کد خبر : 36391
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 خرداد 1397 - 20:16

آیا میدانید که صلاحیت مدیران در لابی کافی شاپها احراز می شود؟/ مثلث زر، زور و تزویر حرف اول و آخر را می زند/ شایسته سالاری دراین استان مرده است

آیا میدانید که صلاحیت مدیران در لابی کافی شاپها احراز می شود؟/ مثلث زر، زور و تزویر حرف اول و آخر را می زند/ شایسته سالاری دراین استان مرده است

مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمدبه خصوص در دو دهه اخیر به خاطر تصمیمات مافیاگونه جناحی و قومی وارد یک چرخه معیوب یا دورباطل مدیریتی چندین ساله ای شده و در استان مثلث زر، زور و تزویر حرف اول و آخر را می زند و سالهاست که شایسته سالاری، اخلاق و انسانیت مرده و آن را دفن کرده اند.

آوای جنوب 

مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمدبه خصوص در دو دهه اخیر به خاطر تصمیمات مافیاگونه جناحی و قومی وارد یک چرخه معیوب یا دورباطل مدیریتی چندین ساله ای شده و در استان مثلث زر، زور و تزویر حرف اول و آخر را می زند و سالهاست که شایسته سالاری، اخلاق و انسانیت مرده و آن را دفن کرده اند.

سید ابوالحسن حسینی نیک-در صحبت­های اخیر حضرت آیت­ الله­ ملک­ حسینی نماینده محترم ولی فقیه و نماینده مردم استان در مجلس خبرگان رهبری در خصوص توسعه پایدار استان کهگیلویه و بویراحمد به چند نکته کلیدی از جمله آنکه استان ما بالقوه غنی است اما متأسفانه غنای آن چندان به فعلیت نرسیده، وعلاوه بر آن ضرورت اقدامات مبتنی بر قانون و معطوف به بهره ­وری، محاسبه سود و زیان منطقه، رعایت حقوق مردم، مدیریت منابع و میزان سهم مردم از طبیعت اشاراتی داشتند که حقیقتاً با این اظهارات نور امیدی در دل مردم و جوانان این دیار روشن شد.

 

حضرت آیت الله ملک حسینی:

تجربه‌­های یک قرن اخیر نشان داده است که غائله‌­های استان، همیشه آغازی پیروز و فرجامی دردناک داشتند. این غائله‌­ها با چند راه‌­بندی و شبیخون شروع می‌­شد و با چند چوبه­ دار و تیرباران پایان می­­یافت. از یک طرف به دلیل عدم خرد جمعی و اهمیت ندادن به سرمایه انسانی منطقه، هیچ‌گاه در طول تاریخ از قیام­­ های خود سودی نبرده­ ایم و سودها را دو دستی تقدیم کسانی کرده‌­ایم که در غارت ما سهیم بودند. ما را به غارتگری رسوا کرده‌­اند در حالی که از ما غارت­‌زده‌­تر کسی نیست و امروز هم دردی بالاتر از این نیست که به دست خودی غارت می ­شویم.

به قول شاعر:

دشت ما گرگ اگر داشت نمی­­نالیدیم            نیمی از گله ما را سگ چوپان خورده

از طرف دیگر، ما هنوز از این گذشته تاریک، درس عبرت نگرفته‌­ایم به گونه‌­ای که شخصیت مخالف توسعه و قبیله ­­ای ما همچنان باقی مانده است. در استان ما هر چند گروه‌های مختلف با افکار گوناگونی وجود دارد، ولی جالب توجه این ست که این افکار مختلف منتهی به خلقیات و شخصیت متفاوت نشده و در واقع با شرایطی روبه‌رو هستیم که گروه‌های مختلف، اما با شخصیت‌های مشترک با یکدیگر رقابت می‌­کنند. «پوست انداخته‌­ایم اما عملاً در همان حال و هوای ۵۰ سال قبل هستیم».

حضرت آیت الله ملک حسینی:

در قرن بیستم دو انقلاب مهم در ایران روی داد و کشور ایران از تبع این دو انقلاب، دگرگونی‌های اقتصادی – اجتماعی عمده ­ای را تجربه کرد. به بیان کوتاه، پیوندهای عمودی قبیله ­­ای، فرقه­ ای، طایفه­­ ای و منطقه­­ ای کم­ کم به وابستگی‌های افقی تبدیل شد. و منطقه کهگیلویه و بویراحمد تحت تاثیر این دگرگونی‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… این دو انقلاب قرار گرفت. به گونه­­ای که طبقه روشنفکری شکل گرفت که نقش مهمی در تسریع پیروزی نهضت انقلاب اسلامی ۱۳۵۷در استان ایفا کرد.

