تبارک الله بنازم اقا ی سینایی
اولین جانباز مدافع حرم گچسارانی به گچساران بازگشت / گفتگو اختصاصی+ تصاویر
وقتی جهاد شیرین شد. جراحاتش نیز شیرین میشود، بالاخره اول به خاطر خدا و دین اسلام است، دوم این جنگ، جنگ دفاع از اعتقادات و دفاع از حرم اهلبیت علیهمالسلام است. مطمئناً اگر به حضور ما نیاز باشد دوباره میروم… پایگاه خبری آوای جنوب / علی مراد کاظم پور : شوق دفاع از حرم آلالله
وقتی جهاد شیرین شد. جراحاتش نیز شیرین میشود، بالاخره اول به خاطر خدا و دین اسلام است، دوم این جنگ، جنگ دفاع از اعتقادات و دفاع از حرم اهلبیت علیهمالسلام است. مطمئناً اگر به حضور ما نیاز باشد دوباره میروم…
پایگاه خبری آوای جنوب / علی مراد کاظم پور
: شوق دفاع از حرم آلالله و کسب مدال پر افتخار “مدافع حرم” این روزها در دل خیل عظیم جوانان شهادتطلب ایران اسلامی موج میزند. چرا که عشق به شهادت و جهاد در راه اسلام ناب محمدی(ص) سالها بلکه قرنهاست که در دل مردمان این دیار شعلهور است. و اینگونه است که این اشتیاق مرز نمیشناسد. روزی در فکه، شلمچه و بازیدراز است و روز دیگر بوسنی و هرزگوین و روز دیگر غزه و لبنان و امروز در سوریه متجلی است.
در این مجال پای صحبتهای جوانی رزمنده نشستیم که عشق به اهلبیت علیهمالسلام و شهادت او را به سوریه رساند، جوانی با انگیزه که اگر دیروز در دوران دفاع مقدس امکانی برای حضور نداشته است ، اما امروز میتواند سلاحی در دست بگیرد و با دشمنان اسلام در جبههای از محور مقاومت مقتدرانه دفاع نماید. امروز سربلند از رزمی مقتدرانه با بالی شکسته، اما سربلند به میهن برگشته و باز میگوید: تا جانی ناقابل در بدن دارم در قتال با دشمنان اهلبیت علیهمالسلام از پا نخواهم نشست و وقتی به او می گویم چه پیامی به هم سن و سالهای خود داری اشکی در گوشه چشمانش جمع می شود و می گوید به همه جوانهای هم سن خودم بگویید آقایمان سید علی مظلوم است آقا را تنها نگذارید.
دو یا سه شب پیش بود که با دوستان خودم پورفتحی و شجاعی در فضای مجازی قرار و مرار می زاشتیم که برای رفتن به سوریه چگونه اقدام کنیم و من به شوخی می گفتم من که خبرنگارم شما که شهید شدید من سریع خبرش را میفرستم .
شاید خنده دار باشد اما وقتی شب گذشته با دوست خودم پورفتحی صحبت می کردم بهش گفتم ببین اگر من شهید شدم یادت باشه به خانواده گفتم سردار خورشیدی را دعوت کنید برای سخنرانی ، برای مداحی هم به حاج حسین فخری بگین بیاد اما این فقط مکالمات من بود و دوستم تا امشب .
گوشی زنگ می خورد ؛ بنا به مشغله هایی که داشتم به دخترم سپردم اگر مهم بود مرا صدا کند ، شماره سرهنگ انصاری با نام فرمانده ذخیره شده است دخترم گوشی را آورد ، آنسوی خط فرمانده محترم سپاه گچساران خبر از آمدن اولین جانباز مدافع حرم گچسارانی را می دهد و می گوید هم اکنون من و امام جمعه شهرستان در کنارش هستیم .
شش تا هفت دقیقه بیشتر طول نکشید که خود را به آدرس رساندم ؛ آنقدر شلوغ بود و ماشین در کوچه و خیابان بود که فکر می کردی جلسه انتخاباتی کاندیدای شهرستان است هر چند اطلاع داشتم هم اکنون جلسه ای در پانصددستگاه سمت راست برقرار است و دیگر کاندید نیز در جاده آبگرمو است ؛ اما وارد که می شوم با پدر و مادری روبرو می شوم که سابقه بیش از بیست سال همسایگی را با آنها دارم و در ذهن خود به این فکر می کنم که شاید اینها هم مهمان هستند اما آنها مرا با اسم کوچک به داخل خانه دعوت می کنند هنوز نمیدانم با چه کسی باید روبرو شوم کمی آنطرف تر امین را دیدم .
بسیجی گچسارانی « امین سینایی » متولد ۱۳۶۵ از دیار دلاور پرور گچساران که به صورت داوطلب که از تیپ تکاور امام سجاد کازرون به سوریه اعزام شد تا به تکلیف خود عمل نماید،فرزند ضرغام سینایی از یادگاران دفاع مقدس است که جهاد را با آگاهی انتخاب و رخت پاسداری از ارزشها را با افتخار به تن کرده است در دفاع از حرم حضرت زینب(سلام علیها) با افتخار به جانبازی نائل آمد و امروز مفتخر است و به او میگویند: “جانباز مدافع حرم”. متن ذیل گفتگوی صمیمی ما با این دلاور جانباز مدافع حرم است:
امین جان تو کجا و سوریه کجا ؟ کی رفتی ؟
امین لبخندی می زند و می گوید دوماه در سوریه و در نبرد تنگانگ نیروهای تکفیری حضور داشتم ؛ قبل از رفتن هیچکس نمی دانست فقط شب رفتن به پدرم زنگ زدم و او را در جریان گذاشتم.
