آوای جنوب

پیام خادمان امام رضا ع در گچساران : خواهرم حجابتان را سرمایه وجود بدانید و حفظ کنید

DSC_0864صدای بانگ جرس می آید کاروانی از دور غریبانه دیار پارس را می پیماید غریبه هایی که زمان در پیچ و تاب لحظه ها یش آنچنان آشنایشان کرد که حال میزبانان خود غریبه هایی هستند که پابوسی این آشنا ی دیرین آرزویشان است.

آوای جنوب ؛

کاروان سراسر تاریخ است و با هر جرس ورق می خورد . مسیری که مامون برای غربتشان نشان کرده بود و آغاز غریب غریب نوازی در دیار پارس بود دیاری که گرچه جاده ولایتش آن روزها بوی گل محمدی اش پشت دشنه ها به مشام می رسید اینک جای جایش عطر و رایحه گلاب است که از کاروان آشنای رضوی در شهر به شهر دیار پارس به مشام می رسد.
به دنبال الماس کوه نور نباشید که خورشید در قلب پارس جای دارد و هشتمین خورشید اینک به گرمی دلدارانش را به طوافی از سر مهر و احتیاج قلبی فرا می خواند .
این ها آواز ملکوتی سر می دهند و بوق و کرنا حماسه ی حضوری غریب را برای دیگران به آشنایی نجوا می کند .
از برادر به برادر و از خواهر به خواهر پیام بودن و حضوری منور می دهد. به ستارگانی که برادرشان شمس الشموس است . اینجا این کاروان هم رایحه ی غریبی دارد. از دل دردمند خواهران و برادرانی سخن می گوید که از سر جور خودکامه گوشه تنهایی گزیدند و در غربت دین جدشان در محراب الهی گریستند . بی بی مکرمه معصومه (س) و بی بی حکیمه خاتون (س) و احمد ابن موسی الرضا (ع) این حلقه های ناگسستنی و این زنجیره های پیوند مذهب در چهار نقطه از دیار پارس دلها را به امام رضا (ع) پیوند می دهند.
مسیر ولایت سالهاست پرچم شاه غریبان را به حرمت آنان که رضا (ع) رضایت قلبی اش حضورشان در قدمگاه خاندانش است و رازی نطلبیده را بر چهره و پارچه ای سیز که امانت است می کشند تا حرفهایشان رازی سربسته باشد و بر اوج گنبد طلا تنها در گوش صاحب مرقد نجوا شود.
اینجا مردمانی اسیر اسیرانی در بند دلهایی دلداده ی رضا چشم انتظار شاه ولایت و خادمان گنبد طلایند.
حاجت دارند با دلی شکسته و دست به دامان خادمان :
: آقا پناهم بده پسری دارم فلج برای شفایش مرا نمک گیر کرم امامم کن.
آقا شرمسارم کسی که نمک خورد و نمک دان شکست مامون بود
آقا حبه ای انگور و بهشتی برای تو
آقا حبه ای انگور و برزخ مامون
و ما پارسیان مثلی داریم که از هر دست بدهی از همان دست می گیری و اروجت به ملکوت عذابی برای مامون شد با برزخی در مرگ معشوقه اش با انگور
آقا دستم را بگیر و راهم بده . این راه رهرو بسیار دارد .
آقا شفاعت کن بیمار دارم شفاعت کن نیازی که آبرویم را به آبروی خاندانت سوگند می دهم .
وه
چه غریبانه می گریند و خادمان اشک می ریزند و بانوان را به قداست معصومه (س) اطهر و عصمت بی بی حکیمه (س) س سوگند می دهند که حجابتان را سرمایه وجود بدانید و حفظ کنید و مردان را به مردانگی سوگند می دهند .
و این کاروان چه مشتاق زیارت دارد و چه رایحه ای از بهشت در گچساران پیچیده است .

نرگس احمدپور شهریور ۱۳۹۴

با دیگران به اشتراک بگذارید
else:
  • khamenei
  • hashemirafsanjani
  • president