اما بعد از انقلاب، مردم به خصوص سیاسیون و نخبگان دینی و دانشگاهی استان بیشتر در چارچوب انتخابات و دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب مطالبات خود را مطرح ­کردند و تقریباً تا اواخر دهه دوم انقلاب، محوریت این دو جریان با چهره­ای کاریزما یا متنفذان دینی و دانشگاهی بودند. نکته جالب توجه اینجاست که از اواخر دهه هفتاد این چهره­­های کاریزمای دینی و دانشگاهی به تدریج به طرف چهره‌­های اقتصادی (پیمانکارسالاری) چرخش و به دنبال آن شعارهای ضد نظام سرمایه ­­داری اوایل انقلاب به شعارهای حمایت از سرمایه‌داری امروز تغییر کرد به گونه‌­ای که سره از ناسره را نمی­­توان تشخیص داد.

 از طرف دیگر، اگر قبل از انقلاب در استان به هر طریقی زمینه اضمحلال نخبگان ایلی و نیروی انسانی فراهم شد اما بعد از انقلاب بیشتر در قالب این دو جناح این مهم اتفاق افتاد. نزدیک به چهار دهه اصولگرایان با اصلاح‌طلبان و حتی اصلاح‌طلبان با اصلاح‌طلبان کهگیلویه بزرگ چه بر سر سرمایه انسانی­ غنی خود آورده و همدیگر را به چه چیزهای محکوم نمی‌کنند. در حوزه بویراحمد، گچساران و باشت هم بدین‌گونه است.

حضرت آیت­ الله ملک حسینی:

استان با بحرانی از بی‌اعتمادی و ناامیدی در اکثر بخش‌ها روبه‌رو است؛ بحرانی که نشانه‌ای از کاهش در آن دیده نمی‌شود. دلایل متعددی پشت این احساس نارضایتی وجود دارد؛ از یک طرف افزایش رشد نرخ اعتیاد، طلاق، خودکشی، استخدامی­ های فله­ ای­ رابطه­ مند، نزاع­ های قومی و جناحی، تخریب زیست محیطی، بحران آب، ناتوانی مدیران در حل حتی کوچکترین مشکلات، هدر رفت منابع استان، عدم گردش نخبگان و به طور کلی فساد ( هم از نوع تغذیه‌کننده و هم از نوع تغذیه‌ شونده) و سوء‌استفاده از مناصب دولتی در راستای منافع شخصی، گویای این مهم است که مدیریت استان به خصوص در دو دهه اخیر (به خاطر تصمیمات مافیاگونه­ ی جناحی و قومی) وارد یک چرخه معیوب یا دورباطل مدیریتی چندین ساله ­ای شده (در نمودار ذیل مشخص شده) است.

 و از طرف دیگر با چنین فساد موریانه­ گونه­ ا­ی اولاً؛ استان را دیگر بدین­گونه نمی­توان اداره کرد و دوماً؛” نخبه­ کشی” غیرجبران ناپذیری به همراه خود داشته و تاکنون هم دودش فقط به چشم مردم و این همه جوانان تحصیل­کرده بیکار رفته است.

چرخه معیوب مدیریتیِ پدرسالارانه استان کهگیلویه بویراحمد از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۹۷

البته اگر منصفانه قضاوت شود در زمان این آقایان اقداماتی هم صورت گرفته است. اما نقاط ضعفشان بیشتر از قوتشان می­باشد. و اینگونه مسائل را صرفاً هم نمی­توان به گردن آنها انداخت. چون مسئولین استان به خصوص استانداران بر اثر فشاری که از طرف نمایندگان مجلس بر آنها وارد می­شود معمولاً مدیران استانی را بر اساس شایستگی منصوب نمی­کنند. و هر موقع هم در برابر چنین خواسته­ های نامعقول قومی و جناحی خواستند مقاومت کنند، منجر به تنش ­شد. از طرف دیگر با توجه به محرومیت و سطح توقع مردم و همچنین جغرافیای خاص فرهنگی، قومی و جناحی استان، نمایندگان مجلس متقابلاً هم تحت فشار بوده و هستند. بنابراین، این دو فشار تاکنون علت و معلول هم و به نوعی بر همدیگر اثر گذار بودند به گونه­ ای که با ابزار رسانه، زمینه اختاپوسی چندین­ ساله این چرخه معیوبِ مدیریتیِ پوپولیستیِ بله قربان­گویِ شومن­ های سیاسی و اما نخبه­کش را در استان فراهم و دائماً بر ناکارآمدی آنها سر پوش می­زنند.

