کد خبر : 26923
تاریخ انتشار : چهارشنبه 3 آذر 1395 - 15:04

وزیر نفت: دوست ندارم کفن پوشان به خیابان ها بریزند

وزیر نفت: دوست ندارم کفن پوشان به خیابان ها بریزند

الان تقریبا هیچ مطالعه ای ندارم. در دورانی که مسئولیت نداشتم، روزانه هفت تا هشت ساعت مطالعه می کردم و می نوشتم. خیلی دوران خوبی بود، الان فرصت کافی ندارم؛ حتی برای تدریس هم نرفتم، چون نگران بودم برای دانشجویان فرصت کافی مطالعه نداشته باشم یا سر وقت و آماده نروم سر کلاس. برای همین

الان تقریبا هیچ مطالعه ای ندارم. در دورانی که مسئولیت نداشتم، روزانه هفت تا هشت ساعت مطالعه می کردم و می نوشتم. خیلی دوران خوبی بود، الان فرصت کافی ندارم؛ حتی برای تدریس هم نرفتم، چون نگران بودم برای دانشجویان فرصت کافی مطالعه نداشته باشم یا سر وقت و آماده نروم سر کلاس. برای همین تدریس را هم کنار گذاشتم.

آوای جنوب؛
متن پیش رو بخشی از مصاحبه ماهنامه دنیای سرمایه گذاری با وزیر نفت است. زنگنه در این مصاحبه از زندگی شخصی خود هم گفته است. وزیر نفت کنایه ای هم به اقدام خودجوش سید مهدی حسینی هم دارد و به نوعی از وی انتقاد می کند. این مصاحبه توسط خانم زیبا اسماعیلی انجام شده است که بخش های مهم آن در ادامه می آید:

*ما نمی گوییم IPC ، بلکه آن را مدل جدید «قراردادهای بیع متقابل » می نامیم. عده ای از این اسم می ترسند، ضمن این که من این اسم را انتخاب نکردم. آقای حسینی خودش این اسم را انتخاب کرد و من هم مایل نیستم این اسم باشد، هر کسی این اسم را می شنود فکر می کند حرف عجیب وغریبی است. این یک مدل جدید از قراردادهای بیع متقابل است.

*به نظرم این مدل جدید، دو سه تفاوت عمده با مدل قبلی دارد. یکی از مهمترین تغییرات آن، این است که می توان از این روش قراردادی برای افزایش بازیافت مخازن در حال بهره برداری استفاده کرد. مدل قبلی چون عمدتا برای میدان هایی قابل استفاده بود که برای نخستین بار می خواست توسعه پیدا کند و به تولید برسد و ما نمی توانستیم لذا برای قراردادهای IOR و EOR افزایش بازیافت مخازن کارایی نداشت.

*در مدل قدیم، ۲۱ روز به صورت پی درپی از ۲۸ روز به هدف قرارداد می رسیم و میدان را تحویل می گیریم و پس از ۲۱ روز مجری طرح، مستحق دریافت تمام اصل پول و فرع آن و پاداش آن البته از محل افزایش تولید است. در مدل جدید چنین چیز ۸ بیع متقابل، ما نتوانستیم قراردادهای افزایش بازیافت مخازن را ببندیم و کسی برای آن حاضر نشد چون طرف مقابل می گفت اگر قرار است از محل افزایش تولید پول دریافت شود به علت افزایش بازیافت باید کنترل و نظارت مؤثر بر بهره برداری شرکت ملی نفت به عنوان بهره بردار میدان ها را داشته باشیم و اگر نداشته باشیم ممکن است به علت عدم بهره برداری مناسب، از پیمانکار طرح ایراد گرفته شود.
در آن وقت، اصل پول و سود و پاداش از بین می رود؛ اما در روش جدید قراردادی مهم ترین نکته این است که مجری قرارداد به مدت چشمگیری در طول قرارداد، در دوران بهره برداری تحت نظارت ما طبق قرارداد حضور دارد.

*میدان، چاه ها، نفت تولیدی و همۀ تأسیسات سطح الارضی از روز اول برای ما است، ولی مجری قرارداد باید از همان ابتدا نقش مؤثری داشته باشد و بعد پاداش، سود، اصل و فرع پول را متناسب با افزایش تولید دریافت می کند؛ یعنی اگر در این روش قراردادی نفتی تولید نشود، طرف مسئول و پاسخگو است و این پیشرفت بسیار مهمی در قراردادها است، چون این گونه نیست که هزینه ای به عهدۀ شرکت ملی نفت بیندازد، تولید هم حاصل نشود، آن وقت طرف قرارداد، کار را رها کند و برود.

