آوای جنوب
یکم فروردین سالروز شروع عملیات غرورانگیز و ظفرمندانه «فتحالمبین» هست. عملیاتی که امروز، ۳۶ سال از آن میگذرد و هنوز هم که هنوز هست، در بازخوانیها، روایتها و خاطراتی که از آن عملیات بیان میشود، نکات ظریف و نغزی به بیننده عرضه میشود.
با انتهاء یافتن عملیات طریق القدس، طرح ریزی پایانی عملیات بزرگ بعدی ایران در دستور کار جای گرفت. این عملیات در غرب شهر شوش تا مرز فکه و در منطقه یکی از با اهمیت ترین محورهای هجوم ارتش عراق برای تصرف خوزستان انجام شد. ارتش عراق از زمان و مکان این عملیات با خبر بود؛ در نتیجه آنچه میتوانست اطلاع ارتش عراق از منطقه عملیات را ناکام بگذارد، طرح و محورهای عملیاتی بود که با عدم حدس آن از سوی دشمن، باعث غافلگیری یگانهای ارتش بعثی شود. عملیات فتح المبین، سومین عملیات بزرگی بود که رزمندگان اسلام در سال دوم جنگ برای بیرون راندن قوای اشغالگر ارتش بعثی عراق از سرزمینهای اشغالی در خوزستان، درشب دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ انجام دادند.
زمین منطقه عملیاتی فتح المبین از سه بخش کوهستانی، تپه ماهوری و دشت متشکل بود. اختلاف ارتفاع بین این نقاط حدود ۲۲۰ متر بود. این منطقه از شمال به بلندای سپتون و علاوه بر این بلندای مَمَله که در شمال عین خوش قرار داشت و از مشرق تا رودخانه کرخه و از جنوب نیز به صحرا تا دشت نی خزر و علاوه بر این بلندای میشداغ و تنگه رقابیه محدود میشد. در این منطقه دو جاده کلیدی آسفالته و کانون مواصلاتی وجود داشت که از داخل خاک عراق تا پل نادری امتداد مییافت. یکی جادهای بود که مورد استفاده لشکر ۱۰ ارتش بعثی قرار داشت و از منطقه مرزی شرهانی به عین خوش و از آنجا به دشت عباس و سر انجام به پل نادری میرسید. دیگری جادهای بود که از مرز فکه شروع و از شمال تنگه رقابیه به تپههای رادار و از آنجا به پل نادری ختم میشد. هدف عملیات، آزاد سازی منطقه های اشغالی در غرب شهرهای دزفول و منطقه غربی کرخه و تصرف بلندای منطقه و رسیدن به مرز فکه بود. با توجه به حضور قوای دشمن در غرب رودخانه کرخه که تهدید کننده جاده اهواز- اندیمشک که بعنوان گلوگاه استان خوزستان شمرده میشد، انجام عملیات در این منطقه و راندن دشمن به سمت مرز برای تدارک مطمئن عملیات بیت المقدس، ضروری بود.
کارهای دشمن پیش از شروع عملیات
ارتش بعثی که احتمال هجوم قوای ایران را به منطقه غرب رودخانه کرخه میداد، برای به دیرکرد انداختن عملیات و نیز به هم زدن سازمان رزمندگان اسلام و یا منتفی کردن هجوم جدید ایران، علاوه بر حملهای که در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ به تنگه چزابه در منطقه عملیاتی بستان کرد، در ۲۸ اسفند ۱۳۶۰ یعنی ۲ روز پیش از شروع عملیات به منطقه شوش و تنگه رقابیه که منطقه تحت مسیولیت قرارگاههای فجر و فتح برای عملیات فتح مبین بود، نیز هجوم کرد. ارتش عراق موفق شد تا در کانون رقابیه ۲ تا چهار کیلومتر پیشروی کند؛ در نتیجه آرایش قوا را در این موضع های به گونهای بر هم ریخت که تمام شناساییهای انجام شده برای انجام عملیات، غیر قابل استفاده گردید. در نتیجه امکان انجام عملیات را از قرارگاه فتح در فاز اول عملیات فتح مبین سلب کرد. اگر چه با مقاومت سرسختانۀ نیروهای خودی و با تقدیم ۶ شهید و به اسارت گرفتن حدود ۱۰۰ نفر از نیروهای دشمن، واحدهای ارتش بعثی ملزم به عقب نشینی گردیدند، اما آسیبهائی به نیروهای آماده شده برای انجام عملیات فتح المبین وارد گردید.
