آوای جنوب؛
سعید رحمانی اصل
استاد گرامی؛
دیروز در حالی از یکی از دوستان مشترک شنیدم که حضرتعالی قصد شکایت از سایت خبری کبنا نیوز و خبر نگار آن را دارید، با ناراحتی و نگرانی پس از مراجعه به منزل با کنجکاوی پیرامون چرایی موضوع سریع اخبار چند روز اخیر را رصد نمودم که خبر مخالفت (یدالله مرادی با سخنرانی تاجگردون در ۲۲ بهمن) به چشمم آمد.
پرداختن به علت مخالفت با سخنران مراسم ۲۲ بهمن و اصرار عجیب و فراوان فرماندار محترم که طی ۲۰ سال اخیر این امر نیز بی‌سابقه بوده به نحوی که شائبه فراهم نمودن بستر لازم جهت استفاده تبلیغاتی نماینده محترم از آن برداشت می‌گردد هدف از نگارش این نامه نبوده است چرا که گفتنی‌ها را خود گفته‌اید!!
هر چند که نیک می‌دانم هدف شما جلوگیری از ایجاد حواشی بوده، اما به حاشیه سوق دادن اصل پیام حضور دوستان انقلاب در این برهه زمانی که در مخالفت با زیاده خواهی‌های قدرت‌های بزرگ و تاکید بر حفظ آرمان‌های اصیل انقلاب در آستانه سالگرد پیروزی شکوه‌مند بهمن۵۷ است و تاکید بر سخنرانی فردی خاص!! حکایت از جابه جایی متن موضوع با حاشیه دارد!! که این خود واقعیتی دردناک از رویه دولت تدبیر و امید!! در این برهه زمانی در قبضه نمودن تریبون‌ها را روایت می‌کند، موضوعی که پیش‌تر در ۱۶ آذر امسال در دانشگاه‌ها نیز شاهد آن بودیم.
استاد ارجمند؛
شنیده‌های اینجانب حاکی از آن بود که هم از باب استراق سمع و همچنین به دلیل انتشار برخی کامنتها که در ذیل خبر مزبور درج شده است اسباب ناراحتی و دلخوری حضرتعالی فراهم شده است.
هر چند که برخی کامنتها به نظر می‌رسد که حکایت از توهین و افترا و تشویش اذهان عمومی نسبت به شما و خانواده محترمتان را دارد ولی از حضرتعالی در این برهه حساس کنونی به دو دلیل تقاضای خویشتن داری دارم هرچند که این درخواست شاید کمی عجیب به نظر برسد ولی از چند منظر قابل تامل خواهد بود:
الف) اگر به چرایی و هدف این حجم از توهین که در راستای ترور شخصیت شما صورت گرفته است بخواهیم نگاهی بیندازیم، رد پای یک جریان سازماندهی شده که از سوی یک اتاق فکر خاص!! در راستای تخریب چهره‌های اصول گرا مدیریت می‌شود، مشهود به نظر می‌رسد.
اگر امروزه حضرتعالی با حجم عظیمی از بد اخلاقی مواجه هستید ریشه‌اش را می‌بایست در هراس از تلاش شما و دوستانتان در ایجاد وحدت در برابر جریان رقیب جست. امری که خود بهتر از هر کس دیگری، بدان واقف هستید که می‌تواند چه معنا و مفهومی در پی داشته باشد.
ب) از آنجا که سابقه و حضور شما در عرصه کار مطبوعاتی به خیلی قبل‌تر از ایجاد رسانه‌های مجازی بر می‌گردد بنابراین می‌توان شما را بیگانه ندانست و یک آشنای کهن در این حوزه نام نهاد.
با توجه به تاثیرگذاری جایگاه رسانه و اهمیت آن در تحولات و پیشرفت جامعه به نظر می‌رسد که هم خودمان و هم رسانه‌ها می‌بایست در این مسیر جهت پویایی بیشتر جامعه به وظایف متقابلمان عمل نماییم.
همان گونه که به یقین استحضار دارید با وجود نوپا بودن پدیده رسانه‌های مجازی دراستان ما در این مدت تاثیری بی‌نظیر در جهت اصلاح نواقص و رفع ایرادات موجود در بسیاری از ساختار‌های اداری و فرهنگی… استان داشته است که در خور تحسین می‌باشد. به نحوی که از این موضوع حتی به عنوان یک شاخصه مثبت در جلسات دادرسی در پرونده‌های شکایات مطروحه علیه سایت‌های خبری یاد نموده‌ام، بنابراین اینجایگاه والا در فرهنگ استان، علی رغم تمامی کاستی‌های رایج در آن نیازمند حمایت ویژه از سوی همگان می‌باشد.
هر چند در آن سوی قضیه نیز سایت‌های خبری در مقابل مخاطبانشان وظایفی بر عهده دارند که پرداختن به آن را در این زمان لازم نمی‌دانم.
معلم عزیزم؛
اکثر قریب به اتفاق افراد فعال در این سایت خبری با توجه به شرایط اقتضای سن، از دوستان اینجانب هستند اما از حیث خط فکری نزدیک به نماینده محترم فعلی می‌باشند و همانطور که بار‌ها به شوخی یا جدی به آن‌ها گفته‌ام، بی‌تردید در جهت تبلیغ و تقویت آن جریان گام بر می‌دارند که این هم امری طبیعیست.
با توجه به اینکه از مجموعه مدیریت سایت خبری کبنا نیوز به خاطر نحوه تهیه خبر و پوشش و درج مطالب ذیل آن گلایه‌مند هستید، پرداختن به این موضوع که آیا آگاهانه یا نا‌آگاهانه در جهت دهی افکار عمومی علیه شما ایفای نقش نموده‌اند (هر چند که امیدوارم اینچنین نباشد!!) بالتبع از حوصله و هدف این نامه خارج است و شاید سپردن قضاوت به وجدان مردم و رجوع به آرشیو اذهان!! بهترین کار باشد.
در پایان امیدوارم که درخواست اینجانب مبنی بر صرف نظر کردن از پیگیری حقوقی و طرح شکایت، هرچند که حق طبیعی شما و سایر افراد ذیحق است موجب رنجش خاطر جنابعالی نگردیده باشد چرا که بر این باورم سکوتی که این روز‌ها در سپهر سیاست جامعه ما از سوی دکتر احمدی‌نژاد در برابر هجمه‌های سنگین تهمت‌ها در پیش گرفته شده را می‌بایست سرلوحه قرار داد و این‌‌ همان بهایی است که می‌بایست افراد فعال در این گفتمان آن را بپردازند و قضاوت را به تاریخ بسپارند.
به امید آن روز که رعایت اخلاق بتواند در جامعه ما از سوی همگان امری پذیرفته شده تلقی گردد..
شهر من بوسه بر خاکت استواریت را می‌ستایم…
دانش آموز همیشگی شما