وی در ظاهر به دنبال آرمان شهر گچساران است، اگر چه آرمان شهر خود را در پایتخت یافته است.
هرکس به امید دیگران نشست،گرسنه خوابید. باید تلاش کرد کوشش کرد و دست از انتظار اینکه دیگری بیاید و مشکل اش را حل کند بردارد.
آقای تاجگردون؛ آرزوی کیمیا شهر گچساران فقط با مدیران جهادی محقق میشود/نامه یک کارگر نفتی به تاجگردون
اما حتما در روزهای گذشته خبر نشست شورای اداری گچساران را در رسانهها شنیدهاید. آنجا که غلام تاج گردون بازهم همانند چندین جلسه قبل در سالهای گذشته نمایندگیاش از مدیران ابراز نارضایتی کرد.
آقای تاجگردون ، پیکان هایت ماندند و ماکتت نیامد،لااقل نفتی باش!
علیمراد کاظم پور خبرنگار و کارگری از صنعت نفت در نامهای به تاجگردون این گونه مینویسد: نمیدانم از کجا شروع کنم و بنویسم، اما برای نمایندهای مینویسم که خود از دوران کودکی خاطرات بسیاری از رفت و آمد و صدای گاز دادن خودروهای جابه جایی پرسنل را از پشت شیشه اتاق دوران کودکیاش شنیده است و رفت و آمد کارگران با ظرفهای سپرتاس قدیمیشان برای او یک نوستالژی است.
اما حتما در روزهای گذشته خبر نشست شورای اداری گچساران را در رسانهها شنیدهاید.
آنجا که غلام تاج گردون بازهم همانند چندین جلسه قبل در سالهای گذشته نمایندگیاش از مدیران ابراز نارضایتی کرد.
شاید او حق داشته باشد؛ وقتی نمایندهای در تهران و پایتخت در میان این همه بزرگان چپ و راست سکاندار بودجه میشود فارغ از هر نگاه سیاسی که داشته باشیم باید بپذیریم برای رسیدن به چنین جایگاهی تلاش کرده و نمیتوان گفت او اتفاقی به چنین جایگاهی رسیده است و این واقعیتی است که حتی به عنوان یک مخالف از نظر عقاید سیاسی باید پذیرفت که او نتیجه تلاش و لابیهای قدرتمندی را که ایجاد کرده به سود خود به پایان رسانده است.
روی سخن امروزمان این است او هر چقدر تلاش کرده با مدیرانی که به کار گرفته است نتوانسته است موفق باشد.
چند سال پیش بود تیتری را با عنوان کلافگی تاج گردون از دست مدیرانش زدم.
اگر خاطرتان باشد در یادداشتی اشاره کردم و به او پیشنهاد دادم همانند ماشینهای پلیس ماکتی از خود بسازد که خود او نیز خندهاش گرفت.
وقتی به او گفتیم فرق ماشین بنز و پیکان و زانتیا در چیست ابتدا گفت منظورت چیست؟ تا بعد که خود از فرق بنز و پیکان نوشت.
حافظه خوبی دارد و میداند در همین جلسات بافت فرسوده به دفعات از عملکردها ناراضی بود تا جایی که به خاطر دارم جلسه را ترک کرد و رفت.
همانجا به او گفتم هر بار که شما میآیید جلسات گرفته میشود اما با رفتنتان جلسات به فراموشی سپرده میشود.
بگذریم؛ یکسال پیش بود که جلسهای را با مدیران استانی و شهرستانی در سالن آموزش نفت برگزار کرد تا از کیمیا شهری بگوید که ذهن او را مشغول خود کرده بود.
او از کیمیا شهری گفت که در ذهن خود ساخته بود و در آرزویش بود غافل از اینکه او ابتدا باید مدیرانش یا بخوانید پیکانهایش را حداقل تبدیل به سمند یا پژو میکرد.
مدتی بعد نیز جلسهای در فرمانداری برگزار کرد اما باز هم از پاسخ ها ناامید شد و….
دفترچه کیمیا شهر او که در اختیار مدیران بود در کشوی میز ماند تا دو هفته قبل که باز هم جلسهای در سالن جدید فرمانداری برگزار شد و بازهم او ناراضی جلسه را ترک کند و بگوید دیگردر جلسات حضور پیدا نخواهم کرد.