حضرت آیت­ الله ملک حسینی:

بر اساس یک اصل مدیریتی، هر سیستمی برای استمرار حیات و چابکی خود نیازمند به مدیران مجهز به علم روز و ایده ­های­ نو می­باشد. در غیر اینصورت زمینه باند بازی و مافیایی به خود می­گیرد وً به تجربه هم ثابت شده چنین سیستمی تاکنون محکوم به زوال بوده است. به عنوان مثال در منطقه ممسنی معمولاً به ندرت یک نفر برای دوبار به عنوان نماینده مجلس انتخاب می­شود و مردم جواب عملکرد ضعیف آنها را خیلی محترمانه در انتخابات بعدی می­دهند. اما در استان ما بدین گونه نیست. فردی که به عنوان کاندید نهایی معرفی می­شود به مراتب بهره ­هوشی آن از سطح متوسط نخبگان یا حتی همکلاسی های خود پایین ­تر و برای ارتقاء و حفظ جایگاهش از اهرم های غیر واقعی دیگری استفاده می­ کنند.

امروز در استان متخصص بودن و فارغ التحصیل از دانشگاه شریف که هیچ؛ حتی متعهد بودن هم دیگر ملاک نیست. به فرض مثال اگر چنین فردی روزی بخواهد در انتخابات شرکت کند به احتمال خیلی زیاد از طرف مردم و حتی تحصیل­کرده ­ها مورد تمسخر و به نوعی ترور شخصیتی می­شود. شرایط جبر محیطی و قومی استان این نخبه را مجبور می­کند در انتخابات از فردی که در واقع یک “دلال اقتصادی“ می­باشد، حمایت کند که نهایتاً مورد سوء استفاده قرار می­گیرد و از همان ابتدا هم می­داند اما چاره ­ای جزء این ندارد. و این اوج ذلت، بدبختی و عقب ماندگی یک مردم را می­رساند. در استان مثلث زر، زور و تزویر حرف اول و آخر را می­زند و سالهاست که شایسته سالاری، اخلاق و انسانیت مرده و آن را دفن کرده ­اند.

حضرت آیت­ الله ملک حسینی:

آیا می­دانید مدیریت آزمون وخطا این استان را تا سر حد نابودی برده است؟ چه لزومی دارد یک فرد برای چند دوره متوالی مدیر یا نماینده مجلس باشد؟ آیا می­دانید صلاحیت مدیران استانی قبل از اینکه در کمیته گزینش و انتصابات استان مورد بررسی قرار بگیرد چند سالی است که بیشتر در لابی کافی­ شاپها و رستوران های که بوی چلوکباب و تملق می­دهد انتخاب و این کمیته فقط نقش ماشین پاراف را بازی می­کند؟

ارزیابی شایستگی آنها در چگونگی تملق و گریستن است به گونه­ ای که مهر قبولی بخورند. نکته جالب توجه اینجاست که بعضی از مدیران در کورس رقابت در تملق، صاحب سبک هستند و افتخار هم می­کنند. از یک طرف مبتلا به بیماری خود­شیفتگی و خود داناپنداری شده و از طرف دیگر نوچه­ گری که هیچ؛ نوکیسه­ گری هم بیداد می­کند.

آیا می­دانید وسعت یخچال دنا به عنوان تنها تامین کننده آبهای سطحی و زیر زمینی استان زیر یک کیلومتر شده است؟ و این عملاً یعنی هیچ. آیا می­دانید رودخانه خرسان از آخرین رودخانه ­های استان است که نسخه انتقال آب آن به یکی از استانهای فلات مرکزی ایران پیچانده شده است؟ و نتیجه چنین کاری یعنی نابودن کردن شاخصه­ های زیست محیطی دو استان کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان و خشک شدن تالاب­های­“شادگان“ و “دریاچه ­های “پریشان دیگری که با کوچکترین وزش بادی، گرد و غبار و ریزگرد فاجعه ­بار آن، همه جا را فرا خواهند گرفت.

 ای کاش مدیریت استان در حد همان جناح، قومیت و طایفه تنزل پیدا می­کرد، بدبختی و مصیبت­ زدگی در اینجاست که خانوادگی شده به گونه­ ای که زنگ خطر به صدا درآمده است. چند صد هکتار زمین­ های منابع طبیعی را به اسم صنعت و تولید گرفته­ اند اما به نام چیز دیگری تغییر کاربری داده­ اند. تعریف مسئولین استان از بومی­ گرایی کاملاً اشتباه است و آز آنها سوال کن که سند آمایش سرزمینی استان بعد از گذشت چندین سال به کجا رسیده است؟ حتی بردارن لرستانی و بختیاری ما هم در تلاشند که اختلافاتشان را به حداقل رسانده و فریاد مشترک آنها فقط توسعه پایدار دیارشان باشد.

