کد خبر : 29897
تاریخ انتشار : سه شنبه 15 فروردین 1396 - 14:48

گفتگو یا یک مدیر نفتی جنوبی که نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شده است

گفتگو یا یک مدیر نفتی جنوبی که نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شده است

گفتگو یا یک مدیر نفتی جنوبی که نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شده است

حق نفت نبود که زنگنه با سه دهه سابقه وزارت، اینچنین مدیرانی را تحویل دهد/ در اداره صنعت نفت به مشکل می‌خوریم/ با کارکنان نفت برخورد بهتری می‌شد، در توسعه مخازن مشترک وضعیت بهتری داشتیم/ وزارت نفت همه تخم‌مرغ‌هایش را در سبد قراردادهای نفتی گذاشت، اما یک قرارداد هم امضا نکرد/ موفقیت‌های آقای زنگنه برمی‌گردد به آن دورانی که در تصمیم‌گیری جسارت داشت/ ویژگی منفی زنگنه، تحمل نکردن نیروهای قابل در سازمان و برخوردهای شخصی و حذفی با آنان است/ شرکت متن باید به جنوب منتقل شود/ نقشی که زنگنه در برکناری‌ام از استانداری خوزستان داشت

سید حسین هاشمی/ با همین امکانات و شرایط کنونی می‌توان مملکت را تا ۳۰ درصد بهتر اداره کرد/ تجمیع سالخورده و «باتجربه» در دولت، جسارت و سرعت عمل در تصمیم‌گیری را کاهش می‌دهد/ مدیر موفق در شرایط بحرانی با حاکمیت منطق، میزان ریسک را در تصمیم‌گیری‌هایش بالا می‌برد/ روحیه غالب مدیران کشور، ستادی و پشت‌میزنشینی است نه عملی‌گرا و اجرایی/ حضور کم‌رنگ در سختی‌های مردم، نقطه ضعف دولت یازدهم/ با شعار و آمار و خوش تعریفی نمی‌توان به مردم آرامش و آسایش داد/ در میان نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری، در بخش نفت و صنایع، کسی ایده‌پردازتر و برنامه‌دارتر از من نیست/ حق نفت نبود که زنگنه با سه دهه سابقه وزارت، اینچنین مدیرانی را به نفت تحویل دهد/ نسل من بازنشسته شود، در اداره صنعت نفت به مشکل می‌خوریم/ در نفت از کادرسازی و تربیت مدیران غفلت شده است/ وزارت نفت دولت یازدهم به کارکنانش کم لطفی کرد/ با کارکنان نفت برخورد بهتری می‌شد، در توسعه مخازن مشترک وضعیت بهتری داشتیم/ سازمان نفت پیر شده است/ تولید نفت ایران با توجه به ذخایرش حتی تا ۱۰ میلیون بشکه در روز هم قابل افزایش است/ حفظ و نگهداشت تولید از مخازن قدیمی مهمترین برنامه نفت باید باشد/ رسیدن به تولید روزانه پنج میلیون بشکه نفت با تمرکز بر برنامه‌های افزایش ضریب بازیافت در میان‌مدت/ اصلی‌ترین مشکل صنعت نفت، بی‌برنامگی و سوء مدیریت است/ مسئولان و مدیران در مجموعه وزارت نفت هم به تبع رویکردهای رأس سازمانشان، تصمیم‌گیری‌های ضعیفی داشته‌اند/ وزارت نفت همه تخم‌مرغ‌هایش را در سبد قراردادهای نفتی گذاشت، اما یک قرارداد هم امضا نکرد/ موفقیت‌های آقای زنگنه برمی‌گردد به آن دورانی که در تصمیم‌گیری جسارت داشت/ ویژگی منفی زنگنه، تحمل نکردن نیروهای قابل در سازمان و برخوردهای شخصی و حذفی با آنان است/ برخی برخوردها، جسارت در تصمیم‌گیری را از مدیران گرفته و آنان را به «بله چشم قربان‌گو» و «ماشین امضا» تبدیل کرده است/ مشکل اداره نفت در نحوه تفویض اختیار و عدم جسارت در تصمیم‌گیری مدیران است/ روزی مناطق نفت‌خیز را تکه پاره کردند، شاید اقتضای آن زمان بود، اما اکنون یا باید شرکت‌ها را تقویت و یکپارچه یا بعضی‌هایشان را حذف کرد/ ساختار نفت عوض نشود، حتی حق واقعی خود در میدان‌های مشترک با کشور دوست –عراق- را هم از دست می‌دهیم/ چرا در حالی که شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب در قلب منطقه کار ‌می‌کند، آن وقت شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) که یک شرکت عملیاتی است در تهران مستقر است/ آبادانی و محرومیت‌زدایی از مناطق میزبان صنعت نفت ضروری است/ نقشی که زنگنه در برکناری‌ام از استانداری خوزستان داشت/ صداقت با مردم در میدان عمل و خردورزی در امور/ رفاه مردم مناطق مرزی، امنیت ملی را تقویت می‌کند/ ضرورت توسعه خطوط ریلی و اتصال رآه‌آهن به همه نقاط مرزی و بنادر جنوب به شمال کشور…

این عبارت‌ها، چکیده‌ای از سخنان و دیدگاه‌های «عبدالحسن مقتدایی»؛ استاندار سابق خوزستان و نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در باره صنعت نفت است.