اما این پایان سخنم نیست.
جناب آقای تاج گردون؛ به واسطه سالها حضورم به عنوان کارگری در نفت در جنوب با انسانهایی کار کردم که به آنها میگفتن فلانی نفتیه نفتی است.
هستند کارمندها و افرادی که صرفا یک نیرو یا یک کارگر یا یک کارمند و یا یک مدیر بشمار میروند اما روی سخن حقیر با آن عدهای است که در نفت جنوب به آنها میگویند فلانی نفتی است.
لقب نفتی به آنهایی گفته میشود که نگاه و دیدشان عاشقانه و دلسوزانه فارغ از اینکه چه کسی وزیر است و دولت در دست چپ هاست یا راست ها فقط نفت است، نفت است و نفت است.
وقتی با آنها کار میکردم یاد گرفته بودم که به پُمپ گل حفاری نباید بگویم پمپ بلکه آموخته بودم بگویم پُمپم و آن را از آن خود بدانم.
آموخته بودم به دکل حفاری بگویم دکلم و آن را جزئی از وسایل شخصی خود بدانم.
برخی نیز بودند که میگفتند دکل یا پُمپ و شیفت دوازده ساعته که به پایان میرسید برای استراحت به کمپ میرفتند اما برخی وقتی پمپ گل خراب بود ۷۲ساعت بیدار میماندند تا در اوج باران و یا گرمای جنوب پمپ را وارد مدار کنند تا کار انجام شود.
در نفت؛ نفتیهایی را دیدم که وقتی خودرویشان مجهز به بیسیم بود و خبری از تلفن همراه نبود حتی اگر برای دقایقی به خانه می آمدند فرزندشان را کنار ماشین میگذاشتند تا آماده باشند یا به یاد دارم سالها پیش آشنایی تا صبح در حیاط خوابید تا مبادا پشت بیسیم صدایش کنند و او نباشد.
از بیسیم گفتم تا رسیدم به تلفن همراه؛ حتما دیدهاید برخی از محل کار که رفتند دیگر موبایل را یا از دسترس خارج میکنند یا جواب نمی دهند ما هم دیدهایم، اما آنهایی که ما به آنها نفتی میگوییم وقتی به خانه هم میروند گوشیهایشان همیشه کنارشان است و آماده باشند و شبها نیز بدون اینکه گوشی را بیصدا کنند در کنارشان میگذارند که به آنها نفتی واقعی میگویند.
به زبان ساده این نفتیها اصلا کاری به چپ و راست ندارند و آنها همانهایی هستند که جنگ و بازسازی و تحریمها را تا به امروز پشت سر گذاشتند.
امروز روی سخنم با شما این است؛ شما و خیلی از آنهایی که میخواهند به کیمیا شهرشان برسند مردانی از جنس مردان نفتی می خواهند که نگاهشان آن گونه باشد و شاید بر همین اساس است که مدیران نفتی مانند بیژن عالی پور بعد از بازنشستگی هنوز عاشقانه به کشور خدمت می کنند و اعتقادی به استراحت ندارند و هر وزیری در نفت هنوز تمایل دارد با نفتیهای قدیمی مانند او کار کند و همین نگاه نفتی است که هنگامی وزیر نفت فارغ از هر جریان سیاسی که باشد اعلام میکند و زمان مشخص میکند که تا فلان تاریخ تولید را به حداکثر میرسانیم، مشاهده میکنیم پیش از زمان موعد مقرر به اهداف خود رسیدهاند.
آری باید نگاه مدیرانت؛ نگاه نفتی باشد تا به کیمیا شهرمان برسیم.
برچسب ها :آواي جنوب ، آواي جنوب؛ ، استاندار کهگیلویه و بویراحمد ، انتخابات ، تاجگردون ، شهرستان گچساران ، صنعت نفت ، علیمراد کاظم پور ، غلامرضا تاج گردون ، غلامرضا تاجگردون ، کهگیلویه و بویراحمد ، وزیر نفت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 3 در انتظار بررسی : 2 انتشار یافته : 1