کد خبر : 18487
تاریخ انتشار : چهارشنبه 5 اسفند 1394 - 23:23

تاجگردون : هر کس بخواهد شورای نگهبان را تضعیف کند روبروی نظام قرار گرفته است/رقیبم فرصت تمام شد تمرین کن چهارسال دیگر بیا

تاجگردون : هر کس بخواهد شورای نگهبان را تضعیف کند روبروی نظام قرار گرفته است/رقیبم فرصت تمام شد تمرین کن چهارسال دیگر بیا

ولله قسم اگر امروز شورای نگهبان مرا تایید نمی کرد هم ذره ای از ارزش های انقلاب کوتاه نمی آمدم

تاجگردونعده ای اینروزها می گویند چرا تایید شده ای /امروز هم که شورای محترم نگهبان من را تایید صلاحیت کرده است می گویند تحت فشار بوده است ،خیلی از انسانهای یزرگ در این کشور احراز صلاحیت نشده است اند من که باشم که بخواهم این نهاد را تحت فشار بگذارم،مقام معظم رهبری گفتند هر کس بخواهد شورای نگهبان را تضعیف کند روبروی نظام قرار گرفته است چرا به شورای نگهبان توهین می کنید؟

DSC_0043

من غلامرضا تاجگردون امروز در جمع شما می گویم ؛ به والله قسم اگر امروز شورای نگهبان مرا تایید نمی کرد هم ذره ای از ارزش های انقلاب کوتاه نمی آمدم.من وکیل نهادهای ارزشی نیستم اما اجازه نخواهم داد به گوشه ای از مقدسات نظام از بسیج و سپاه کوچکترین تعرضی صورت گیرد.DSC_0019

آنچه در ذیل می آید متن سخنرانی تاجگردون در شهرستان باشت است.

آوای جنوب / سمیرا نصاریDSC_0022

درود بر شهیدان که زیبنده ایران ما هستند
عرض تسلیت بانوی دو عالم حضرت فاطمه (ع) به حضور همه‌ی عزیزان و بالاخص فرزندان عزیز او
سلام بر باشت و تاریخ کهن او سلام بر خاک باشت خاکی که عجین است با خاطرات او سلام بر تنین دلنشین پیشینیان او.
برادران و خواهران عزیز دوست دارم در چنین روزی و آخرین نطق رسمی در بین مردم باشت و اطراف آن دارم و آنچه را که ضرورت دارد با شما مرور کنم من با دلی مالامال به دور از تعصب در طول چهار سال گذشته با دل خودم و آنچه که شایسته شما می‌باشد از شما دور نشده‌ام و همیشه از شما نام برده‌ام درد باشت درد ذره ذره‌ی وجود من است و مثل کابوس شبهای من چهره جوانان بیکار شهر است آنانی که به امید به من رأی می‌دهند و التماس زنان نجیب و مادران عزیز که درد فرزندانشان را می‌گویند مانند تیری است که بر دل من می نشیند.
مادران عزیز باشت و باوی صدای ناله گونه شما که می‌گویید به قلب من می نشیند و تا روزی که زنده هستم از هیچ کوششی کوتاهی نخواهم کرد و شب و روز را بر خود حرام می‌کنم تا نگویم همه بلکه بتوانم گوشه‌ای از درد شما را آلام دهم من افتخار می کنم به همه‌ی کسانی که سالهای سال برای باشت و باوی خدمت کرده‌اند.