مقتدایی، زاده ۱۳۳۴ در شهر برازجان استان بوشهر است . وی کارش را پیش از پیروزی انقلاب اسلامی از پالایشگاه نفت آبادان آغاز کرد و در دوره هشت سال جنگ تحمیلی، جانشین مدیرعامل این پالایشگاه بود. وی در دوره‌های سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی، نماینده مردم آبادان بود و همواره در کمیسیون انرژی مجلس عضویت داشت. وی در دوره‌ای هم ریاست بندر صادراتی ماهشهر را بر عهده گرفت. در سال ۱۳۷۷ برای مدت سه سال استاندار خوزستان و سپس تا سال ۱۳۸۳ استاندار هرمزگان بود. با روی کار آمدن دولت نهم، وی از همه فعالیت‌های سیاسی کنار گذاشته شد که به دنبال آن، بار دیگر به صنعت نفت بازگشت و به‌عنوان مشاور مدیرعامل و عضو هیئت مدیره شرکت ملی حفاری ایران به فعالیت خود ادامه داد.

وی در آغاز دولت یازدهم، در ۲۷ مهرماه استاندار خوزستان شد تا سرانجام در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ معاون وزیر کشور بدون اطلاع قبلی با سفر به خوزستان، مقتدایی را از مسئولیتش برکنار کرد، در حالی که خودش یک سال پیش از این درخواست بازنشستگی داده بود. وی در ادامه به‌عنوان مشاور وزیر کشور منصوب شد. علت برکناری وی را عزل و نصب‌های متعددش اعلام کرده‌اند، اما مقتدایی علت برکناری خود را اختلاف نظر با بعضی از اعضای هیئت دولت یاد کرده و گفته است که شخص رئیس‌جمهوری، او را برکنار کرده است.

مقتدایی که سابقه عضویت در شورای مرکزی حزب اعتماد ملی را در کارنامه خود دارد، هم‌اکنون عضو انجمن تخصصی نفت و گاز خاورمیانه و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز است.

وی در تاریخ نهم بهمن‌ماه سال گذشته برای شرکت در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، کاندیداتوری خود را با ارسال یادداشتی به رسانه‌ها اعلام و در این یادداشت تصریح کرد: «تصمیم گرفته‌ام خود را به‌عنوان یکی از گزینه‌های کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری در معرض نقد و بررسی مردم قرار دهم تا این دوره از انتخابات تجربه‌ای جدید که همان معرفی کاندیداها توسط بدنه و کف جامعه است کسب شود.»

مقتدایی در جلسه تودیع و معارفه خود گفته بود: «طلایی‌ترین وزیر دولت روحانی ظریف است، اما به لحاظ عملکرد اجرایی در کل ۳۱ استان کشور، باید مجسمه طلایی مقتدایی را بسازند و جلوی هیئت دولت بگذارند تا هر وقت وارد می شوند، برای احترام (از دیدگاه موفقیت اجرایی) کلاه از سر بردارند!»

مشروح گفت‌وگو با این نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ادامه پیش روی شماست:

*چه شد که نامزدی خود برای شرکت در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کردید؟ آن هم از زادگاهتان بوشهر!

به تازگی به بوشهر که سرزمین آبا و اجدادی است، سفری داشتم. در این سفر مناسب دانستم که دینم را به جنوب ادا و از آنجا نامزدی‌ام را برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ اعلام کنم، کما اینکه تا کنون هر اقدامی بود از خوزستان به انجام می‌رساندم که این بار تصمیم گرفتم، حرکت دیگری را از زادگاهم و از پایتخت گازی ایران آغاز کنم.

و اما چرا برای کاندیداتوری، اعلام آمادگی کردم؛ پس از اینکه به درخواست وزیر نفت و طبق تشخیص وزیر کشور و به دستور رئیس‌جمهوری بازنشسته شدم، در دوران استراحت، شرایطی فراهم شد برای رصد عملکرد گذشته‌ام و بررسی مقایسه‌ای تجربه‌های بزرگانی که از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون رئیس‌جمهوری و نخست وزیر بوده‌اند؛ دوره نخسن وزیری موقت مهندس بازرگان ، ریاست جمهوری بنی‌صدرهمراه با نخست وزیری شهید رجایی، ریاست جمهوری شهید رجایی همراه با نخست وزیری شهید باهنر، نخست وزیری موقت مهدوی کنی ، دوران ریاست جمهوری مقام معظم رهبری همرا با نخست وزیری میرحسین موسوی ، ریاست جمهوری شادروان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، محمود احمدی نژاد و دکتر حسن روحانی را به دقت و با جزئیات بررسی و تحلیل و ارزیابی کاملی کردم تا از مجموع فراز و نشیب‌های دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و عملکرد و تجربه بزرگان، نقاط قوت و ضعف را شناسایی و آنها را در برنامه خود برای ریاست جمهوری لحاظ کنم.

در مجموع، در کنار سال‌ها تجربه کار اجرایی خود در سطوح کلان مدیریتی، همچنان پرانرژی هستم و با ارزیابی کاملی که داشته‌ام، برنامه جامع و عملیاتی اثربخشی را برای ریاست جمهوری تدارک دیده‌ام.

هر یک از بزرگان، با تفکر، تجربه‌ها و داشته‌های خود کوشش کردند که خدمت کنند، اما بنده اعتقاد دارم که در دوره‌های مختلف و به‌ویژه در دوره کنونی، با همین امکانات و محدودیت‌هایی که به لحاظ مالی، حصر، تحریم ، حیف و میل‌ها و… وجود دارد، می‌توان مملکت را ۲۰ تا ۳۰ درصد بهتر و موفق‌تر از وضعیت حاضر اداره کرد، چون بنده در طول هشت سالی که از گود فعالیت‌های اجرایی کنار گذاشته شدم، اوضاع را به دقت رصد می‌کردم و همچنین در طول سه سالی که در دولت یازدهم خدمت می‌کردم، از نزدیک با شرایط برخورد داشتم.

