجاد تفریح‌گاه قضیه فرق خواهد کرد یا که همان آش و کاسه‌ای است که در گچساران با آن مواجهیم.
اگر نمایندگان ما کارشان را خوب بلد باشند و در عمل اهل شعار نباشند قطعا می‌دانند برای رفع موانع اشتغال در کهگیلویه و بویراحمد چه امتیاز و بسته ویژه‌ای باید به مسئولان کشوری پیشنهاد دهند؟ در مجلس شورای اسلامی چه طرحی را می‌توانیم پیشنهاد دهیم تا قانون شود؟ اما چرا پیشنهادی برای معاون وزیر کار و رئیس کمیسیون اشتغال مجلس نداشتند؟ چرا خودشان بانی یک طرح ویژه برای اشتغال کهگیلویه و بویراحمد به کمک نمایندگان استان‌های مشابه نمی‌شوند؟.
کهگیلویه و بویراحمد از ابتدای هفته گذشته تا پایان آن، رویدادهای سیاسی مهمی را پشت سر گذاشت، حضور استاندار در دو شهرستان کهگیلویه و بویراحمد، گمانه زنی ها در مورد انتخاب معاونان استاندار، دوئل بی ثمر رئیس سازمان جهاد کشاورزی و مدیر فرودگاه یاسوج از جمله مهمترین آنها بود.
رگ سفید اما دیگر سفید نیست.،خونی شده است. قرمز و سیاهی نفت در سفیدی رگ نشست و داغ به دل خانواده حفاری ایران گذاشت.
آوای جنوب از موکب‌ها و اوج همبستگی و وحدت اقوام و احزاب این روزها در گچساران گزارش می‌دهد.
اگر خودتان در جریان مسائل پیرامونی باشید دیگر کارشناسی سر شما کلاه نمی‌گذارد، اطلاعات غلط به شما نمی‌دهند، نامه‌ای گم نمی‌شود و کارشناستان پیش شما یک حرف و پشت سر شما حرف دیگری نمی‌زند.
عدل هاشمی نیز در فضایی خاص همه مشکلات کهنه این شهرستان را به اعتبارات دولتی مربوط می‌داند که در ایام انتخابات از برنامه‌هایش برای متکی نبودن به این اعتبارات حرف می‌زد.