کد خبر : 21374
دیدگاه‌ها برای انتقاد بی سابقه معاون گچسارانی استاندار کهگیلویه و بویر احمد از دولت احمدی نژاد بسته هستند
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 خرداد 1395 - 20:28

انتقاد بی سابقه معاون گچسارانی استاندار کهگیلویه و بویر احمد از دولت احمدی نژاد

انتقاد بی سابقه معاون گچسارانی استاندار کهگیلویه و بویر احمد از دولت احمدی نژاد

حسن نوروزی مردی جدی و بدون حاشیه است. دست راست استاندار است با این حال حرفهایش آنقدر تخصصی و علمی است که رسانه ها دست خالی از جلساتش بیرون می آیند.

نوروزیرییس جمهور قبلی تصمیم به انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور گرفت تا شنونده نقطه نظرات مخالف نباشد.

آوای جنوب؛

حسن نوروزی مردی جدی و بدون حاشیه است. دست راست استاندار است با این حال حرفهایش آنقدر تخصصی و علمی است که رسانه ها دست خالی از جلساتش بیرون می آیند.

حسن نوروزی مدیر جوان سازمان و مدیریت و برنامه ریزی استان کهگیلویه و بویر احمد کمتر به دنبال ایجاد جنجال های رسانه ای است و خودش می گوید:نمی خواهم عملکردم را بیشتر از آنچه هست نشان دهم و دوست دارم در فضای آرام و به دور از جنجال های رسانه ای کارم را انجام دهم.
این روزها رفت و آمدها در سازمانش زیاد است چرا که بستن بودجه ۹۴ وبرنامه ریزی برای بودجه ۹۵ ،طرح آمایش ،عملکرد برنامه توسعه پنجم وتدوین برنامه ششم همه در دستور کارش است و بازار چانه زنیها برای افزایش و کاهش اعتبارات سازمانی و اداری در سازمان مدیریت و برنامه ریزی داغ است.
تدوین برنامه ششم توسعه بهانه ای شد که در ساعت پایانی یک روز گرم خرداد ماه در طبقه دوم با وی به گفتگو نشستیم.

انحلال سازمان مدیریت چه تبعاتی برای کشور داشت که دولت یازدهم دوباره آن را احیا کرد؟

ببینید بهتر است به جای انحلال بگوییم ادغام. اما مهمترین و آشکارترین اتفاقی که افتاد این بود که از سال ۸۵ تا ۹۲ آمارهای رسمی اقتصادی در برخی از سالها منتشر نشد در نتیجه عملکرد دولت هم به طور شفاف گزارش نشد. نرخ رشد اقتصادی وتشکیل سرمایه ثابت ناخالص نیز برای چند سال گزارش نشد.
ارایه آمار و ارقام بعضا نادرست هم از عوارض این ادغام بود. حتی آمار و ارقامی که از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار منتشر می شد با هم اختلاف داشت.مثلا نرخ تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار ایران تفاوت معناداری داشت.
به کار گیری بدون حساب و کتاب نیروهای انسانی در بخش دولتی هم یک معضل بود. بعضا دولت بخشنامه ای را برای تبدیل وضعیت نیروهای شرکتی به قراردای ابلاغ می کرد که توسط مجلس ملغی اثر می شد.بیش از ۶۰۰ هزار نفر در دولت نهم و دهم استخدام و تبدیل وضعیت شدند که تعداد به کار گمارده ها در این ۸ سال به تنهایی برای تشکیل یک دولت بزرگ کافی بود .
تصمیمات خلق الساعه هم از آسیب های نبود یک سازمان برنامه ریز بود. در سفرهای رییس جمهور به استانها تصمیماتی گرفته می شد که آسیب آن وجود بیش ۸۱ هزار پروژه نیمه تمام در کشور است .برای اتمام این پروژه ها بالغ بر ۵۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است که با وضع موجود ۱۵ تا ۲۰ سال بهره برداری از پروژها طول می شد.

photo_2016-05-30_14-38-24

شما معتقدید این بی برنامگی ها همه به دلیل حذف سازمان برنامه اتفاق افتاد؟
اگر یک نهاد برنامه ریز ،بودجه ریز و تصمیم ساز وجود داشت یقینا این تصمیمات اتخاذ نمی شد.نمی گویم اگر سازمان برنامه بود اوضاع گلستان می شد اما اگر بود یقینا آسیبها به این اندازه نبود مواردی که گفته شد همه آسیبهای نبود سازمان برنامه و دیگرنهادهای سیاست گذاربود. به عنوان مثال انحلال شورای پول و اعتبار نتایجی چون رشد بی سابقه نقدینگی و پایه پولی را به دنبال داشت که تورم بی سابقه در تاریخ کشور معلول آن بود.نظام بانکی کشور در شرایط نامطلوب قرار گرفت که منجر به ناتوانی این نظام در تامین مالی اقتصاد شد.