از مجروح شدنت بگو ؟
در روستایی به نام ” ریتان ” که سردار سرافزار اسلام ، شهیدستار اورنگ و شهید داودی همانجا به درجه رفیع شهادت نائل آمدند، این بنده حقیر نیز از ناحیه کتف، کمر و شکم مورد اصابت ترکش قرار گرفتم.
شهیدستار اورنگ و شهید داودی را دیده بودی ؟
بله اولا اینکه شهید اورنگ در لحظه شهادت ۱۰ متر بیشتر بامن فاصله نداشت و شهید داوودی هم که از دوستان خوب من بود و فقط می توانم بگویم هیچ کلمه ای در دنیا نمی توان پیدا کرد که جواب خوبی ها و فداکاری های این دو شهید بزرگوار را بدهد.
امین سینایی ادامه می دهد : رشادت بچه های لُر زبان در نبرد با داعش زبانزد عام و خاص شده بود.
نحوه مجروحیتت چگونه بود؟
با در آزادسازی چند روستا در نزدیکی دو شهر با استقامت نبل و الزهرا که همه آنها شیعه نشین بودند و در درگیری با نیروهای تکفیری از دو ناحیه کتف و شکم مورد اصابت ترکش قرار گرفتم که باعث خونریزی داخلی شد.
موضوع عملیات دو تیپ عملیاتی تکاور امام سجادکازرون به همراه گروههای پشتیبانی آزادی سازی این دو شهربود که با دلاوری غیور مردان شیعه و فرزندان سلحشور این دیار؛ این دو شهربزرگ آزاد شدند و فرزندان اسلام و رزمندگان حضرت زینب(س) بیش از ان چیزی که فکر می کردیم فتوحات زیادی هم کسب کردند.
در کدام محله مورد اصابت ترکش دشمن قرار گرفتید؟
در روستایی به نام ” ریتان ” که سردار سرافزار اسلام ، شهیدستار اورنگ همانجا به درجه رفیع شهادت نائل آمدند، این بنده حقیر نیز از ناحیه کتف، کمر و شکم مورد اصابت ترکش قرار گرفتم.
از نحوه شهادت این سردار شهید بگویید؟
سردار شهید ستار اورنگ از نیروهای مستشاری بود و حتی جزو عملیات هم نبود و در منطقه ریتان از سوی تک تیرانداز دشمن از پشت سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت رسید.
از شهر نبل الزهرا دو شهر شیعه نشین که این روزها توسط رزمندگان اسلام آزاد شده بگوید؟
شهرهای نبل و الزهرا نماد ایستادگی، مقاومت و دلاوری مردمان شیعه است که آن را به عینه بعد از چهار سال دیدیم.
شوق خبر آزادی این دو شهر باعث شده که رزمندگان اسلام برای دلخوشی حضرت آقا مقام معظم رهبری و امام زمان به گونه ای به میدان بروند که دشمن حتی نتواند نفس بکشد.
در سوریه همه عاشق و فدایی رهبر آزاده جهان مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای هستند و به آن عشق می ورزند.
چه خاطره ای از سوریه و آزاد سازی داری؟
خوشحالی مردم و گریه ها و اشکهای آنها را هیج گاه فراموش نمیکنم.
داعشی ها خیلی ترسو بودند و به فضاعت به هلاکت می رسیدند و جالبتر آن است که جنازه های آنها بعد از یکساعت بوی تعفن میداد.
چه پیامی به جوانان مشتاق حضور در سوریه دارید ؟
پشتیبان و گوش به فرمان ولی زمان خود باشند ؛ رهبر معظم انقلاب مظلوم است او را تنها نگذارند.
برچسب ها :آواي جنوب ، اولين جانباز مدافع حرم گچساراني
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
والا مقامی که به نام بنت الحیدر است، جانبازی هم به نام و کام تو مبارک است
شیرنربنازمت
سلام بر آقای سینایی عزیز. خوش به سعادت شماانشاالله عاقبت به خیر بشی.
درجه جانبازی مبارکت باد
درود بر شما جوان باغیرت و با شهامت..درود به روح شهید اورنگ
با سلام و صلوات بر حضرت محمد مصطفی(ص)و پیروان راستینش،رودبرغیرت مردباوی وایل بزرگ دولیاری،خدا پشت وپناهت باشه،من تهرانم خبرنداشتم وگرنه به استقبالت میومدم برادر،الان تو سایت آقای کاظم پور دیدم.
والله که جانبازی شایسته توست دوست قدیمی
خوش به سعادت که جانباز پرستار کربلا شدی یا زینب
افرین همشهری
بنازم به چنین جوانان دلاور و رزمندگان اسلام
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 12 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : 11