از تمام نمایندگان پیشین خودم که زحمت کشیدند برای وطن و زادگاه شما به خدمت‌شان افتخار می‌کنم بالاخص برای سید قدرت حسینی که تلاش کرد و باشت را به شهرستان تبدیل کرد و تقدیر و تشکر می‌کنم به کار زیبای او در حال و گذشته احسنت می‌گویم و افتخار می‌کنم پتانسیل باشت بیش از اینکه فکر می کنیم می‌باشد باشت شهری که می‌تواند کار کند و افتخار بیافریند کم نیست ما باید بتوانیم نقاط قوت باشت را ارتقاء دهیم و باشت و باوی باید زیبا شود و محیط امنی بشود برای همگان.
مردم باشت و باوی و آنانی که بر من انتقاد روا می‌کنید و می‌گویید مگر تاجگردون چه کرده است برای باشت آنهایی که بر من ساز می‌زنید بدانید که باشت امروز من باشت دیروز ما نیست و باشت ما بهتر از روز گذشته می‌شود آیا بوستان امروز بوستان دیروز است اگر هست حرف شما درست است آیا خیابان‌ها جداول و … مثل دیروز می‌باشد؟
من هنوز نگاه ملتمس گونه‌ی آن دختر باشتی که با پدرش به دفتر من در تهران آمدند و به من می‌گوید از تو خواهش می کنم برای باشت مثل تهران پارک بساز آن کودک با آن نگاه معصومانه که نگاه می‌کند و درخواستش را می‌گوید برای من خیلی با ارزش می دانم و پارک ساحلی را تقدیم کودکان باشت و باوی کرده‌ام من حسرت این را خورده‌‌ام که چرا جوانان من در روستا دریغ از یک چمن مصنوعی و ورزشگاه باشند و من اینجا اعلام می کنم که زیباترین مجموعه‌ی ورزشی شما باشتی ها در تپه نورالشهدا را دارید.
در چهار سال گذشته شما بررسی کنید و ببینید در کل ایران چه تعداد بیمارستان شروع به کار شده اگر ده تا بوده دو تا در حوزه انتخابیه‌ی من یکی در باشت و یکی در گچساران است و من به آن افتخار می‌کنم.
افتخار می‌کنم متخصص ترین کلینیک‌ها در باشت می‌باشد و رقیبان شما حسرت آن را می‌خورند که چرا بالای سردر درمانگاه اسم تاجگردون است و شما ناراحت این هستید که در بالای سردر یک سالن ورزشی مجهز بنام یک بانوی خیر باشتی گذاشته شده است.
خدماتی که ضرورت داشت در محل به محله‌ی باشت کار شده و به شهرداری و شورای محترم شهر عرض کردم که گوشه گوشه محله باشت طوری کار شود که همه احساس خدمت کنند.
به من می‌گویند برای باشت چه کارهایی انجام داده‌ای؟ من هم مثل گذشتگان به فکر این بودم که پیچاب من چرا با خاک باوی راه ندارد و در حال حاضر افتخار می‌کنم که راه پیچاب باز شد و دل من هم باز شد امروز از من طلب راه فرعی می‌کند و کسی مطالبه‌ی جاده نمی‌کند چرا که همه درست شده‌اند من افتخار می‌کنم با مسئولین کوه دهک را شکافتیم و راه را برای مردم باز کردیم و بهترین خاطره‌ی شب من خاطره‌ای بود که توانستم مشک را از روی دوش شما دختران باوی بردارم .
عزیزی که می‌گویی شکار حرام است و میر شکاری نیست بدان که تو نفهمیدی میر شکار مردم یعنی اینکه پول و اعتبار آوردن برای مردم است تو برو در پستو خودت را مشغول شکار گوشت حرام کن و من هم می‌روم تهران برای مردم پول و اعتبار بیاورم مردمان باشت و باوی دلشان روشن و چشمشان روشن است مردم روشنایی را می بینند سنگ فرش را می‌بینند بلوار بوستان و فضای سبز را می‌بینند شهرک گلخانه را مردم می‌بینند کوه دهک را می‌بینند و مردم دیگر گول چپ و راست اصلاح طلبی و اصول گرایی را نمی‌خورند هر روز یک بهانه می‌آورید و می گویید که تاجگردون ارزشی نیست و ولایت را قبول ندارد و می گویید شورای نگهبان او را تأیید نکرده است و اگر تأیید کرده شورای نگهبان را تحت فشار قرار داده است.
تاجگردون بیان کرد: یک روز بحث بویراحمد را پیش گرفتند در حالی که نمی‌دانستند مردمان بویراحمد مردمی باهوش هستند که فریب این افراد را نمی‌خورند روز دیگر بحث لر و ترک را راه انداختند و گفتند یک ترک را در برابر تاجگردون قرار می‌دهیم در نتیجه بزرگان قشقایی در این تریبون امروز صحبت کرده‌اند آنها نیز فریب این افراد را نخوردند و امروز و آن عزیزی که فریب آن افراد را خورد می گویم این فرافکنی راه به جایی نمی‌برد و بعد آمدند اصلاح طلب و اصول گرایی کردند آنجا هم برادران صادق و دلسوز اصولگرا که صداقت من را دیده‌اند حیف آنان آمد که مرا تنها بگذارند شما برای مردم چه کرده‌اید مگر بجز فقر چیز دیگری برای مردم آورده‌اید.
تاجگردون ادامه داد چگونه است وقتی که اصولگرایان با شما باشند ارزشی هستند ولی اگر به طرف من آمدند بی ارزش و ضد انقلاب می‌باشند، شما هر سازی زدید کوک نشد.
یکی از برادران آمده به من پیشنهاد معامله می دهد و می‌گوید اگر چنین کاری برای من کردی برای تو رأی می آورم به آن عزیز هم گفتم من رأی آن فقیر ساداتی و بیدکی و باباکلانی و عزیز نازمکانی را به هیچ قیمتی به تو نمی‌فروشم.
