سید محمد موسوی خویینیها رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا (خبرگزاری رسمی دولت) انتقادات تندی علیه مرحوم هاشمی رفسنجانی کرده است.
این گفتوگو بهدرخواست روزنامه سازندگی (ارگان حزب کارگزاران) برای اولین بار در این روزنامه منتشر شده است.
در زیر گزیدهای از گفتوگوی محمد موسوی خویینیها آمده است:
? من بشخصه یکی از مواردی که در مورد آن بارها با آقای هاشمی صحبت میکردم بحث قانون بود. ایشان معتقد بود کار باید راه بیفتد “برای راه افتادن کار میشود قانون را دور زد“.
? در انتخابات سال ۷۶ یکوقت متوجه شدیم خبرهایی میآید که بالاخره میخواهند یکجوری بازی انتخابات را بههم بزنند و بناست همان کسی را که میخواهند روی کار بیاورند. من و آقای کروبی رفتیم خدمت آقای هاشمی. آقای هاشمی در پاسخ گفت: “اتفاقا من با آقای خامنهای اینجا اختلاف نظر دارم. آقای خامنهای نظرش این است که باید انتخابات خیلی پرشور باشد و مردم همه بیایند و هرچه مردم بیشتر بیایند بیشتر تأیید نظام است اما من میگویم «شما بگویید نظرتان چهکسی است ما همه میرویم کار میکنیم که همان بشود»”.
? باید بگویم آن خطبه نماز جمعه هم در مغایرت با صحبتی که داشتم نیست بعضی فکر میکنند ایشان در حمایت از آقای خاتمی آن خطبه را خوانده در حالی که ما بعد از آن خطبه جلسهای داشتیم. این طور که یادم هست جلسه مجمع تشخیص بود، الآن البته تردید دارم، بههرحال، موضوع خطبه نمازجمعه ایشان بهصورت خارج از دستور کار مطرح شد. خیلی سال گذشته اطمینان ندارم ولی گمان میکنم آقای ولایتی مطرح کرد. ایشان خارج از دستور جلسه راجع به همین خطبه آقای هاشمی صحبت کرد. برداشت آقای ولایتی هم گویا این بود که این خطبه بهنفع آقای خاتمی است. در ذهنم هست بعد از ایشان هم آقای طبسی میخواست در تأیید صحبتهای آقای ولایتی صحبت کند. من که احساس کردم فضای خاصی هست، نوبت گرفتم که صحبت کنم. آقای هاشمی شاید احساس کرد که الآن اگر من هم صحبت کنم، بحث ممکن است تند شود، لذا گفت: (قریب به این مضمون) “من تعجب میکنم آقایان چرا این صحبتها را میکنید. علاقهمندان آقای ناطق و دوستان ایشان به من مراجعات مکرر کردند، از جمله قبل از اینکه از خانه برای نمازجمعه حرکت کنم، به خانهام هم زنگ زدند و از احتمال تقلب ابراز نگرانی کردند. من بهخاطر اینکه آنها تلفن زدند و مکرر به من مراجعه کردند، آن خطبه را خواندم. در حقیقت طرفداران آقای ناطق، نگران بودند که طرفداران آقای خاتمی، تقلب کنند”.
? این روزها تعبیری بهاسم «مهندسی انتخابات» را بهکار میبرند. آقای هاشمی آن زمان را در نظر بگیرید با آن روابط و امکانات و قدرت نه آقای هاشمی سالهای آخر را، آقای هاشمی آن زمان میتوانست انتخابات را جوری مهندسی کند که آن نتیجهای که میخواهد گرفته شود.
? البته ممکن هم هست که آن نتیجه گرفته نشود یعنی تضمینی نبود ولی او دنبالش میرفت، مثلاً فرض کنید همان سال ۷۶، اگر رهبری هم نظرش این بود، میگفت “من میخواهم که آقای ناطق رئیس جمهور بشود بشود” و شاید هم مایل بودند انتخاب شود اما با رعایت همه معیارهای انتخاباتی، بهطوری که همه مردم باور کنند واقعاً انتخابات جدی است بنابراین پای صندوق رأی بیایند. اما آقای هاشمی نظرش متفاوت بود، میگفت “ما همه سازوکارها را جوری طراحی کنیم که این آقا رأی بیاورد حالا بهجای بیست میلیون، ۱۵ میلیون بیایند پای صندوق رأی…”.
? روزنامه سلام در زمان ریاست جمهوری ایشان توسط وزارت اطلاعاتش بسیار مشکل داشت، ایشان میرفت در نمازجمعه، علیه روزنامه سلام حرف میزد. سلام تنها یک تریبون بود در مقابل تریبونهای متعددی که ایشان بهعنوان رئیس جمهور در اختیار داشت، هم تریبون دولت را داشت، هم رادیو تلویزیون را داشت و هم نماز جمعه را داشت، همه را داشت. یک روزنامه سلام مگر چقدر تیراژ داشت و چه کار عجیب و غریبی میتوانست بکند؟ ولی آن را مزاحم میدانست.
? آقای هاشمی هیچوقت در عمرش در خط اعتدال نبود. ایشان در آن تقسیمبندی اولیه یکی از عناصر کاملاً برجسته جناح چپ بود. از یک مقطعی، قدری صحبتهایش را تغییر داد و کمکم از جناح چپ فاصله گرفت و به راست نزدیک شد. صحبتهای ایشان در خطبههای نمازجمعهاش نشان میدهد چپ رادیکال بود.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0