کد خبر : 24932
تاریخ انتشار : چهارشنبه 24 شهریور 1395 - 2:20

اینجا خبری از حقوق‌های نجومی نیست؛ مردمانش چشم به یارانه دوخته‌اند/حکایت فقر، محرومیت و مظلومیت در دورافتاده‌ترین منطقه کهگیلویه و بویراحمد+تصاویر

اینجا خبری از حقوق‌های نجومی نیست؛ مردمانش چشم به یارانه دوخته‌اند/حکایت فقر، محرومیت و مظلومیت در دورافتاده‌ترین منطقه کهگیلویه و بویراحمد+تصاویر

در روزگاری که فیش‌های نجومی کلیدواژه رسانه‌های خبری شده است، مردمانی از جنس درد در دورترین نقطه کهگیلویه و…..

 

 

در روزگاری که فیش‌های نجومی کلیدواژه رسانه‌های خبری شده است، مردمانی از جنس درد در دورترین نقطه کهگیلویه زندگی می‌کنند که سهم آن‌ها از سفره انقلاب یک کاسه ماست و یک لقمه نان است، اما همین مردم همچنان وفادار به نظام، انقلاب و ولایتند.

 آوای جنوب / گزارش و عکس: طیبه سعادتی‌نیک

بارها بر توسعه همه‌جانبه روستاها و ایجاد زیرساخت‌های مناسب به ویژه در مناطق محروم و اهمیت بهداشت و سلامت به عنوان سیاست دولت برای بهبود شرایط روستایی تأکید شده است.

در روزگاری که فیش‌های نجومی کلیدواژه رسانه‌های خبری شده است، مردمانی از جنس درد در دورترین نقطه کهگیلویه زندگی می‌کنند که سهم آن‌ها از سفره انقلاب یک کاسه ماست و یک لقمه نان است، اما همین مردم همچنان وفادار به نظام، انقلاب و ولایت‌اند.

همراه با «کاروان سلامت» جمعیت هلال احمر شهرستان سفر دو روزه‌ای به مقصد آجم روستایی دورافتاده و محروم از توابع بخش دیشموک داشتیم.

پس از طی مسافت طولانی از دهدشت به روستایی از توابع بخش دیشموک رسیدیم که با وجود جاده دسترسی نامناسب، مشکلات و نبود امکانات زندگی همچنان جریان دارد.

 

 

هرچه بیشتر فاصله می‌گرفتیم سیمای محروم‌تری به چشم می‌خورد؛ سادگی، فقر و محرومیت در چهره مردمانش به روشنی دیده می‌شد، گویای این بود که با گذشت ۳۸ سال از انقلاب خواسته‌های آن‌ها در گرد و غبار محرومیت روستا گم شده است.

 

 

از اشک‌های پسر جوانی که نان‌آور خانواده است و از بی‌توجهی مسؤولان می‌نالید تا التماس‌های جگرسوز یک مادر، فریاد خشمگین یک دختر جوان که بی‌توجهی مسؤولان را بر سر ما داد می‌زد و به قول خودش حالا که خودروی اداری را در روستا می‌بیند مجبور است دردهایش را فریاد بزند همه حکایت فقر و محرومیت و مظلومیت بود.

فقر، فلاکت و محرومیت مردم آجم که تنها دلخوشی آن‌ها واریز یارانه ماهیانه بوده، در حالی است که عده‌ای برای خود کیسه گشاد دوخته و ذخایر بیت‌المال را سهم خود از انقلاب عنوان می‌کنند.

 

 

پوسترهایی از امام و رهبری نصب شده بر دیوار ترک خورده منزل یکی از روستاییان منظره قابل توجهی است که عمق ولایتمداری این مردم مظلوم به نظام اسلام و میهن است و نشان می دهد همه محرومیت‌ها و سختی‌های زندگی در این منطقه نتوانسته ارادت به ولایت و نظام را کمرنگ کند.

هرچند تصور زندگی در چنین مناطقی برای مسؤولانی که به زندگی شهرنشینی عادت دارند مقدور نیست اما نگاهی به وضعیت این روستا می‌تواند تلنگری باشد بر کسانی که تصمیم آن‌ها در زندگی مردم روستاهای بخش دیشموک تأثیرگذار است.

هرچه از شهر دور می‌شدیم سیمای فقر و محرومیت و کمبود امکانات اولیه بیشتر نمایان می‌شد.

 

 

وضعیت معیشتی روستائیانی که بیش از نیمی از سال ارتباط با مرکز بخش به دلیل جاده نامناسب و برفگیر بودن منطقه برقرار نمی‌شود، در حالی است که با الحاق این روستا به بخش مارگون امکان خدمات‌رسانی مطلوب‌تر را فراهم می‌کند.

مردم روستای آجم خود را قربانی یک خواسته ناحق می‌دانند؛ آن‌ها می‌گویند تسهیل در خدمات‌رسانی با توجه به مسافت کمتر از ۲۰ کیلومتر تا آسفالت مارگون به خاطر تنش‌های شهرستانی شدن چاروسا و دیشموک فدای بالا رفتن آمار بخش شد.

محرومیت آجم در حالی است که در تقسیمات جغرافیایی از آن به دهستان نام برده شده است، پاتاوه به عنوان مرکز این دهستان تا شهر دیشموک بیش از ۱۲۰ کیلومتر فاصله دارد اما تا رسیدن به آسفالت از مسیر پاتاوه از توابع بویراحمد کمتر از ۲۰ دقیقه طول می‌کشد.

آجم با وجود زیبایی‌های خدادادی و جاذبه‌های طبیعی از جمله آبشار «تنگ لیتون» که میراث فرهنگی و گردشگری هم نتوانسته بهره کافی از این ظرفیت داشته باشد مردمانی مهمان نواز،خونگرم و پرتلاش دارد که در عمق محرومیت و نبود امکانات بهداشتی و رفاهی اولیه زندگی با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم می‌کنند.

اما همین مردم برای مهمان خود گوسفند سر می‌برند و همه تلاش خود برای خلق لحظات به یادماندنی را به کار می‌گیرند.

 

 

در مسیر بازگشت و ترک روستا در حالی که شب گذشته لوازمی بین آن‌ها توزیع شده بود مردم این روستا که برای بدرقه عوامل کاروان خود را به جاده رسانده بودند عطش درد دل داشتند آنها می‌گفتند چرا هیچ مسؤولی به فکر ما نیست؟ مگر راه ارتباطی،پل برای عبور از رودخانه و سرکشی مسؤولان توقع زیادی است که ما داریم؟ چرا کسی به فریاد ما نمی‌رسد؟

مادری که دست‌های پینه بسته‌اش حکایت روزهای سختی زندگی داشت در حالی که اشک‌هایش بر گونه جاری می‌شد ملتمسانه می‌گفت فریاد ما را به گوش مسؤولان برسانید.

 

پل رها شده در آجم

 

آن‌ها از وعده‌های سرخرمن مسؤولان گفتند و مطالباتی که در گذر زمان رو به فراموشی است،پل ارتباطی که سالیان دور قول داده بودند و هنوز اقدامی انجام نشده بود تا جاده‌ای که شاید هرگز رنگ سیاه آسفالت بر پیکر نبیند نمونه‌هایی از خواسته‌های ساکنان آجم بود.

محرومیت آجم بی‌توجهی مسؤولان را فریاد می‌زند و با گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلاب کودکانی از جنس محرومیت در رؤیای کودکانه خود محرومیت‌زدایی را تصور می‌کنند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.