حضرت آیت ­الله ملک حسینی:

امروز برای بازگشت مجدد اعتماد، امید و جلوگیری از دست رفتن سرمایه انسانی استان، مصلحت بر این است که حتی برای یک بار هم که شده این قفل شکسته و دست به یک جراحی بزرگ و تاریخی زده شود و این مهم بنا به چند دلیل فقط دست مبارک حضرتعالی را می­بوسد.

۱. در طول تاریخ روحانیون شیعه در مقابل ظلم سر تعظیم فرود نیاوردند و این را ابوی بزرگوار شما به عنوان پدر معنوی و یکی از چهره­ های ماندگار این استان برای همه اقشار مردم به انحاء مختلف ثابت کردند.

۲.مردم و تحصیلکرده ­های استان از شما به عنوان یک نخبه دینی نوگرا توقع دارند

۳.از نهادهای اجرایی و نظارتی، انقلابی­ گونه بخواهید که شرایط سنی، تحصیلات مناسب و همچنین عملکرد مثبت و پاکدستی را از مهمترین معیارها و ارزیابی انتخاب یک فرد برای حضور در عرصه انتخابات یا مدیریت قرار دهند. چون تصمیم حضرتعالی از یک طرف به عنوان نماینده ولی فقیه در استان برای همه گروه های جناحی و قومی یک حجت است و از طرف دیگر برای شما هم یک پشتوانه یا سرمایه اجتماعی بسیار غنی و موثر واقع خواهند شد.

حضرت آیت­ الله ملک حسینی:

استان کهگیلویه و بویراحمد با توجه به توسعه دانشگاها و موسسات عالی و همچنین رشد همزمان شبکه­ های اجتماعی و رسانه­ های جمعی با نسل روشنفکر جدیدی روبرو است که بهره هوشی این نسل به مراتب از مدیران تکراری، خسته و پیر فعلی، خیلی بیشتر است. اما این چرخه معیوب، توسعه پایدار استان را با بن بست مواجه کرده است. پس برای برون رفت از چنین بن‌بستی لازم و ضروری است متناسب با جغرافیای فرهنگی استان، یک زایش گفتمانی وجریان سومی فرا جناحی و قومی با رویکردی علمی و عملی اما مبتنی بر سه اصل گردش نخبگان، شایسته‌سالاری و حقوق شهروندی تعریف و بازتولید کرد.

چون باز تجویز نسخه اصولگرایی و اصلاح‌طلبی برای توسعه بیمارگونه استان دیگر شفابخش نیست و باید نسخه جدیدی به عنوان جریان سوم تجویز کرد. جریانی که در وهله اول باید زمینه همبستگی و اتحاد را بین نخبگان و عامه مردم استان به وجود بیاورد. تا زمانی این مهم اتفاق نیفتد، جایگاهی در سطح کلان نخواهیم داشت و حتی این اندک قدرت هم از دست خواهند رفت. و از همه مهمتر، اراده و تصمیم جدی مسئولان برای مبارزه با وضع موجود در استان است که متاسفانه نیست و فقط سیاست لفظی یا گفتار درمانی سیاسی می­کنند.

به هر حال، با این سیاست هرچه باداباد و به هر قیمتی مدیر بودن، همه ما سوار بریک کشتی هستیم که با سرعتی تند در دریایی از بحران های اجتماعی، زیست محیطی، کم ­آبی، بی­ اعتمادی، تبعیض، نابرابری و بی­ عدالتی غرق خواهیم شد و به نظر می­رسد برای رهایی توسعه پایدار استان از این بن­ بست، پیشنهاد پروژه“عبور” یا پوست­ اندازی از این چرخه معیوب مدیریتیِ پدرسالارانه به چرخه مطلوب جوان­گرایی، تنها راه نجات و یک ضرورت بسیار مهم در انتخابات آینده این سه حوزه انتخابیه می­باشد.

حضرت آیت­ الله ملک حسینی:

خدواند تبارک و تعالی در کتاب آسمانی ما مسلمانان یعنی قرآن کریم فرمودند، روزی همه انسانها در محکمه عدل الهی قرار خواهند گرفت و هیچ دادرسی جز پرونده اعمالشان نیست و اگر اعتقاد راسخ به چنین امر الهی داریم همین را قاضی قرار دهیم و چقدر زیبا هم حضرتعالی فرمودید، “خدا گواه است اگر به فکر رشد و توسعه استان نباشیم مسئولیم“.

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

سوگند به قلم و آنچه می­نویسند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 1
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ناشناس سه شنبه , ۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۳:۱۴

احسنت وصد درودبراقا سید بااین مطالب جالب وناگفته