کد خبر : 33502
تاریخ انتشار : دوشنبه 3 مهر 1396 - 8:18

متولیان آن دوره ، امروز مدعی ماشدند/ مدیران کم کاری که پشت طایفه مخفی می شوند / روایت تاسف برانگیز تاجگردون از دلیل نشستن هواپیمای وزیر در شیراز ! / گفته بودم دیگر هیچ وزیری را دعوت نمی کنم!

متولیان آن دوره ، امروز مدعی ماشدند/ مدیران کم کاری که پشت طایفه مخفی می شوند / روایت تاسف برانگیز تاجگردون از دلیل نشستن هواپیمای وزیر در شیراز ! / گفته بودم دیگر هیچ وزیری را دعوت نمی کنم!

بگذریم از اینکه مجدد بداخلاقی برخی از عزیزان مرکز استان گل کرد و ساز اینکه حتماً باید وزیر بیاد استان مطرح شد. مدت‌هاست به مسئولین استان عرض کردم من دیگه هیچ وزیری را دعوت نمی‌کنم مگر اینکه خودش بیاد و این هم واقعاً همین شد.

آوای جنوب
غلام رضا تاجگردون که به همه ی ابزار رسانه ای مسلح است ، معمولا هیچ نکته ای از فعالیت های خود را بدون از انتشار عمومی نمی گذارد و حتما آن ها را چه به طرق جزئی گویی با شد چه به طریق تفصیلی ، به گوش و منظر مخاطبان خود می رساند.
یکی از کارهای خوب وی گزارش های تفصیلی است که گاها و در فواصل زمانی مشخص ، منتشر می کند.
وی در هفته نامه توازن به ارائه گزارشی از عملکرد دو ماهه ی مرداد و شهریور خود در حوزه انتخابیه پرداخته است که در بخش هایی از این گزارش به موضوع کم آبی روستاهای نازمکان، سرتیره، شامبراکان و دیگر روستاهای هم‌جوار ، با وجود سد کوثر در کنار آن ها اشاره کرده است و از متولیان آن دوره انتقاد کرده است.
متولیان آن دوره ، امروز مدعی ما شدند!
در بخشی از این گزارش آمده است : روستاهای نازمکان، سرتیره، شامبراکان و دیگر روستاهای هم‌جوار مشکل جدی آب شرب دارند و امسال نوروز که آنجا رفتم قول دادم به موضوع توجه کنیم. خوشبختانه با عنایت مدیران محترم آبفای روستایی کارها به‌خوبی انجام شد و قبل از دیدار با مردم شریف منطقه کلنگ مخزن و انشالله به‌زودی عملیات حفاری چاه جدید نیز آغاز خواهد شد و امیدوارم مردم منطقه از آب مناسب بتوانند استفاده کنند. با انجام این کار هم روستای آرو مشکلش حل می‌شود و نیاز نیست آب را به منطقه دیگر بفرستد و هم این منطقه مشکلش حل می‌شود. البته همواره افسوس می‌خورم که آن موقع که این سد کوثر را افتتاح کردند کسی نبود بگه مردم این منطقه چه گناهی کردند که آب شرب نداشته باشند و کنار آب زندگی کنند و از اینجا آب را به بندرلنگه ببرند و مردم ما تشنه باشند. هر چه بود گذشت ولی امیدوارم همیشه جوری باتدبیر نگاه شود که این نوع مشکلات بعداً پیش نیاید. جالب‌تر از اینکه متولیان آن دوره امروز مدعی ما هم شدند. بی‌آبی منطقه و بی‌توجهی آن دوره را متوجه الآن می‌کنند که بازهم ما میگوییم اشکالی ندارد ولی حداقل همکاری کنید و غر نزنید.
مدیران کم کاری که پشت طایفه مخفی می شوند!
بعد از کلنگ زنی با مردم منطقه در مسجد دیدار داشتیم. مردم هم طبق دیگر مناطق از تبعیض که احساس می‌کنند وجود دارد ناراحت بودند و البته همه از اشتغال ناراحت بودند و انجام خدمات را تقریباً می‌شود گفت عموماً رضایت دارند. ولی سؤال جدی که وجود دارد همه فکر می‌کنند تبعیض هست و همه اعتقاد دارند خیلی‌ها سر کار می‌روند چرا ما سر کار نمی‌رویم. اینکه یک گروهی سر کار می‌روند باز خودش جای خوشحالی دارد ولی احساس می‌کنم مردم بیش‌ازحد بدبین شده‌اند نسبت به حتی اطرافیان خودشان… جالب اینجا است که در هر منطقه که می‌روم کسی که شاید بیشترین فرصت برای خود و اطرافیانش فراهم می‌شود بیشترین غر را هم می‌زنند. به‌هرحال هرچه باشد حق با مردم است و این چیزی بود که خودمان خواستیم بالا رفتن توقع مردم و قطعاً مطالبه گری آنان بیشتر شود و کار و تلاش توسط مردم و مسئولین هم بیشتر شود. البته نگرانی کم‌کاری توسط برخی از مدیران بسیار مشهود است و جالب این است که هر مدیر کم‌کاری، خودش را پشت قوم و طایفه‌اش مخفی می‌کند و برخورد با خود را برخورد با ایلش می‌داند. مردم هم باید بدانند مسئول ضعیف از بزرگ‌ترین ایل هم باشد نباید متولی امور جامعه باشد و همین نگاه بود که ما را با مشکل مواجه ساخت. خوشبختانه امروز از همه اقوام در مسئولیت‌ها است و کسی نمی‌تواند بگوید من نگاه قومی دارم. در دوران نمایندگی این‌جانب با عنایت دولتمردان عزیز چندین مدیر استانی و شهرستانی از بویراحمد و قشقایی و باوی منصوب شده است و آنان هم دوستان خوب من هستند و شاید قومشان از آنان راضی نباشند ولی می‌توانند خادم خوب مردم باشند.