بالاخره تجربه‌ام در نمایندگی مجلس و بررسی بودجه کل کشور باعث شد یک تحلیل جامعی از وضعیت دستگاه‌های اجرایی داشته باشم. جمع‌بندی‌ام پس از این ارزیابی‌ها این بود که تجمیع کردن بیش از حد افراد مسن و «باتجربه» در بعضی بخش‌ها، هم جسارت و هم سرعت عمل را در تصمیم‌گیری‌ها کاهش می‌دهد، چون زمانی که سن افراد در اجرا بالا می‌رود، زیادی محافظه‌کار می‌شوند.

معتقدم هر شخصی که در مسئولیت‌های مدیریتی قرار می‌گیرد، باید اصل ریسک‌پذیری را رعایت کند؛ زمانی که وضعیت عادی است باید ریسک را در مدیریت‌اش به حداقل برساند، چون انتخاب‌های متعددی دارد، اما موقعی که شرایط خاص و حساس و بحرانی می‌شود، مدیری موفق است که با حاکمیت منطق، میزان ریسک را در تصمیم‌گیری‌هایش افزایش دهد. در شرایط کنونی کشور، جسارت در تصمیم‌گیری مدیران و مسئولان بسیار تعیین‌کننده و نقش‌آفرین است.

*پس از نظر شما، عموم مدیران کنونی آنچنان که شرایط کشور ایجاب می‌کند، در تصمیم‌گیری‌هایشان جسارت و ریسک‌پذیری ندارند؟ چرا؟

ببینید موضوع صف و ستاد یکی از موضوع‌های مهم در مدیریت سازمان‌های بزرگ است و هر اندازه سازمان‌ها بزرگتر و پیچیده‌تر شوند، وجود صف و ستاد، تشخیص وظایف هر یک و روابط میان آنها هم اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

به تناسب فعالیت در هر یک از واحدهای صف و ستاد در یک سازمان، روحیه و منش عملکردی افراد شکل می‌گیرد، بنابراین می‌توان گفت که در یک سازمان اجرایی مدیرانی با روحیه «صف» و مدیرانی با روحیه «ستادی» وجود دارند.

هم‌اکنون به نظر می‌رسد مسئولان حکومتی، مدیران و بخش چشمگیری از آحاد جامعه به روحیه «ستادی» یا به عبارت بهتر «پشت میز نشینی» علاقه دارند، به بیان دیگر، انتظار این دسته از افراد این است که کارشان کمتر میدانی، عملیاتی و اجرایی باشد.

در حالی که این حضور میدانی است که فعالیت اطلاعات و ستاد را برای انجام یک عملیات کامل می‌کند، در این شرایط است که خیلی از نقشه‌ها روی کاغذ کشیده می‌شود، اما وقتی به مرحله عملیاتی می‌رسد قابل اجرا نیست. باید تأکید کنم که مدیر اجرایی، در حقیقت یک مدیر عملیاتی است که باید نقشه‌هایی را که پشت میز می‌کشند، به اجرا ببرد.

تصورم این است که نگاه مسئولان ارشد در وزارتخانه‌ها و معاونت‌های رئیس‌جمهوری که تفکر حاکم دولت هستند، غیرمیدانی و غیرعملیاتی است که این یکی از آفت‌های دستگاه‌های اجرایی است، با این وجود، با باور من، همه چالش‌ها و نقص‌ها با «جسارت در تصمیم‌گیری» و «میدانی شدن مدیران» برطرف می‌شود و این گونه می‌توان دستگاه‌های اجرایی را بهتر اداره کرد.

*البته از دیدگاهی دیگر، عملکرد دولت‌ها به شرایط سیاسی و نحوه رفتار و تعامل جناح‌های مقابل یا مخالف آنها نیز بستگی دارد و…

بله، با نگاهی به تاریخ چهل ساله نظام جمهوری اسلامی ایران، روشن است که هر دولتی که روی کار آمد، مخالفانی را هم در مقابل خود می‌دید، حتی دولت شادروان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که نزدیک‌ترین دولت به مقام معظم رهبری بود هم بدون مخالف و مداخله نبود. دولت‌های آقایان خاتمی و احمدی‌نژاد هم به همین شکل، بنابراین هیچ دولتی به‌طور مطلق آزادی عمل ندارد، در عین حال، به طور طبیعی همه نگاه‌ها به دولت است و همه توقع‌ها و انتظارهای حکومت هم از دستگاه اجرایی است.

*مهم‌ترین نقدی که به عملکرد دولت یازدهم دارید، چیست و شما چگونه عمل خواهید کرد؟

به‌طور کلی، از نقاط ضعف و نکته‌های منفی عملکرد این دولت، حضور کم‌رنگش در میان آحاد و اقشار مردم بود، زمانی که مصبیت و سختی به مردم وارد می‌شود، به محض اینکه دولت به مسئله ورود کند، خودش بهترین التیام برای مردم است، هرچند که در بعضی اتفاق‌ها دولت حضور همدلانه‌ای داشته است. با شعار و آمار و خوش تعریفی نمی‌توان به مردم آرامش و آسایش و رضایت و رفاه داد.

در مجموع باید بگویم که همه جوانب را برای حضور در کسوت رئیس‌جمهوری تحلیل و ارزیابی کرده و به این نتیجه رسیده‌ام که با شرایطی که شرح دادم و با برنامه‌های روشن و جامعی که در دستور کار دارم، طبق قانون، دوشادوش مردم پیش خواهم رفت و اگر شرایط فراهم شود، برنامه اصلی خود را در بزنگاه آتی به‌طور مبسوط شرح خواهم داد.

*با توجه به سابقه و آشنایی شما با صنعت نفت، برای این صنعت چه برنامه‌هایی دارید؟

نفت تخصص من است. به جرأت می‌توانم بگویم در میان نامزدهای احتمالی دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در بخش نفت و صنایع، کسی ایده‌پردازتر و برنامه‌دارتر از بنده نخواهد بود.