توصیف عملیات
عملیات فتح المبین در ساعت ۰۰:۳۰ بامداد دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ با راز یازهرا (س) و در تاریکی کامل هوا و با هجوم یگانهای قرارگاههای قدس، نصر و فجر شروع گشت. اما به سبب پیش دستی دشمن در هجوم به موضع های قرارگاه فتح و عارضه دیدن عده ای از یگانهای آن، این قرارگاه نتوانست عملیات خود را همزمان با سایر قرارگاهها شروع نماید. به هر حال یگانهای عملیاتی در فاز اول موفق گردیدند تا بلندای علی گره زد و قسمتی از عین خوش را به تصرف خود درآورد. در این فاز رزمندگان تیپ ۲۷ محمد رسول الله بهمراه تیپ ۲ لشکر ۲۱ توانستند خود را به موضع های توپخانه دشمن رسانده و حدود ۸۰ عراده توپ دشمن را به غنیمت دریافت کنند. در این فاز رزمندگان اسلام موفق گردیدند حدود ۳ هزار نفر از نظامیان بعثی را به اسارت دریافت کنند. البته در این فاز از نیروهای خودی نیز بیشتر از ۲ هزار نفر زخمی و نزدیک به ۴۰۰ نفر هم شهید گردیدند.
در منطقه عملیاتی فجر که هدف تصرف تپههای رادار بود، در این فاز موفقیتی حاصل نشد، زیرا امکان رخنه در خطوط مستحکم پدافندی دشمن وجود نداشت و عملاً طرح رزمایش در این منطقه، یک تک جبههای بود. البته در این منطقه از مدتها قبل رزمندگان سپاه دزفول بهمراه سلحشوران لشکر ۲۱ حمزه تونلهایی را که تنها یک نفر میتوانست از آنها گذر کند به طول ۵۰۰ تا ۷۰۰ متر در زیر موضع های ارتش بعثی احداث کرده بودند که با این اقدام توانستند سه راهی پل نادری را از تصرف دشمن خارج نمایند، ولی کل اغراض مد نظر را نتوانستند تامین نمایند. از طرف دیگر یگانهای دشمن با حفظ این منطقه و از درون آن شروع به پاتک کردند تا بتوانند نیروهای رزمنده را از سایر منطقه های تصرف شده بیرون نمایند. از طرف دیگر ارتش عراق به موضع های تیپ ۱۴ امام حسین و تیپ ۸۴ خرم آباد نیز پاتک سنگینی را شروع نمود و قسمتی از منطقه عین خوش را دو مرتبه باز پس گرفت و امکان ملحق شدن یگانهای خودی و رابطه دو قرارگاه نصر و قدس را نابود کرد. در چنین شرایطی در قرارگاه مرکزی کربلا تصمیم گرفته گردید تا تیپ ۱۴ امام حسین عقب نشینی نماید، ولی شهید حسین خرازی فرمانده این تیپ که خود در صحنه حاضر بود از این اقدام سرباززد و اعلام نمود که میماند و مقاومت میکندوقرارگاه با پیشنهاد وی موافقت کرد. با این تصمیم، تیپ امام حسین توانست عین خوش را حفظ نماید. در ۴ روز اول عملیات وضع جبهه نامشخص بود و آشکار نبود که آیا این عملیات موفق خواهد گردید یا نه. در شرایطی که وضع جبهه عین خوش بهم ریخته بود و یگانهای قرارگاههای نصر و قدس در شرایط بدی قرار گرفته بودند با تحولی در طرح عملیات، یگانهای قرارگاه فتح در تاریخ شب چهارشنبه ۴ فروردین، هجوم خود را با یک تک احاطهای به بلندای رقابیه و برغازه شروع نمودند. از آنجا که تنگه رقابیه از ۱۲ کیلومتری در دید و تیر ارتش عراق قرار داشت تصرف آن از مقابل امکان پذیر نشد.