*تفاوت دیگر این است که در قراردادهای قبلی پیمانکار بعد از ۲۱ روز کل پاداش را می گرفت، گر چه در طول زمان دریافت می کرد، ربطی دیگر به عملکرد تولید نداشت؛ ولی در روش جدید پاداش کاملاً به عملکرد تولید بستگی دارد؛ یعنی ما می گوییم در ازای هر بشکه این مقدار – حالا ۲یا ۳دلار- پرداخت می شود. اگر بیشتر تولید کند، پاداش بیشتری می گیرد و اگر کمتر تولید کند یا ضرری کند، پاداش کم دریافت می کند.

*مخالفان این موضوع انواع و اقسام دارند. بعضی مخالفان سیاسی اند که البته از نظر من بیشتر مخالفان، سیاسی اند. بعضی ها هم فکر می کنند این روش از نظر فنی اشکال دارد که ما با آ نها بحث کردیم؛ یعنی فکر کنم ۱۱ ماه، زمان زیادی بود که با همۀ منتقدان بحث و تبادل نظر کردیم. نمی توانند بگویند حرف های ما را نشنیدند. نمی گویم حرف آنها را قبول داشتیم؛ چون از همان ابتدا حرف بسیاری از منتقدان را قبول نداشتیم. حرف های منتقدان نه تنها از طرف ما، بلکه از سوی مقاماتی شنیده شد که دولت و ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی تعیین کردند و به دفعات و کرات هم شنیده شد. خب، بخشی از آن پذیرفته شد و بخشی از آن را نمی توانستیم بپذیریم. عده ای پیشنهادهایی می دادند که اصلاً بر اساس آن نباید یا قراردادی اجرا می کردیم یا اصلاً پیشنهادها برای اجرانشدن قرارداد بود؛ ولی درمجموع اصلاحاتی انجام شد.

*باید ببینیم چقدر می خواهیم. هر قدر نیاز توسعه باشد. وقتی می گویم «بخواهیم » یعنی این که موقعیت را باید فراهم کنیم. این که عده ای مدام بحران برای کشور درست کنند، ممکن است مقدار کمی بتوانیم سرمایه جذب کنیم، ولی خارجی ها تمایل زیادی دارند بیایند و در نفت و گاز ما سرمایه گذاری کنند و این چیزی نیست که همیشگی باشد. مدتی موقعیت فراهم می شود بعد هم می روند جای دیگر. ما رقیب زیاد داریم.

*من نمی خواهم عددی را درباره حجم قراردادهای جدید بگویم که عده ای کفن بپوشند و به خیابان ها بریزند. من مطمئنم خارجی ها می آیند، آنها خیلی علاقه دارند بیایند، تا در اینجا سرمایه گذاری کنند.

* معتقدم فقط بعد از چند قرارداد، دیوارهای تحریمی بانک های بین المللی فرو می ریزد. دیوارهایی که خودشان دور خودشان کشیده اند. با بعضی از شرکتهای خارجی که ما مذاکره کرده ایم، مستقل از نتیجۀ انتخابات آمریکا، حاضرند با ما قرارداد امضا کنند.

*ما علاقه ای نداریم واحدهای خوراک مایع توسعه پیدا کنند. اگر واحدی اقتصادی نیست به زور که نباید آن را روی پا نگه داشت. کدام عقل اقتصادی می گوید به هر قیمتی یک واحد زیان ده باید سرپا باشد. پتروشیمی های دیگری هم وجود دارند که با ترکیبی از خوراک مایع و گاز می توانند کار کنند و نقطۀ اقتصادی این واحدها را خودشان باید پیدا کنند؛ ولی این که فقط با قیمت بخواهیم واحدی را اقتصادی کنیم، روش غیرمعقولی در دنیا است. نباید اقتصاد را این قدر دولتی بگیریم که بخواهیم همه چیز را با یارانۀ دولتی اداره کنیم.

*الان هم برای پتروشیمی تقاضاهای زیادی وجود دارد. اصلاً بر سر خوراک دعوا است. دعوا یعنی این که یک واحد می گوید خوراک را به من بدهید و به واحد دیگری ندهید. این بدان معنا است که میل به سرمایه گذاری در بخش پتروشیمی کم شده است که بخواهیم آن را تحریک کنیم تا علاقه مند پیدا کند. الان در موقعیتی هستیم که باید به صنایع پایی ندستی و میان دستی پتروشیمی رسیدگی کنیم؛ چون با این کار دوباره ۳۰ درصد تخفیف خوراک می توانند دریافت کنند و این تخفیف ها می تواند واحدهای پتروشیمی را بسیار اقتصادی کند.