بنده از جمله معدود افرادی هستم که حدود چهار دهه با صنعت معظم نفت ارتباط مستقیم داشته‌ام. خانواده‌ام هم کاملا نفتی هستند. من نسل سومی هستم که از خانواده مقتدایی‌ها به صنعت نفت وارد شدم؛ یعنی پیش از من پدر و پدربزگم از کارکنان شرکت ملی نفت ایران بوده‌اند. پدربزرگم از نخستین افرادی بود که در صنعت نفت نوپای ایران استخدام شد. پدرم هم همچنین و در ادامه خودم که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در نفت استخدام شدم و چون مراحل را پله پله و بدون توصیه و سفارش و لابی طی کردم، همه بخش‌های نفت را به خوبی و به‌طور اساسی می‌شناسم.

*در دولت‌های هشتم و یازدهم، به شما برای تصدی مسئولیت معاونت‌هایی در وزارت نفت، پیشنهادهایی شد، چه شد که نپذیرفتید؟

بله، در دوره خاتمی و روحانی برای قبول مسئولیت معاونت‌هایی در نفت به من پیشنهادهایی شد، اما نپذیرفتم، چون نمی‌توانم با هر کسی کار کنم.

به ضرس قاطع می‌گویم که از همه نقاط کشور به‌ویژه مناطق مرزی و از جمله جنوب و استان‌های خوزستان، بوشهر و هرمزگان و مردمان این دیار و از آداب، فرهنگ و موضوع‌های توسعه و آمایش سرزمین در سراسر ایران، شناخت بسیار خوبی دارم و در دوره‌های مسئولیتم در مناطقی که خدمت کرده‌ام، به خوبی توانسته‌ام با مردم تعامل هم‌افزا و ثمربخشی داشته باشم، به‌طور قطع در حوزه‌ای همچون نفت نیز همین اشراف را دارم، حتی در بخش صنعت نیز به لحاظ تحصیلات و ارتباط مستقیمی که با این بخش داشته‌ام، به مراتب بهتر هستم.

*وضعیت کنونی صنعت نفت را چطور ارزیابی می‌کنید؟

به نظرم حق نفت نبود در پایان کار وزیری که کمابیش سه دهه است با نفت ارتباط مستقیم دارد، این مدیران را به صنعت نفت تحویل دهد. اگر نسل من بازنشسته شود، برای اداره صنعت نفت با مشکل روبه‌رو می‌شویم، زیرا آنچنان که شایسته است، نیروی انسانی و مدیر برای نفت تربیت نشده و از کادرسازی و تربیت مدیران در این صنعت غفلت شده است.

صنعت نفت به لحاظ درآمدهایی که به ارمغان می‌آورد، پشتوانه اصلی اقتصاد و توسعه کشور است، یکی از اشکالاتی که وجود دارد در بحث توسعه و برداشت از مخازن مشترک نفت و گاز در خشکی و دریا است که در این زمینه از کشور شریک خود در این مخازن عقب مانده‌ایم.

*چرا؟

به نظر من اگر با کارکنان صنعت نفت و سازمان‌های نفتی برخورد بهتر و مناسب‌تری می‌شد، به‌طور قطع در توسعه صنعت نفت و برداشت از مخازن مشترک هم بهتر عمل می‌کردیم. متأسفانه در وزارت نفت دولت یازدهم به کارکنان صنعت نفتی کم لطفی شد، از این رو، در کنار مشکلات تأمین منابع مالی برای توسعه و نگهداشت تولید نفت و گاز، بهره‌وری نیروی انسانی برای تحقق اهداف توسعه‌ای صنعت نفت هم کاهش پیدا کرد.

منابع انسانی مهم‌ترین رکن و سرمایه اصلی در اداره هر سازمانی است؛ حال این سازمان حکومت باشد یا وزارت‌خانه یا حتی یک بنگاه کوچک، فرقی نمی‌کند!

اگر نفت در دوران هشت سال جنگ تحمیلی با آن همه بمباران و موشک‌باران، توانست به حیات خود ادامه دهد و از توقف تولید، انتقال و صادرات نفت جلوگیری کند، دلیلش نیروهای با غیرت و حمیت و توانمندی بودند که به خوبی و با دیدگاه ملی، میهنی و انقلابی تربیت شده بودند؛ جزیره خارگ به عنوان پایانه صادراتی نفت ایران، در سال ۶۴ حدود ۴۵۰ بار بمباران شد و در طول ایام هشت سال جنگ تحمیلی، یکی از اهداف اصلی رژیم بعث بود، اما با یاری و عرق بی نظیر کارکنان صنعت نفت، صادرات نفت ایران حتی برای یک روز هم قطع نشد؛ نیروهایی که در آن زمان به هر روشی نفت صادر می‌کردند، اگر پالایشگاهی بمباران می‌شد، به سرعت و ظرف چند روز آن را بازسازی می‌کردند، در دیگر بخش‌ها نیز وضعیت مشابه صنعت نفت بود.

خب! آن نیروها تربیت شدند و سازمان نفت حفظ شد، اما اکنون این سازمان پیر شده است و اگر بخواهید برای یک پست مدیریتی حکم بزنید، انتخاب دومی نخواهید داشت، چون فقط یک انتخاب و یک نفر دارید که معنی آن می‌شود: «محدودیت و عدم کادرسازی و کمبود مدیران تربیت شده ویژه مناصب مورد نیاز صنعت نفت!