پیامکی که از لیشتر آمد
هنگام دیدار با مردم، پیامکی از یکی از محترمین روستای سعادت‌آباد لیشتر آمد که داد از مشکل بی‌آبی می‌کرد و اینکه علیرغم اینکه آب کنارشان است ولی روستا آب ندارد و مردم ناراحتند. علیرغم اینکه شب شده بود از مدیران محترم آبفای شهری و روستایی خواهش کردم همین امشب برویم سعادت‌آباد و همین امشب کار را شروع کنند. علیرغم خستگی بیش‌ازحد عزیزان سرزده رفتیم روستای سعادت‌آباد. حق با مردم بود. دو ماه پیش قرار بود آب روستا به خط انتقال آب سد کوثر وصل شود ولی عدم هماهنگی طبق معمول ضررش متوجه مردم می‌شود. همان شب در روستا تصمیم گرفته شد که فردا هفت صبح کار شروع بشه و آب چند روز دیگه وصل بشه. چون قول به مردم دادم هفت صبح چک کردم و خوشبختانه تیم عملیات رفته بود و مشغول شد و انشالله مردم به‌زودی از آب شرب مناسب بهره خواهند برد.
روایت تاسف برانگیز تاجگردون از دلیل نشستن هواپیمای وزیر در شیراز
غلام رضا تاجگردون در ادامه گزارش خود به نکته بسیار تاسف بر انگیزی در خصوص سفر شریعتمداری به استان اشاره می کند. وی در این گزارش نوشته است : کارخانه روغن گچساران که چند سالی بود آغازشده بود بالاخره افتتاح شد. هزینه طرح توسط سرمایه‌گذار محترم و عمدتاً بدون دریافت تسهیلات تأمین شد. گذاشتیم یک دوره آزمایشی انجام شود که افتتاح هم‌زمان با تولید جدی باشد. اگر بخواهم از بی‌توجهی برخی مسئولین استان و خون‌دل خوردن برخی مسئولین شهرستان مثل آقای رحیمی فرماندار محترم صحبت کنم ساعت‌ها به درازا می‌کشد ولی بگذریم و بالاخره طرح افتتاح شد.
برای افتتاح طرح از معاون محترم وزیر صنایع جناب مهندس رحمانی دعوت کردم. جناب وزیر آقای شریعتمداری که از دوستان بسیار ارزشمندم می‌باشد موضوع را شنید و به این‌جانب گفت خودم شرکت می‌کنم و علیرغم اینکه هنوز مشغول به خدمت در مسئولیت جدید نشده بود ولی به دلایلی اظهار علاقه کردند که این اظهار ستودنی بود و با آغوش باز پذیرای او بودیم.
بگذریم از اینکه مجدد بداخلاقی برخی از عزیزان مرکز استان گل کرد و ساز اینکه حتماً باید وزیر بیاد استان مطرح شد. مدت‌هاست به مسئولین استان عرض کردم من دیگه هیچ وزیری را دعوت نمی‌کنم مگر اینکه خودش بیاد و این هم واقعاً همین شد.
فقط در حد همین جمله بگم که به دلیل تعطیلی فرودگاه یاسوج حاضر شدند وزیر ابتدا برود شیراز ولی در استان خودمان یعنی فرودگاه دوگنبدان به زمین ننشیند. من نتوانستم برای این موضوع جمله‌ای پیدا کنم ولی هر چه است قابل‌هضم نیست. همچنان که هم‌زمان وزیر محترم ارتباطات به دلیلی که همگان می‌دانند به استاندار محترم اعلام کرد که من می‌خواهم به گچساران بیایم که خودم تلاش کردم قید حضورش در گچساران را بزنم و ازشون خواهش کنم از شیراز تشریف بیاورید تا دوستانمان در مرکز استان ناراحت نشوند و لقب جالب «انحصارگر» را به من نزنند.
به‌هرحال کارخانه روغن درشان شهرستان و وزیر افتتاح شد و اگرچه وزیر محترم و همراهان عزیز و محترمش که همگان از دوستان قدیمی من می‌باشند خیلی خسته شده بودند سعی کردم نگذارم خاطره خستگی در ذهنشان بماند و هم حرف‌ها را بشنود و هم طرح را باافتخار افتتاح کند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 2 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 2
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مهسا دوشنبه , ۳ مهر ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۳

خدا پدرتو بیامرزه
الحق که سزاوار نمایندگی هستی
ساده و بی غل وغش

امین دوشنبه , ۳ مهر ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۰

آقای فرماندار عزیز روحیه اش ب خون و دل نمیخورد چرا ک ما کم فرماندار دلسوز ندیده ایم