رزمندگان جهاد سازندگی حدود یک هفته پیش از آغار عملیات، جادهای به طول ۸ کیلومتر را در دل کوه میشداغ احداث کردند. گمان ارتش عراق بر این بود که، چون این منطقه رملی و شنزار هست، پس ایرانیها نمیتوانند از آن گذر کنند، ولی تیپ نجف اشرف مستعد ۲ گردان با استفاده از جاده احداث شده از مسیرتنگه زلیجان گذر و تنگه رقابیه را دور زده و از پشت نیروهای دشمن سر در آورد. با این تدبیر، رزمندگان با هدایت شهید مهدی باکری (جانشین تیپ نجف اشرف) حدود ۲۰ کیلومتر از داخل رملها حرکت و نیروهای دشمن را محاصره نمودند. فرمانده تیپ عراقی پدافند کننده در این ناحیه به نام سرهنگ نزار اسیر گردید و گمان میکرد که ایران با بالگرد پشت سر وی، نیرو پیاده کرده هست. با سقوط جبهه میشداغ تنگه رقابیه باز گردید از آنجا که قرارگاه کلیدی دشمن در این منطقه قرار داشت، با به خطر افتادن عقبه دشمن، فشار از روی تیپ امام حسین در عین خوش برداشته گردید و دشمن اقدام به عقب نشینی نمود. در این فاز نیز حدود ۳ هزار نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند. البته در سه روز اول عملیات حدود ۷۰۰ نفر از پاسداران و بسیجیان و نیز حدود ۲۰۰ نفر از سربازان و ارتشیان به شهادت دست یافته و نزدیک به ۴ هزار و ۵۰۰ نفر از نیروهای خودی نیز زخمی گردیدند. در چنین شرایطی کل آرایش دشمن در همه جبههها بر هم ریخت و عملاً فاز سوم عملیات شروع گردید و دشمن از سه طرف در محاصره جای گرفت. هنوز فرمانده لشکر یک ارتش بعثی به رتبه بالای خود اطمینان میداد که میتواند بلندای رادار را حفظ نمایند. در این فاز از عملیات، قرارگاه نصر که در بخش شمالی منطقه با کمک تیپ ۵۸ ذوالفقار با قرارگاه قدس در عین خوش ملحق شدن حاصل کرده و تقریباً به موفقیت کامل دست یافته بود با دستورقرارگاه مرکزی کربلا، قرارگاههای تیپی نصر ۳ و نصر ۲ را برای تک به جناح شمالی لشکر یک عراق در جنوب منطقه وارد عمل کرد. قرارگاه فجر نیز به سمت شمال منطقه که بر خلاف آرایش جنگی دشمن بود، لشکر یک عراق را تحت فشار قرار داد، در نتیجه موضع های ارتش عراق در تپههای ابوصلیبی خات سقوط نمود و نیروهای عراقی از بلندای رادار ملزم به عقب نشینی شده و فرار دشمن شروع گردید و حدود ۴۵۰ نظامی عراقی داوطلبانه تسلیم گردیدند.
دشمن عده ای از تانکهای خود را سوار بر تریلیها نموده و با پشتیبانی بالگردهای جنگی حرکت رو به عقب را شروع نمود. در این وضع، تیپ ۵۱ زرهی با استعدادی در حدود ۵۰ دستگاه تانک در باتلاق سندال دستخوش گردید و تانکهای خود را از دست داد. نگارنده خود شاهد دستخوش شدن تانکها و نفربرهای نوی عراقی در این منطقه بوده هست که واقعاً تماشایی، بود. بدین ترتیب بعد از شش روز عملیات مداوم و در اوایل صبح شنبه ۷ فروردین ماه ۱۳۶۱، سایت رادار و کل منطقه به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. بعد از عملیات مشخص گردید که جاده فکه، چنانه، رادار به عنوان جاده کلیدی یگانهای ارتش عراق قلمداد میشده و قرارگاه کلیدی دشمن نیز در کنار همین جاده قرار داشت که با هجوم از طریق تنگه رقابیه، رزمندگان اسلام توانستند به قرارگاه تاکتیکی سپاه چهارم ارتش عراق که فرمانده آن، سپهبد هشام فخری در آن مستقر بود، نزدیک شده و جبهه دشمن را به هم بریزد.