در دوره ای از تاریخ جمهوری اسلامی، اگر رئیس‌جمهوری اراده می‌کرد برای هر بخش از کشور، وزیر و مدیری انتصاب کند، ۱۰ گزینه پیش رو داشت، اما در شرایط حاضر، انتخاب‌ها محدود است و از نظر نیروهای توانمند و قابل اعتماد نسل‌های بعدی انقلاب که بتوانند، به خوبی وزارتخانه و سازمانی را مدیریت کنند، با مشکل روبه‌رو هستیم، به طوری که، اگر هم نیرویی وجود داشته باشد، عموما اشخاصی هستند که از نظر سن و سال مدیریتی به اصطلاح «سینه‌خیز» می‌روند و «خسته‌اند». در مجموع باید بگویم شاید نفت نیروی انسانی جذب کرده باشد، اما مدیری که این نیروی انسانی را هدایت و تربیت کند، به کار نگرفته است، شاید هم می‌توانستند به کار بگیرند، این کار را نکرده‌اند، آن هم به علت رویکردهای سیاسی و جناحی و سیاست‌بازانه، در صورتی که بدیهی است که یک نهاد تخصصی همچون نفت را نباید سیاسی اداره کرد.

*بر اساس برنامه‌هایی که دارید، چشم‌انداز تولید نفت و گاز را در افق ۱۴۰۴ چطور می‌بینید؟

ظرفیت تولید نفت ایران در مقطعی در سال‌های گذشته به حداکثر ۴٫۳ میلیون بشکه در روز رسید که این ظرفیت با توجه به حجم ذخایر و قابلیت‌های صنعت نفت ایران، به‌طور واقعی حتی تا ۱۰ میلیون بشکه در روز هم قابل افزایش است، اما بزرگترین و اصلی‌ترین مخازن نفتی کشور که هم‌اکنون بخش چشمگیری از ظرفیت تولید نفت ایران را به خود اختصاص داده‌اند، در نیمه دوم عمر خود و در دوره بازیافت ثانویه قرار دارند و حفظ تولید در آنها بسیار مهم است که به راهکارهای نوین و دانش و ابزار پیشرفته و بکارگیری فناوری روز نیاز دارد که به‌طور قطع با برنامه‌هایی که برای افزایش ضریب بازیافت از مخازن در دستور کار وزارت نفت قرار می‌دهیم، امید است از همین محل تولید نفت ایران را به پنج میلیون بشکه در روز برسانیم که البته برای این منظور باید در کنار رقبای قدرتمندی همچون روسیه، عربستان و عراق، شرایط بازار و وضعیت عرضه و تقاضا را هم در نظر داشت.

جمهوری اسلامی ایران از جمله معدود کشورهای دنیا است که بیشترین کشورها را در همجواری خود دارد و با بیشتر آنها هم دارای میدان‌های مشترک است. همیشه در کلام مسئولان، تکلیف میدان‌های مشترک روشن شده و در اولویت بوده است، اما در عمل متأسفانه همسایه‌ها از عدم تعامل دستگاه دیپلماسی ایران در سال‌های اخیر در توسعه میدان‌های هیدروکربوری مشترک در دریا و خشکی بیشترین بهره را برده‌اند.

*در طول حدود چهار سال عمر وزارت نفت دولت یازدهم، با وجودی که الگوی جدید قراردادهای نفتی طراحی و در مقطعی با عنوان «IPC» معرفی شد، هیچ قراردادی در بخش بالادستی صنعت نفت بسته نشد، در این زمینه چه برنامه‌ای دارید؟

اصلی‌ترین و اولی‌ترین مشکل صنعت نفت بر خلاف تصور عموم، پول و منابع مالی نیست، بلکه بی‌برنامگی و سوء مدیریت است. باید توجه داشت در کشوری که بیش از ۱۵۰ میدان نفتی و گازی آن هم با ویژگی‌های متفاوت از هم دارد، منطقی نیست که عقد قرارداد برای همه آنها به طور همزمان در دستور کار قرار بگیرد.

هم‌اکنون در صنعت نفت یک سری اشکالات اساسی وجود دارد که بر امور قراردادی، نیروی انسانی و… اثر منفی می‌گذارد. در عین حال، افرادی که در برخی مسئولیت‌های مهم در مجموعه وزارت نفت قرار گرفته‌اند نیز به تبع رویکردهای رأس سازمان، تصمیم‌گیری‌های ضعیفی داشته‌اند.

زمانی، کشور همسایه –عراق- دشمن ما بود، اما اکنون در دوستان راهبردی ما در منطقه است، با این وجود، از این حسن همجواری، چه بهره‌برداری شده است. در توسعه میدان‌های مشترک با عراق هم عقب مانده‌ایم، در صورتی که وزارت نفت با رویکرد دیپلماسی انرژی هم‌افزا می‌توانست، با توجه به روابط حسنه میان ایران و عراق، رژیم برداشت مشارکتی از میدان‌های مشترک میان دو کشور را با در نظر گرفتن الگوی صیانتی و حداکثرسازی منافع طرفین در دستور کار قرار دهد که این مهم می‌توانست محقق شود و نشد!

وزارت نفت همه تخم‌مرغ‌هایش را در سبد قراردادهای نفتی گذاشت، اما یک قرارداد هم امضا نکرد. باید پذیرفت که وزارت نفت به جای استفاده از راهکارهای گوناگون در برطرف کردن کاستی‌ها و توسعه بخش‌های مختلف، بیشتر تمرکز خود را روی الگوی جدید قراردادهای نفتی گذاشت که هنوز در این چارچوب یک قرارداد هم امضا نکرده است، در حالی که تجربه‌های مختلفی در صنعت نفت درباره انعقاد قرارداد وجود دارد.

آقای زنگنه که به شیخ‌الوزرا هم شهرت دارند، در طول سال‌های متمادی وزیر جمهوری اسلامی بوده است و بیشترین سابقه وزارتش در حوزه انرژی (نفت و نیرو) بوده و همین انتظارها از ایشان را بیشتر می‌کند. به اعتقاد من، آقای زنگنه، وزیر توانمندی است و در دوره‌هایی موفقیت‌هایی داشته که آن هم برمی‌گردد به زمانی که در تصمیم‌گیری جسارت داشت. در هر حال، جانب انصاف نگه داریم، بیژن زنگنه، در طول حیات شغلی خود، کارهای مختلفی انجام داده که تا امروز ماندگار بوده‌ است.