رییس جمهور قبلی معتقد بود سازمان برنامه برای اجرای تصمیمات دولت مانع ایجاد می کند. آیا سازمان مدیریت و برنامه ریزی جدید با دولت این مشکل را دارد؟

از سالهای ۱۳۲۷ که سازمان برنامه و بعد برنامه و بودجه شکل گرفت گاهی بین دولتها و سازمان وقت تفاوت نظرهایی وجود داشت.گاهی وقتها تصمیمی را سازمان منطقی و عقلانی تشخیص می داد که ممکن بود خوشایند دولتها و دولتمردان نباشد.
در واقع همه با این اختلاف سلیقه ها مدارا می کردند و بعضا پیشنهادات و نقطه نظرات کارشناسی سازمان را در تصمیمات خود لحاظ می کردنداما رییس جمهور قبلی تصمیم به انحلال سازمان گرفت تا شنونده نقطه نظرات مخالف نباشد.
ماموریت جدید سازمان مدیریت و برنامه ریزی علاوه بر برنامه ریزی توسعه ،بودجه ریزی و نظارت ، پایش فرایند توسعه است.یعنی برای تحقق توسعه رصدخانه ای لازم است که انحرافات عملکرد برنامه از آنچه برنامه مد نظر دارد را تشخیص و اصلاح کند.و در سطح استانها نیز بازوی مشورتی استانداران در توسعه استانها است.

آقای نوروزی بودجه ۹۴ شبیه پول توجیبی بود برای بودجه سال ۹۵ چه اتفاقی قرار است بیفتد؟

سال ۹۴ در سطح کلان کشور به لحاظ بودجه ای سال خوبی نبود فروش نفت نسبت به دولت نهم و ابتداری دولت دهم به یک سوم رسید. قیمت نفت هم در نیمه اول سال کاهش پیدا کرد و به یک سوم قیمت در دولت نهم رسید.به لحاظ ارزی وضعیت خوبی نداشتیم.
درسال ۹۴ اعتبارات عمرانی در کشور آنقدر که بود تخصیص پیدا نکرد البته همیشه اینکه اعتبارات عمرانی صددرصد تخصیص پیدا نکند یک روال طبیعی بود ولی هیچ وقت اعتبارات عمرانی مانند سال ۹۴ نبود. به رغم همه تلاش دولت که قصد داشت پروژه ها از رونق نیفتد تخصیص اعتبارات عمرانی مطلوب نبود.
در بحث اعتبارات استانی تخصیص ۶۰ درصد ابلاغ شد، تنها ۵۳ میلیارد تومان اعتبارات نفت تا پایان سال ۹۴ صددرصد تخصیص شد.

در پروژه های ملی هم از۲۶۰ میلیارد تومان ۳۵ درصد آن تخصیص داده شد.در اعتبارت ملی استانی از ۸۵ میلیارد تومان اعتبار مصوب که تخصیص اعتبارات آن ۲۱ درصد شد.
این پایین بودن تخصیص ها دلیل خاصی دارد. آیا در کهگیلویه و بویراحمدکوتاهی ای در زمینه جذب اعتبارات صورت گرفت؟

این اتفاقات مخصوص استان کهگیلویه وبویراحمد نبود.تخصیص اعتبارات در بقیه استانها هم همین اندازه بود. وقتی اعتبارات عمرانی از سال ۹۱ تا ۹۴ دو سه برابر می شود یعنی استان تلاش خود را کرده است.در این زمینه نیز بسیار موفق بوده است که نمی توان استاندار و نمایندگان را نادیده گرفت.

می توان امیدوار بود در بودجه ۹۵ اوضاع بهتر شود؟
امید که همیشه باید باشدبه ویژه با تدبیر دولت ان شاا… وضعیت بهتری را در سال ۹۵ داشته باشیم.

استاندار وقتی از برنامه ششم توسعه صحبت می کرد به نظر می رسید با نا امیدی مدیران را به مشارکت برای تدوین برنامه ششم دعوت می کرد.به نظر خود شما برنامه توسعه پنجم چقدر موفق بود؟
خیر استاندار کهگیلویه وبویراحمد به این دلیل تاکید کردند آن بود که که مشارکت مدیران در تدوین برنامه موثر باشد برنامه ای تدوین نشود که در پایان عملکرد اجرایی و برنامه مصوب اختلافات جدی داشته باشد.در واقع هدف آن بود که برنامه ششم هم به سرنوشت برنامه های قبلی دچار نشود.نمی توان میزان موفقیت برنامه را در سطح کلان کشورو یا در استان به طور سطحی تحلیل کرد. بلکه به یک کالبد شکافی و بررسی عمیق و دقیق نیاز دارد اما واقعیت آن است که نظام برنامه ریزی ما در برنامه های توسعه به گونه ای بوده که در زمینه موفقیت مصوبات برنامه تفاوت معنا داری میان مصوبات و آنچه انجام شده وجود دارد.