*الان نمی خواهم درباره کرسنت حرفی بزنم. باید کاملاً موضوع باز شود. اگر بخواهم آن را باز کنم، معلوم نیست چقدر م یتواند به نفع ما باشد؛ چون ما را با چند جا مواجه می کند: یکی با خود کرسنت، یکی هم دستگاه قضایی. پس بهتر است حالا چیزی نگویم تا بعد.

*کمی زود است راجع به انتخابات صحبت کنیم. باید صبر داشته باشیم؛ ولی دربارۀ افرادی که اس مشان جزو کاندیداها است، کسی را ندیدم که بتواند با آقای روحانی رقابت جدی داشته باشد، البته باید صبر کنیم ببینیم چه می شود.

*دولت جوانتر می شود. باید آقای روحانی را قانع کنیم که بسیار جوانگرایی کند و نیروهای جوان تری را به کار گیرد. به نظر من وزرا باید زیر ۵۰ سال یعنی ۳۵ تا ۴۵ سال سن داشته باشند.

*این که دور بعد من هستم یا خبر را بگذاریم برای بعد!

*تعدادی از آدم های به قول قدیمی ها «اوستا کار » باید باشند و بقیه جوان ترها هم بیایند. حتماً موفق خواهند بود.

*من فقط پیام هایی را که در تلگرام ارسال می کنند، می بینم یا پیامک های عادی. دیگر در سایتها و فضاهای دیگر وارد نمی شوم، چون فرصت نمی کنم. حتی روزنامه هم نمی خوانم. رادیو گوش نمی دهم و تلویزیون هم نگاه نمی کنم. فقط فیلم نگاه می کنم، هرچه باشد، خارجی یا ایرانی. مستند زیاد می بینم.

*الان تقریبا هیچ مطالعه ای ندارم. در دورانی که مسئولیت نداشتم، روزانه هفت تا هشت ساعت مطالعه می کردم و می نوشتم. خیلی دوران خوبی بود، الان فرصت کافی ندارم؛ حتی برای تدریس هم نرفتم، چون نگران بودم برای دانشجویان فرصت کافی مطالعه نداشته باشم یا سر وقت و آماده نروم سر کلاس. برای همین تدریس را هم کنار گذاشتم.

*از خاطراتم تقریباً چیزهایی نوشتم؛ اما قصد انتشار ندارم.

*دلیل وزارت طولانی من حمالی مفت و مجانی (می خندد.) است. همه اش همین بوده است: حمالی بی ادعا.

*به خانواده ام در این سال ها که وزیر بودم خیلی سخت گذشته است و فشارهای زیادی را تحمل کردند. چهار فرزند دارم. دختر بزر گترم در سال ۱۳۵۹ ، دومی ۱۳۶۴ ، سومی ۱۳۷۵ و بعدی ۱۳۸۰ به دنیا آمده اند. دو دختر و دو پسر دارم. دو تا دانشگاه رفتند و درسشان تمام شده است. پسر کوچکم سال دوم دانشگاه است و دختر کوچکم نیز سال دهم است. همسرم از همان ابتدا خانه دار بودند و خیلی زحمت کشیده اند. تمام بار زندگی روی دوش ایشان بود و من به قول خودشان که می گویند متوجه نشدیم بچه هایمان چه طور بزرگ شدند و این چیز خوبی نیست؛ چون همواره ما درگیر کار بودیم. زیباترین و مهمترین و حساس ترین لحظات زندگی ام را از بودن در کنار فرزندانم از دست دادم. بزرگ شدنشان را ندیدم و به نظرم این خوب نیست. باید در همۀ امور مدیریت کرد و این ارزش است.

* یکبار خبرنگار تلویزیون با من مصاحبه کرد و پرسید: کار منزل انجام می دهید؟ به شوخی گفتم مگر می شود کار منزل را انجام نداد، حتما انجام می دهم. برای همسرم موضوع را تعریف کردم. گفت: بیایند از من سؤال کنند، چرا از شما سؤال کردند (می خندد).

*هیچ کاری در منزل انجام نمی دهم. همۀ کارها بر عهدۀ همسرم است و در منزل مثل مهمان هستم. الان که سن و سالم بالا رفته است، اما حتی وقتی جوان تر هم بودم کمک نمی کردم؛ چون خیلی درگیر کار بیرون بودم و البته معتقدم این روش هم درست نیست. به نظرم ما کمی افراط کردیم. هر چیزی باید در جای خودش باشد.

* معتقدم باید از مدیریت جوانان استفاده کرد. کسانی هستند که جوان نیستند و سعۀ صدرشان بالا نیست ولی مؤثرند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 1
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

فرامرز شهرویی چهارشنبه , ۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۷

اینکه زنگنه میگه باید از مدیریت جوانان استفاده کرد
کاملا درست میگه
مثل خودش که که همسن بابابزرگمه ولی ازش استفاده میشه