*نقد مشخص شما در باره وزیر نفت دولت یازدهم چیست؟

در زمان معرفی آقای زنگنه به مجلس، من در گفت‌وگو با رسانه‌ها در حمایت از ایشان تعریف و دفاع کردم و معتقدم ویژگی‌های خوبی دارند، اما یکی از ویژگی‌های منفی ایشان، تحمل نکردن نیروهای قابل و توانمند در سازمان، برخوردهای تند، سلیقه‌ای، شخصی، نادرست و حذفی با آنان و سازمان‌های پیشرو و قد برافراشته در حوزه نفت است. برخی برخوردها، جسارت در تصمیم‌گیری را از مدیران گرفته و آنان را به «بله چشم قربان‌گو» و «ماشین امضاء» تبدیل کرده است.
مثلا تعاونی مصرف صنعت نفت در خاورمیانه یک الگو بود که فکر می‌کنم اگر آن را تحویل بورس می‌دادند به مراتب موفق بود و از فروپاشی آن بهتر!

از ایشان انتظار بود که به نیروهای اثربخش نفت بیافزاید و سازمان‌های پیشرو و اثرگذار را تقویت کند که متأسفانه این اتفاق نیفتاد.

*رابطه‌تان با «تیم جنوب» چطور است؟

«جنوب» تیم ندارد، بلکه مردان غیرتمند و دلسوز منافع ملی دارد. من با بدنه نفت بهترین ارتباط را دارم، با مدیران و کارکنان شرکت‌های ملی مناطق نفتخیز، ملی حفاری، فلات قاره، نفت مرکزی و… جدای از یارکشی‌های جناحی، تفکرات سیاسی و مدیریتی، دوستان و یاران دیرینه هستیم. معتقدم مشکل ما این سازمان‌ها نیستند بلکه مشکل در تفویض اختیار و تصمیم‌گیری است. یکی از مشکلات اساسی هم نبود قوانین و ساختارهای مناسب شرایط حال حاضر صنعت نفت است.

*اگر زمانی رئیس‌جمهوری شوید، موضوع بازنگری و تغییر ساختار را به وزارت نفت تکلیف می‌کنید؟

بله، معتقدم وقتی قانون اساسی در یک کشور بازنگری می‌شود، ساختار سازمان‌ها و وزارت‌خانه‌ها هم باید بازنگری شوند. در چند دهه گذشته سازمان‌هایی منحل شدند، ارتقا یافتند یا ادغام شدند که نمونه‌اش جهاد کشاورزی یا وزارت دفاع و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.

یک زمانی آقای زنگنه با نگاهی به سابقه و الگوی قرار دادن برنامه‌هایش در وزارت نیرو، اراده می‌کند مناطق نفت‌خیز را تکه پاره کند؛ شرکتی که به آن صورت شرکت هم نبوده و فقط یک مدیریت بوده و همه مناطق نفت‌خیز را در به‌طور واحد و یکپارچه اداره می‌کرده است را به بیش از ۱۰ شرکت تبدیل کرد. این اقدام، شاید در زمان خودش، کارآیی داشته است، اما اکنون با این همه تغییری که در جغرافیای منطقه، جغرافیا، اقتصاد، سیاست، مدیریت، صنعت و… در دنیا ایجاد شده است، چرا باید بر راهبردهای سه چهار دهه گذشته خود پافشاری کنیم!؟

اساسا اگر سازمان خودش را به‌روز نکند دچار آفت می‌شود، یک روزی تصمیم گرفتند از مناطق نفت‌خیز جنوب شرکت‌های متعددی ایجاد کنند که ایراد خاصی به آن وارد نمی‌کنم، شاید اقتضای آن زمان بود، اما اکنون باید یا این شرکت‌ها تقویت و یکپارچه شوند یا بعضی‌ها از آنها باید حذف شوند.

در مجموع تأکید می‌کنم که به اعتقاد من، بازنگری در ساختار سازمانی نهادهایی از جمله وزارت نفت، از ضرورت‌هایی است که مستلزم ایده‌پردازی و تصمیم و تفکر نو است.

*یعنی مناطق نفت‌خیز به شکل اولیه و یکپارچه‌اش برگردد بهتر است؟

بهتر است بازنگری و تغییرهای ساختاری منطبق بر نیازها ایجاد شود که ممکن است هم‌اکنون به ارتقا یا تجمیع یا ایجاد سازمان‌های جدید نیاز باشد.

امروز دنیا دستخوش تغییرهای اساسی شده و یارگیری‌های متعددی ایجاد شده است. حتی در مسائل دفاعی و نظامی در منطقه، کشوری مثل عراق دشمن استراتژیک ما بود اما امروز دوست استراتژیک ما است.

سازمان‌هایی مثل نفت، وزارت نیرو و… تغییر کردند چون شرایطی که در گذشته بود این تغییر را به ما دیکته کرد، الآن باید فرصت بازنگری را به سازمان بدهیم که بر کهنگی قدیم رفتار نکند.

تغییرهای منطقه به‌طور قطع حاوی پیام‌هایی است؛ با شرایط کنونی، شک نکنید که حتی حق واقعی خود در میدان‌های مشترک با عراق را از دست می‌دهیم، پس برای احقاق حقوقمان اکنون به ساختار جدیدی نیاز داریم.

برای مثال، شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) که از جمله شرکت‌های دستپخت آقای زنگنه است، با عرض و طول زیادی در تهران مستقر است، در حالی که شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب در قلب منطقه باید کار کند، آن وقت شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) که یک شرکت عملیاتی است باید در تهران مستقر باشد و برای جابه‌جایی نیروهایش به منطقه سالانه هزینه‌های گزافی متقبل شود.

