از یاسوج تا کویت، مصیبتهای گاودار کهگیلویه و بویراحمدی در مسیر پرسنگلاخ تولید+ فیلم و تصاویر

علیسینا پرواز تولیدکنندهای است که تأخیر ۶ ساله در پرداخت تسهیلات، نوسانات قیمتها و سختیهای تولید در استان کهگیلویه و بویراحمد، او را به روزی رسانده که در کنار ۸ فرزند بیکارش به امیدفریادرسی برای رهایی از وضعیت بغرنج زندگیاش، ثانیهها را برای صبح شدن شبهای تاریک این روزهایش، میشمارد.!

فعالیت در عرصه تولید این روزها برای هرکسی سخت و به نوعی مجاهدت است اما داستان ورود علیسینا پرواز و شریک اقتصادیاش امونالله اردشیری شاید با بسیاری از تولیدکنندگان متفاوت باشد.
علیسینا پرواز در سال ۸۱ به امید آنکه بتواند برای فرزندان بیکارش شغلی دست و پا کند، کیف و کفشش را پوشید تا یک گاوداری ۳۰ رأسی احداث کند.
پای صحبتهای او نشستیم تا داستان تولیدی را بشنویم که بدتر از این نمیشد به سرش آورد.
او در سال ۸۱ مجوز قانونی گاوداری را برای ۳۰ رأس گرفت و به بانک ….. برای دریافت تسهیلات معرفی شد تا ۶ ماهه این تسهیلات را بگیرد و کارش را شروع کند.
اما آنچنان که او میگوید ۶ ماه که هیچ ۶ سال طول کشید تا همه تسهیلات را هم نه بلکه ۸۱ میلیون از آن را در سال ۸۵ به او بدهند.
برای متناسب کردن تسهیلات و تعداد رأس گاو بعد از حدود ۶ سال، مجوز او را ۵۰ رأسی کردند.
اما داستان او در این مدتی که برای دریافت تسهیلات معطل شد و به روزهای سخت اقتصادی نیمه دوم دهه ۸۰ خورد عجیب و کمرشکن به نظرمیرسد.
پرواز میگوید همه این بلاها را یک کارمند در بانک به روز من آورد که برای خرید گاو از یک دامدار همشهریاش در یک استان دیگر اصرار داشت؛ او میگفت باید حتما از فلانی خرید شود و برای همین هم شخصی را به من معرفی کرد که بعدها فهمیدم یک دلال حرفهای درا ین عرصه است و من را به روز سیاه نشاند.
وقتی علفهای هرز جای تولید و اشتغال را میگیرند
برای همین راهی اصفهان شدم و از آن فرد خاص یک پیشفاکتور آوردم و بانک هم برای من یک چک ۵۵ میلیون تومانی صادر و در یک پاکت مهر و موم شده تحویل من دادند تا در اصفهان پاس کنم و پول به حساب آن دامدار اصفهانی برود.
فرد معرفی شده از سوی بانک مورد اعتماد من بود و برای همین زحمتها و برو و بیاها را تحمل میکردم تا بلکه بتوانم این تسهیلات را دریافت کنم.
کارشناس بانک و آن فرد دلال کاملا با هم هماهنگ بودند و برای همین حساب شده شماره سریال چک و اسم صاحب حساب مغایرتهایی داشت که در اصفهان به من گفتند باید این ایراد را رفع کنی و دوباره برگردی.
به یاسوج برگشتم و سریال چک را درست کردند و مجدد آن را در پاکتی مهر و موم شده به من دادند؛ مجددا به اصفهان رفتم ولی برای بار دوم بانک به من گفته که این چک خط خوردگی دارد و قابل پاس شدن نیست.
ماهها این رفت و آمدها به اصفهان ادامه داشت تا اینکه بعد از اصلاح خط خوردگی چک، در مهمانسرایی در اصفهان خودروی من را به سرقت بردند که پلیس به من گفت از یاسوج چند نفر تو را تعقیب میکردند.
در همه این مدت آن فرد دلال با من در تماس بود و بعد از سرقت خودروی من نیز تماس و سراغ چک را گرفت که کجاست و میخواهی چکار کنی؟
با همه این مشکلات، فردای آن روز در حالی که خودرویم را با همه وسایل به سرقت بردند، چک را پاس کردم و به حساب دامدار ریخته شد تا ۵۰ رأس گاو به من بدهد.
وقتی برای تحویل گاوها رفتم آن فرد خاص گفت که دامدار در کشور کویت است و تا نیاید از گاو خبری نیست و نباید عجله کنم.
حالا همه این اتفاقات بیش از ۵ سال معطلم کرد و در این مدت قیمت هر رأس گاو چندبرابر شد و من در نهایت با آن پول بانک فقط توانستم ۱۰ رأس گاو بخرم.
پرواز ادامه میدهد: با این وجود باز امیدوارانه ادامه دادم و ۶ سال فعالیت کردم و تعدادگاوهایم در این مدت به ۵۰ رأس رسید اما اتفاقی دیگر باز من را بر زمین زد.