در چه شاخص ها و زمینه هایی از برنامه پنجم جا ماندیم؟
مثلا در برنامه پنجم گفته شده بود برای آنکه اهداف سیاستهای سند چشم اندازکشور تامین شود نیاز داریم سالانه اقتصاد ۸ درصد رشد کند اما دربعضی سالها نه تنها رشد نکردیم یا به صفر هم نرسیدیم بلکه رشد اقتصاد منفی بود در سال ۹۳ که رشد اقتصادی بهبود یافت به ۳ درصد رسید.
همچنین در برنامه پنجم مقرر بود ۲٫۵ درصد رشد تولید اقتصادی از طریق افزایش بهره وری عوامل تولید صورت بگیرد در حالی که در ده سال اخیر رشد بهره وری کل عوامل تولید منفی ۰٫۵۶ درصد بود. بهره وری ما قرار بود سالانه ۲٫۵ درصد رشد اقتصادی را به خود اختصاص بدهد . نه تنها رشد نکرده بلکه منفی بود. رشد بهره وری سرمایه هم منفی ۱٫۴۱ بوده است.
تا پایان سال ۸۴ سهم بخش تعاون در اقتصاد ۵ درصد بود و قرار بود در ۱۰ سال به ۲۵ درصد برسد در حالی که این آمار هنوز هم ۵ درصد مانده است.میان برنامه و عمل گاهی وقتها اختلافهای معناداری است ونیاز به آسیب شناسی در نظام برنامه ریزی کشور دارد و امیدواریم در برنامه ششم این اتفاقات رخ ندهد.

در چه شاخص ها و زمینه هایی کهگیلویه وبویراحمد از کشور عقب تر بود؟
هنوز گزارش عملکرد برنامه پنجم را تدوین نکردیم اما طبیعتا عملکرد برنامه در استان هم متاثر از عملکردکلی کشور بوده است.یکی از موارد عدم توفیق رفع معضل بیکاری بوده است.به رغم آنکه در سال ۹۳ استان در رتبه بندی استانها از نظر نرخ بیکاری در رتبه آخر یعنی ۳۱ به رسید متاسفانه در سال ۹۴ بازهم بالاترین نرخ بیکاری استانها به استانما اختصاص یافت. عمده دلیل افزایش نرخ بیکاری استان در سال ۹۴ آن بود که رونق بخشی اقتصاد استان عمدتا از محل اعتبارات دولت است زیرا بخش خصوصی و سیستم بانکی استان هر دو به دلیل ناتوانی در تامین مالی و اشتغالزایی توان لازم را ندارند و اعتبارات دولتی هم در سال ۹۴ در بخشهای عمرانی تخصیص ناکافی داشتند که تبلور آن در افزایش نرخ بیکاری استان بود.

آیا در سیاست های کلی برنامه ششم تفاوتی با برنامه پنجم توسعه دارد؟

برنامه های توسعه قبلی کشور(برنامه های اول تا پنجم بعد از انقلاب)برنامه هایی جامع بودند و معمولا وقتی برنامه جامع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره شد و حوزه شمول برنامه گسترش یافت به جزییات آن طور که باید نمی پردازد و روی موضوعات خاص نمی تواند مانور بدهد.اما برنامه ششم مساله محورو مکان محوراست.مثلا آب در کشور مساله مهمی است در نتیجه برنامه ششم آن را به طور ویژه مد نظر قرار می دهدیا به مساله محیط زیست توجه ویژه دارد. یکی از ویژگیهای برنامه ششم بحث مکان محوری است. پس از گذشت سالهای سال از تجربه نظام برنامه ریزی در کشور بین نواحی مختلف کشور از نظر رشد توازنی وجود ندارد و نتوانستیم از قابلیتهای آنها استفاده کنیم.مثل زاگرس مرکزی و یا سواحل مکران کماکان کمتر توسعه یافته یا محروم باقی مانده اند. در برنامه ششم انتظار می رود با این تغییر رویکرد برای مناطقی چون استان نتایج بهتری را شاهد باشیم.

گفت وگو: فاطمه رشیدی

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.