شرکت عملیاتی متعلق به منطقه عملیاتی است؛ در جنگ هم اطلاعات و عملیات در کنار هم باشند به موفقیت می‌رساند، پشتیبانی از ستاد و اطلاعات، و عملیات هم در دست رزمندگانی که در خط مقدم جبهه می‌جنگند. مگر می‌شود مغز برنامه‌ریزی و مدیریت اطلاعات را در نقطه‌ای دور از مقصد عملیات بگذاری و بعد به دیگری بگویی برو عمل کن، این عمل نتیجه‌اش همانی می شود که تا کنون شده است.

متأسفانه همان طور که روشن است، تعاونی مصرف کارکنان صنعت نفت، هواپیمایی نفت، دانشگاه صنعت نفت و مناطق نفت‌خیز را به جایی رساندند که منحل و حذف کنند و البته شاید آن بخشی که متعلق به مردم و کارکنان است مثل صندوق‌های بازنشستگی و رفاه کارکنان صنعت نفت را هم به جای دیگری حواله می‌دادند.

عجیب است که چطور به فکر خودشان نمی‌رسد که مثلا شرکتی همچون مهندسی و توسعه نفت (متن) را به جنوب و منطقه مربوط به خودش انتقال دهند، اگر این اتفاق می‌افتاد، به قطع یقین، کارها در منطقه راهبردی غرب کارون با هماهنگی و اثربخشی و سرعت بیشتری انجام می‌شد و به نتیجه هم می‌رسید.

*از منطقه غرب کارون یاد کردید، با توجه به اهمیت این منطقه و مرزی بودن آن و اساسا رسیدگی به مسئولیت‌های اجتماعی که طبق قانون مصوب مجلس، تکلیف وزارت نفت است، برای محرومیت‌زدایی و اجرای طرح‌ها و پروژه‌های عام‌المنفعه در مناطق مرکزی و پیرامونی میزبان صنعت نفت چه رویکردی دارید؟

رشد و توسعه صنعت نفت در مناطق میزبان این صنعت، تحولات و دگرگونی‌های عظیم و شگرفی را در ساختار منطقه و در ارکان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور پدید آورده است، اما همزمان با این تحول و اثرگذاری پیچیده نفت در توسعه کشور، گسترش فعالیت‌های این صنعت، آثار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مثبت و منفی فراوانی را بر جوامع، شهرها و مناطق میزبان صنعت نفت داشته است. یکی از پارادوکس‌های آشکار در توسعه نفت که در تاریخ معاصر این سرزمین کهن مشهود است، محرومیت و توسعه نیافتگی مناطق نفتخیز کشور با وجود برخورداری آنها از منابع غنی نفت و گاز است، در حالی که بهره‌مندی از رفاه عمومی بدون تردید حق طبیعی آنهاست و همه دستگاه‌های دولت برای برطرف کردن این محرومیت‌ها و جبران عقب‌ماندگی‌های توسعه‌ای این مناطق، وظیفه و مسئولیت دارند.

یکی از موضوع‌های اسف‌انگیز در صنعت نفت این است که مناطق وسیع پیرامونی این صنعت به شدت محروم مانده‌اند، از این رو، برای محرومیت‌زدایی از این مناطق که دغدغه‌ای جدی است، برنامه‌ای مدون دارم. استقرار صنایع عظیم نفت در استان‌های کمابیش محرومی همچون خوزستان، بوشهر، هرمزگان، کرمانشاه، کهکیلویه و بویر احمد، به‌طور طبیعی موجب تمرکز جمعیتی بزرگی در این منطقه شده و موقعیت صنعتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خاصی را برای این مناطق پدید آورده است، به طوری که این وضعیت، امنیت ملی کشور را هم تحت تأثیر مستقیم خود قرار می‌دهد.

از این رو، با درک این شرایط و با در نظر گرفتن پیوستگی و ترکیب مسائل فرهنگی، اجتماعی، اطلاعاتی، صنعتی و اقتصادی،‌ برنامه‌های توسعه‌ای در صنعت نفت باید را به پیوست برنامه‌های توسعه فرهنگی، اجتماعی، رفاهی و معیشتی مناطق میزبان این صنعت دنبال کرد و با عمل به مسئولیت‌های اجتماعی دستگاه‌های اجرایی که در این مناطق بیشترین فعالیت را دارند، در راه گسترش عدالت اقتصادی، رفاه و محیط زیست سالم در این مناطق، اقدام شود تا از مواهب ارزشمند نفت، در خدمت آبادانی و توسعه مناطق محروم و کمتر توسعه یافته استان‌های خوزستان و بوشهر و دیگر استان‌های میزبان صنعت نفت، بهره گرفت.

*به نظرتان با حضور در انتخابات امسال به‌عنوان نامزد دوازدهمین دوره ریاست جمهوری، با اقبال کارکنان نفتی درباره خود روبه‌رو خواهید شد؟

کارکنان شریف و خدوم صنعت نفت در این باره تصمیم می‌گیرند. من پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با دیپلم در صنعت نفت استخدام شدم و کارم را به‌عنوان کارگر در شرکت‌های پیمانکاری نفتی آغاز کردم و در این صنعت رشد کردم و پرورش یافتم و از بدنه همین کارکنان صنعت نفت هستم و دغدغه‌ها و نیازهای آنان را به خوبی می‌شناسم. تبار من به نفت برمی‌گردد و به قول معروف بوی نفت و گاز می‌دهم و تلاش کرده‌ام در این حوزه، اثربخش و خوش‌نام باشم. بسیاری از نفتی‌ها با شنیدن نام «عبدالحسن مقتدایی»، حضورم در صنعت نفت آن هم در دوران خاص دفاع مقدس در خارگ، آبادان و… را به خاطر می‌آورند.