در یک شب ۲۱ رأس گاو من با بیماری تب برفکی تلف شدند که ستاد بحران، دامپزشکی و همه متولیان امر تأیید کردند که بعد از آن با حمایت سازمان جهاد کشاورزی به ستاد تسهیل و رفع موانع تولید ۰کارگروه اشتغال) رفتم تا رای من چارهای اندیشیده شود.
تأخیر در پرداخت تسهیلات و افزایش قابل توجه قیمت گاو در کنار بیماری تب برفکی نای تولید و فعالیت را از من گرفته بود.
حالا ۱۰ سال از آن روزها گذشته بود و در روز ۲۷ مهر ماه سال ۹۰ ستاد تسهیل و رفع موانع تولید مصوبهای را گذرانید که گاوداری من شامل بخشودگیها شود.
از بانک برای تعیین بدهی من استعلام گرفته شد که این مبلغ ۲۲۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در سال ۹۰ طی نامهای رسمی اعلام شد.
با کمک دولت، ضامن و پرداختیهای خودم و همچنین ۶ درصد بخشودگی جرائم، نه تنها مبلغ ۲۲۳ میلیون بدهیام بلکه ۲۵۳ میلیون تومان به بانک پرداخت شد و به جز محل طرح بقیه وثایق آزاد و با بانک تسویه کردم.
حالا طرح راکد بود و مجددا با تشویقها و حمایتهای سازمان جهاد کشاورزی ترغیب شدم تا بار دیگر این طرح را فعال و زنده کنم.
جهاد کشاورزی من را مجددا به بانک معرفی کرد و با دادن وثیقههای جدید، ارائه پیشفاکتور از گاوداری یوسفی در یاسوج و تشکیل پرونده، مبلغ ۱۱۰ میلیون تومان تسهیلات برای من مصوب شد اما گویا جنگ با بانک تمامی نداشت و بیش از سه سال رفتم و آمدم.
رکود در تولید با سنگاندازی….
در مدت این ۱۰ سال تعداد بیکاران خانوادهام به ۸ نفر رسید که همگی تحصیلات عالیه داشتند و بیکار بودند و با فشاری که روی من بود باز هم تحمل کردم تا بلکه با دریافت تسهیلات این واحد را فعال کنم.
در همه این سه سال کارشناس بانک میگفتند که تحریمها است و طرح شما توجیه اقتصادی ندارد و پول در مملکت نیست و این حرفها…
اما معلوم شد که در عرض ۳۰ ثانیه این ۱۱۰ میلیون تومان را به جای آنکه به حساب دامدار یاسوجی بریزند به حساب خودم ریختند و بعد از ۳۰ ثانیه خود بانک به این بهانه که بدهی قبلی دارم آن را برداشت کردند.
یعنی تسهیلات دادند و آن را خودشان برداشتند؛ جالب است که در سال ۸۱ هرکاری کردم به حساب خودم یا گاودار یاسوجی نریختند و به حساب گاودار اصفهانی ریختند اما اینجا که خودشان میخواستند برداشت کنند به حساب من ریختند!
بانک به همین هم بسنده نکرد و در آخرین اقدام با همکاری ثبت و اسناد، مالکیت گاوداری من را به نام خودشان تملک کردند و با وجودی که بر اساس اسناد به طور کامل تسویه کردم و حتی بیش از بدهیام پرداختی داشتم اما بانک طرح من را تصاحب کرد و میگوید که ۱۷۰ میلیون تومان بدهی دارم!
این در حالی است که طرح من بیش ازیک میلیارد تومان ارزش دارد.
برای همین بود که با ۸ لیسانس بیکار در محل طرح راکدمان فقط روزها را به امید فریادرسی گذراندیم؛ بارها به ستاد تسهیل رفتم اما مصوبات آنها اجرایی نشد و بالاخره تنها امیدم بعد از خدا به قوه قضائیه و قضات عادلی است که بلکه بتوانند حق من را بگیرند.
بانک به طور واضحی کلاهبرداری کرد اما از دید دادگاه این یک پرونده حقوقی است و درحال رسیدگی است که بسیار امیدوارم از این وضعیت لعنتی و طاقتفرسا رهایی یابم و بار دیگر در این گاوداری مشغول شویم.
ما کار دولتی نمیخواهیم و این توان را در خود دیدیم که با تولید و فعالیت اقتصادی زمینه اشتغال چند نفر را هم فراهم کنیم اما با این سنگاندازیهای که شده به زمین خوردیم.
پرواز که شکستگی و خستگی در چهرهاش نمایان است باز هم با امید میگوید اگر اذیتم نکنند دوباره این گاوداری را فعال میکنم و ۸ لیسانس بیکارم را در یک محیط سالم و تولیدی مشغول به کار میکنم.
——————–
گزارش ازکریم بنام
———————
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0