آوای جنوب

اینجا کهگیلویه و بویراحمد؛ مدیرانی از جنس شعار؛ شعارهایی برای بقا

آوای جنوب/فقط شعار می دهید و بس اما دریغ از تغییر

در این مقال تلاشم بر این است بدون از مقدمه به اصل موضوع بپردازم.
برای پرداختن به این مهم با هم گذری به سالهای گذشته می اندازیم .
در کنار یادداشت ها و نوشته های قدیمی ام به گوگل و سرچ کردن اعتقاد خاصی دارم چرا که به خوبی می توانیم با نگاهی به گذشته به امروز بپردازیم .
برای پرداختن به چنین مباحثی باید از وابستگی به این دولت و آن دولت و این نماینده و آن نماینده عبور کرد تا بتوان به درستی نوشت.
ساده می نویسم تا شما نیز به این مهم پی ببرید ؛ آری اینجا کهگیلویه و بویراحمد مدیرانی از جنس شعار؛ شعارهایی برای بقاء…
مروری بر تیترهای رسانه ها در سال های اخیر خود سندی است بر آنچه بر این استان کوچک و محروم اما ثروتمند گذشته است .
پای جلسات هر کدام تفاوتی ندارد چه این دولت و این نمایندگان باشد چه آن دولت و آن نمایندگان که بنشینی هر کدام تمام تلاش و سعی شان بر این است که بگویند ما نسبت به دیگری بهتر عمل کرده ایم اما واقعیت چیز دیگری است .
با مروری به استان حتی نیازی نیست به نقاط محرومی برویم که هنوز در حسرت آب و برق و جاده و تلفن هستند بلکه با نگاهی به مرکز استان و ظاهرش ؛ با نگاهی به کهگیلویه بزرگ و محرومیت لیکک و بهمئی و گچسارانی که سالها گفته اند حق همه را خورده است و بودجه کل کشور به این شهر سرازیر شده است در می یابیم که چه خبر است .
در تمامی این سالها هر کدام در پشت تریبون رفتند اذعان کرده اند با پیگیری او بودجه پنجاه درصد افزایش داشته است و اما دریغ از تغییر .
امروز نمی توان به مردم دروغ بگوییم و از آنها بخواهیم باور کنند؛ چگونه در دو دهه گذشته از افزایش بودجه و اعتبار و حق آلایندگی نفت و اعتبارات نفت و پیگیری هایتان می گویید و اما هنوز در اوج محرومیت به سر می بریم .
نمی دانم از مرکز استان و چهره زشتش بگویم و آن همه نماینده ای که گفتند چنین و چنان کردیم یا از فقر و محرومیت لیکک و بهمئی که دوماه پیش به آنجا رفتم و گفتم پس سناتور چه کرده است یا که از گچسارانی بگویم که در کنار شهر هنوز دانش آموزانش در کانیکس درس می خوانند و مدرسه های روستانشینش در حسرت چراغی برای روشنایی ..
آقایان این است وضعیت امروز ما؛ نتیجه این همه شعار این می شود ؛ افسردگی فرزندان ما در حسرت یک شهر بازی و امکانات رفاهی به کنار؛ مردم با مسافرت به شهرهای دیگر از شما سوال می کنند چگونه آنها پیشرفت کرده اند و ما در جا که زده ایم هیچ پس رفت نیز داشته ایم.
این همه داد و بیداد کردید و در این سالها چه این دولت و چه در دولت قبل و نمایندگان سابق از افزایش بودجه گفتید؛ ماحصل این همه افزایش بودجه چه بوده است.
پروژه هایتان چنان به درازا می کشد که در این میان فقط پیمانکار است که متمم می زند و سودی به جیب می زند و کارها همه تعطیل است .
تلاشم بر این است خلاصه بگویم؛ از دریاچه مصنوعی گچساران خبر دارید یا جاده گچساران به گناوه و باباکلان که لاک پشتی وار کار می شود و تونل دیل که به کما رفته است و اینگونه تا سالهای سال باید منتظر ماند ؛ آیا با خود فکر کرده آید چگونه اگر همین پروژه ها در اصفهان و تبریز باشد در سریعترین زمان ممکن به پایان می رسد یا خود را به خواب زمستانی زده اید.
آنانی که خود را به خواب زده اند را نمی توان بیدار کرد اما می توان گفت تا بدانند و گمان نکنند که مردم نمی دانند که چه بر سر این استان کوچک و محروم اما ثروتمند آورده اند.
آری این نتیجه انتصابات قومیتی و تقسیم مدیران برای روز انتخابات است و شعارهایی برای ماندن است وگرنه چرا استاندار این استان بعد از چهار دهه باید برای محرومیت این استان گریه کند تا برخی دلشان برای ما بسوزد .
یاد یکی از دوستانم که از استاندارهای قدیمی یکی از استانها بود افتادم که وقتی با او به اولین جلسه شورای اداری رفتم خطاب به مدیران گفت: چگونه کت و شلوار به تن کرده اید وقتی استان اینقدر عقب است بروید بیلرسوت(لباس کار کارگران نفت) به تن کنید و ادامه داد تا وقتی استان عقب است مدیران باید لباس کار به تن کنند.
در پایان به مدیران این استان؛ نمایندگان فعلی و ادوار مجلس این استان؛ شهرداران توصیه می کنم سفری به تبریز و اصفهان داشته باشید تا ببینید چگونه این همه روگذر و زیرگذر و جاده به سرعت به اتمام می رسد یا اگر فرصت کردید سری به شهرهایی نظیر شاهین شهر و … که عمرشان به یک سوم شهرهای ما نمی رسند هم بزنید تا بدانید که ما کجای کار هستیم بلکه تلنگری باشد برای دوری شما از شعار .
بزرگترین ایراد شما این است که در مقابل چنین نقدهایی در جواب می گویید خدمات نظام را مگر نمی بینید چرا ما خدمات نظام را در سرعت ساخت پروژه های دیگر شهرها و استان های دیگر میبینیم و به خود می گوییم چگونه تونل و جاده و بزرگراه و روگذرهای پیچ در پیچ آنها به سرعت به اتمام می رسد و ما اینجا هنوز در جلساتمان درگیر زیباسازی ورودی یاسوج هستیم ؛ به راستی مشکل کجاست!!!

آری اینجا کهگیلویه و بویراحمد است و مدیرانی از جنس شعار ؛ شعاری برای بقا

با دیگران به اشتراک بگذارید
else:
  • khamenei
  • hashemirafsanjani
  • president