*تیمی برای نفت تشکیل دادید؟ آیا شخص خاصی برای این وزارت‌خانه در نظر گفتید؟

بله. نه فقط در نفت، در همه بخش‌ها تیمی را سازماندهی کرده‌ایم و حتی در سطح معاونان هم افرادی را برای انتصاب در نظر داشته و برنامه‌های خود را پله به پله دنبال می‌کنیم.

*می‌توانید از برخی از افراد و معاونان و وزیران مد نظر دولت احتمالی خود نام ببرید؟

اجازه بدهید، رقابت‌های انتخاباتی آغاز شود، در آن زمان برخی از افراد کابینه‌ام را معرفی خواهم کرد و بهتر است در شرایط حاضر برنامه‌های خود را رسانه‌ای نکنیم.

*ماجرای برکناری شما از استانداری خوزستان چه بود؟ گفته می‌شود که برخی از وزیران، شما را رقیب خود می‌دانند و زیاد از حضور شما در خوزستان راضی نبودند و…

قطعا در عزل من به همان میزان که وزیر کشور مؤثر بود، وزیر نفت و شخص رئیس‌جمهوری هم مؤثر بودند. آنان در اوایل سالی که گذشت اعلام کردند که بنده بازنشسته شده‌ام، در حالی که هنوز بازنشسته نشده‌ام و کارمند نفت هستم و از ملی حفاری حقوق می‌گیرم و تاریخ بازنشستگی بنده هم آذرماه سال ۹۵ بود، ضمن اینکه بنده پیش از این نیز استانداری خوزستان و هرمزگان را در کارنامه خود داشته‌ام، از این رو، طبق تبصره‌ای در قانون ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان که بر پایه آن، رؤسای سه قوه٬ نواب رئیس مجلس٬ معاون اول٬ استانداران٬ نمایندگان مجلس٬ سفرا٬ معاونان وزیر، افرادی هستند که از این قانون مستثنی بودند، بنده هم می‌توانستم پس از بازنشستگی در مسئولیت خود ابقا شوم.

اینکه می‌گویند علت برکناری من عزل و نصب‌ها بوده، اشتباه است؛ معادل عملکرد من در خوزستان در برخی استان‌های دیگر دو برابر بنده عزل و نصب کرده‌اند. بنده حتی در آغاز ورودم به استانداری خوزستان ۱۴ عزل و نصب داشتم، پس چرا در آن دوران بنده را برکنار نکردند!

برکناری من، کار وزیر نفت بود، علت آن نه عزل و نصب‌ها بوده است و نه چیزی شبیه آن! به درخواست آقای زنگنه و با دستور آقای رئیس‌جمهوری از استانداری خوزستان برکنار شدم و اگر غیر از این است بیایند دفاع کنند.

من خودم مجلسی بودم و قانون را خوب می‌شناسم. آقای زنگنه همه نفتی‌های قَدر و قدیمی را بازنشسته می‌کند تا با توجه به قانون جدید هیچ کس اطرافش نباشد و فقط نیروهای فسیلی که از وزارت نیرو آورده است، نصب می‌کند تا تابع او باشند. بنده ۴۰ سال سابقه نفتی دارم و بچه جبهه و جنگ هستم و دو دوره نماینده مجلس بودم؛‌ درکم نسبت به برخی مسائل خیلی بهتر و بالاتر از برخی آقایان است.

*شعار انتخاباتی خود را برگزیده‌اید؟ در پایان اگر نکته‌ای هم هست، بفرمایید.

شعارهای متعددی در ستاد انتخاباتی اینجانب طراحی شده است، اما مهم این است که از شعار به شعور و عمل برسیم، اما به ضرس قاطع «صداقت با مردم در میدان عمل و خردورزی در امور» در دستور کار بنده خواهد بود.

در برنامه‌های کلان به توسعه پایدار اقتصادی، سیاسی و صنعتی کشور و همچنین اشتغال‌زایی، تقویت تولید داخلی با رویکرد صادراتی و تسهیل شرایط تحصیل و ازدواج و مسکن برای جوانان، به‌طور ویژه توجه خواهیم کرد. در برنامه‌های خود به‌طور قطع برطرف کردن مشکلات معیشتی و رفاهی مردم، کارگران، اقشار آسیب‌پذیر، بازنشستگان، مرزداران و نیروهای مسلح سراسر کشور را به‌طور جدی در دستور کار دستگاه‌های اجرایی مربوط، قرار خواهم داد.

محرومیت‌زدایی و آبادانی شهرهای مرزی در دستور کار ما خواهد بود، زیرا که مردم مناطق مرزی و مرزداران، یکی از عوامل اصلی در تأمین امنیت و منافع ملی کشورمان هستند و لازم است آنان هم از درآمدهای نفتی به نحو احسن بهره‌مند شوند.

یکی دیگر از برنامه‌هایی که به‌طور قطع در دستور کار قرار خواهم داد، توسعه خطوط ریلی و اتصال رآه‌آهن به همه نقاط مرزی و بنادر جنوب به شمال کشور خواهد بود. در عین حال، برای تقویت کریدور شمال به جنوب کشور و اتصال کریدور جنوب به شمال منطقه نیز برنامه‌های عملیاتی در نظر داریم.

در پایان لازم است یادآور شوم که چه تحریم باشیم و چه تحریم نباشیم، در هر شرایطی، امکانات و ظرفیت‌های داخلی فراوانی برای اداره مطلوب امور داخلی خواهیم داشت، ضمن اینکه با دیدگاه تعاملی و هم‌افزا با دنیا، با یک دیپلماسی مناسب بر پایه مزیت‌های نسبی داخلی همچون برخورداری از منابع نفتی و معدنی و دانشی، جایگاه کشور را در منطقه و در میان دیگر کشور دنیا بهبود خواهیم داد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.