تاجگردون خطاب به رقیبش گفت: چندین بار گفتم برادر بیا با من مناظره کن تو خودت صحبت کن فقط نگو بگم بگم، تو حرف بزن تا من بلرزم شنیده‌ام گفته‌ای تاجگردون پای خود را از گلیم خودت درازتر نکن برادر تو نمی‌دانی اندازه گلیم من چقدر است گلیم من از این جا تا ته دل مردم است توهین نکن.
من از مردمان باشت که احترام تو را نگه داشته‌اند تقدیر و تشکر می کنم و اینجا اعلام می‌کنم من به کسی که به ناموس مردم و ناموس ایل قشقایی توهین کرده بداند که از حق ایل قشقایی نمی‌گذرم.
حیف است عشایر ایران افتخار می‌کنند به مردم بزرگ ایل قشقایی صولت الدله قشقایی و من تعجب می‌کنم که چطور به ناموس ما توهین می‌کند.
تاجگردون ادامه داد امروز نیز به آن برادری که این روزها بر علیه ما صحبت می‌کند یادآوری می‌کنم مگر شما به من پیشنهاد معامله ندادید؟ ولی اینقدر گفتید که سفره دلم را باز می کنم خیانتی که در دوران سید قدرت که شما به او کردید را من هیچ گاه فراموش نمی‌کنم من از گذشته تا به کنون با سید قدرت دوست بودم و خواهم بود و هیچ اختلافی بین ما و خانواده ما نیست و سید قدرت می‌داند این خیانت را چه کسی انجام داده پس امروز حق دارید ناله و فریاد کنی چرا که به خواسته‌هایت بله نگفتم و اکنون باید بین اقوام تفرقه بیندازی.
سخنم امروز با مردم باشت است چشمانتان را باز کنید من هر چه هستم همین هستم و هرچه می‌گویم خودم می گویم کسی برای من نمی نویسد و نمی‌گوید من حرف دلم را می‌زنم انکار نمی‌‌کنم و غلام تاجگردون تا زنده هست به هیچ یک از اقوام مختلف کوچکترین خیانتی نخواهد کرد.
تاجگردون اظهار داشت: آقا جان زور نزن مردم باور کردند غلام تاجگردون، غلام ملّت است شک نکنید شما یقین بدانید هیچ اهریمنی از لول برنوی شکار من دور نخواهد بود.
عهد ما این بود با اشک چشمان مادران و با چشمان غم بار جوانان شهر و دیار من عهد بستم که اگر میر شکارم تفنگم قلم من است بلندگوی من حنجره من است با قلم من برای مردم شکار می کنم و عهد بستم و می بندم که تا لحظه‌ای که بر روی آن صندلی نشته‌ام حافظ ارزش‌های دین و نظام و انقلابم باشم و در مقابل اهریمنان مقابله می‌کنم و هیچ‌گاه از ارزش‌های انقلاب دور نخواهم شد.
اگر در جایی گفتم من با تمام معیارها می‌توانم بهترین باشم و ارزشی‌ترین کاندید هستم در دوره قبل چنین حرفی را نزدم چرا که در مقابل خودم در آن دوره جعفری را می‌دیدم با دو برادر ارزشی و سید قدرت حسینی برادر جانباز و آن دو عزیز از من ارزشی‌تر بودند.
من باید چکار کنم که تو بگویی من ارزشی هستم من برای خدا و شهیدان خودم می‌گویم ارزشی هستم من غلام تاجگردون خادم این ملت اعلام می کنم پیش رو تر از دیگران در انقلاب و ارزش های اسلام هستم سابقه من مشخص است اگر می گویم من فرزند انقلاب هستم و اگر می گویم من عین انقلاب هستم انقلاب ثمره‌اش بچه‌هایش می‌باشد در انقلاب من دوازده‌ساله بودم.
اگر فکر کنی با پول و قسم خدا که بخواهد من را از انقلاب دور کنید کور خوانده‌ای من ولایت را سرلوحه کار خودم می دانم عاشق این ملت هستم و خادم این عزیزان.
اصولگرا و اصلاح طلب ترک و لُر باوی و بهبهانی بختیاری و بندری امروز فرزند خودشان را انتخاب کردند و از این انتخاب کوتاه نمی‌آیند می گویند برادران اصولگرا چرا گول تاجگردون را می خورید تاجگردون رأی آورد شما را فراموش می کند.
کدام ترک و کدام روستایی و کدام اصولگرایی از من بداخلاقی دید انسان به شرافت زنده است. ای خواهران و برادران ایل باوی گول این نیرنگ ها رو نخورید و با خرد و تدبیر خود برای آینده فرزندانتان تصمیم بگیرید.
این ایام فاطمیه است به حرمت دو بانوی دو عالم ان شاءالله هشت اسفند پاداش زحماتتان را خواهید گرفت و در شأن ایام فاطمیه عمل کنید.
تاجگردون در هر گوشه‌ای که باشد خادم بی منت شما است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 7 در انتظار بررسی : 5 انتشار یافته : 2
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

جوان بویراحمدی پنجشنبه , ۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۵

درود میفرستم بر تو ای شیر خدا کاش نمایندهای مرکز استان هم مثل شما بودن من از شما صادقانه میخوام که حداقل می توانی گچساران را یاسوج جدا کنی تا حداقل مرکز استان بابت شرمساری شهرستان گچساران نشود عاجزانه خواهش میکنم این کار رو انجام بدهید

سجاد اسماعيلي جمعه , ۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۱:۱۶

زنده باد زبان و قلم شما که نور دوباره ای به قلب گچساران ویران شده تاباندی.انشالله با پشتوانه مردم وفادار و قدر دانتان همیشه در جهت سربلندی خاکت تلاش کنی که دعایمان همیشه همراه توست.شیر پاک مادرت حلالت که امید مایی.