نتیجه های و بررسی دستاوردهای عملیات
در این عملیات که در جبههای به طول ۸۰ و عرض ۳۰ کیلومتر انجام گردید، در حدود ۲ هزار و ۴۰۰ کیلومتر مربع از خاک کشور دربردارنده بلندای عین خوش، علی گره زد، تینه، ابوغریب، تنگه رقابیه، دشت عباس و تپههای ابوصلیبی خات و پایگاههای راداری ۴ و ۵ نیروی هوایی ارتش، از تصرف دشمن آزاد گشت. در عملیات فتح مبین حود ۱۰ هزار نفر از نظامیان عراقی کشته و زخمی و استعدادی در حدود ۲ لشکر عراقی منهدم گردید. در این عملیات ۱۸ فروند هواپیما، ۳ فروند بالگرد، ۳۶۱ دستگاه انواع تانک و نفربر و صدها دستگاه خودروی نظامی ارتش عراق منهدم گردید. با ضربات سنگین وارد گردیده در جریان این عملیات بر لشکرهای یک مکانیزه و ۱۰ زرهی دشمن و با به اسارت در آمدن حدود ۱۵ هزار نفر از نظامیان بعثی، قدرت رزمی ارتش بعثی، کاهش یافته و با منهدم کردن قسمتی از قوای دشمن و به غنیمت گرفته شدن حدود ۱۶۵ عراده توپ صحرایی، بهمراه مهمات زیاد کاتیوشا وگلولههای توپ ۱۳۰ میلیمتری، مجال برای انجام عملیات بزرگ بعدی به نام بیت المقدس فراهم آمد. این عملیات باعث شد تا فرمانده لشکر یک مکانیزه به ۱۵ سال زندان محکوم شود و فرمانده تیپ ۲۷ این لشکر اعدام و فرمانده تیپ یک پیاده مکانیزه نیز تا ابد ناپدید شود. دراین عملیات حدود ۲۰۰۰ نفر از رزمندگان اسلام نیز به اسارت ارتش عراق در آمدند.
عملیات فتح مبین جهش بزرگی در قدرت رزمی ایران و قدرت برای تغییر موازنه قوا، پدید آورد. انجام این عملیات، روحیۀ اطمینان به برتری را در بین برنامه ریزان عملیات و رزمندگان اسلام بوجود آورد. خصوصیت این عملیات، قدرت تصمیم گیری فرماندهی و جنگ فراگیر مردمی بود که در نتیجه آن، ارتش عراق باور کرد که در جنگ شکست خورده هست. برتری در این عملیات باعث شد تا فرماندهان جنگ احساس کنند که حال میتوانند کارهای بزرگ تری را انجام دهند وعملیات بزرگتری را طرح ریزی کنید. عملیات فتح المبین، اطمینان به برتری را در قوای رزمنده اسلام توسعه داد. در جریان این عملیات، غنائم بسیاری بدست آمد که از آنها در عملیات بیت المقدس، استفاده گردید. مهمات بجا مانده از دشمن در این عملیات، بخش عمدهای از نیازمندیهای پشتیبانی آتش یگانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در عملیات فتح خرمشهر تأمین کرد. انجام این عملیات، نه فقط از توان رزمی مدافعین انقلاب اسلامی نکاست لکن بر قدرت رزمی آنها اضافه کرد، به گونهای که هم قوای فکری فرماندهان را تقویت کرد و باعث طرحریزیهای بسیار دقیق و همراه با خلاقیت و نوآوری گردید و هم با به غنیمت گرفتن بعضی از امکانات دشمن، به گسترش یگانهای رزمی جدید در صحنه دوئل، اضافه کرد.
احمد متوسلیان، ابراهیم همت، علی فضلی و قاسم سلیمانی …
سرلشکر «محسن رضایی» در سمینار «سلام سردار» در دانشگاه تهران که ۸ اسفند ۹۶ برگزار گردید، در خاطرهای از عملیات فتحالمبین اظهار کرد: در بهمن و اسفند سال ۶٠ آماده برپایی عملیات فتح المبین بودیم؛ سپاه باید با ١١ تیپ در این عملیات شرکت میکرد درحالیکه آن زمان سپاه تنها ٣ تیپ داشت؛ تشکیل تیپ نظامی ظرف یک یا دو ماه کاری بسیار دشوار و غیرقابل گمان بود و سپاه باید ظرف این مدت ٨ تیپ را تشکیل میداد و ساماندهی میکرد. به دنبال آدمهایی میگشتیم که قدرت تشکیل و ساماندهی این تیپها را دارا باشند. احمد متوسلیان، ابراهیم همت، علی فضلی و قاسم سلیمانی، من جمله افرادی بودند که برای فرماندهی تیپ موردنظر بودند؛ من (محسن رضایی)، شهید باقری، امیر شمخانی و سرلشکر رشید، مسیولیت بررسی سوابق این اشخاص را به عهده داشتیم. وقتی به قاسم سلیمانی آمدیم اندکی اختلاف گردید و شهید باقری اظهار کرد: «برادر محسن، عجله نکن. فعلا یک گروه رزمی به قاسم بدهیم و پس از ان، او فرمانده تیپ شود»؛ یکم فروردین ۶١ عملیات موفقیت آمیز فتح المبین شروع گردید و طی آن ٩ هزار اسیر گرفتیم و در حقیقت یکی از قهرمانان کلیدی قصه واقعی، حاج قاسم سلیمانی بود.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0