عالی بود احسنت
دلنوشته ای از جواد فدایی به مناسب روز دانشجو / از هر کجا شروع کنم درد است و غم
اوج هنر نمایی هایت در آتش فتنه بروز کرد و پشت رهبرت مچ آستین سبز نفاق را خواباندی
آوای جنوب / سید جواد فدایی
از ذبح تو برابر نیکسون یا پیش مرگیت در شهوت قدرت قدرتمندان
از انقلابی که کردی یا جنگ ناجوان مردانه ای که بر گرده تو سنگینی میکرد
نمی دانم
از همتت در ساخت ویرانی بعد از جنگ بنویسم یا تلاشت برای روشنگری عهد اصلاحات
از فشار گروه های فشار یا نفوذ تند رو های غربگرا
از هر کجا شروع کنم درد است و غم
گاه دهانت را بستند گاه چشمت را و گاه گوشهایت
اما تو شنیدی با وجدانت و دیدی با چشمان بصیرت و گفتی با زبان بیدارت
هر چه بود و گذشت تو به قله ای رسیدی که دست بر خورشید بری و خوشه معرفت بچینی
وقتی مصدق در پازل انگلیس و آمریکا گیر افتاد تو بیدار بودی و دیدی و گفتی ولی صدایت نرسید که نرسید
آن زمان که محمد رضا پیک آمریکایی پر از شراب عربی مینوشید تو اشک دیدگانت جوهر قلمت شد و نوشته هایت اشک دهکده نوفل لوشاتو را درآورد
بالاخره صدایت از گلو درآمد و تاج طلای عاریه ای را از سر پهلوی ها انداختی و کلاشینکف روسی بر دوش گذاشتی و جای صندلی دانشگاه درس آزادگی از خاکریزهای غرب و جنوب وطنت از بر کردی و جهانی را شگفت زده کردی
در اختناق سازندگی ها ثروت اندوزی کارگزارانی ها را فریاد زدی و دست بر دهانت گذاشتند روزی غفلت کردی و پیرو شعار آزادی بیان کلاست پر از شعارهای غربی شد ولی باز دست روی زانو گذاشتی و برخاستی کمر غرب را شکستی و بعد از آن در بی عدالتی های اختلاس گران هر چه فریاد بود بر سر مشارکت و کارگزاران انحراف کشیدی
اوج هنر نمایی هایت در آتش فتنه بروز کرد و پشت رهبرت مچ آستین سبز نفاق را خواباندی
هر چه بود گذشت و گذشت تا رسیدی به برجامی که فرجام نداشت آنقدر چراغت روشن ماند که تفهیم کردی که چه بر سر این مملکت می آمد اگر تو نبودی
هنوز شمع وجودت از کاسپین پیر تا خلیج محبوب همیشه فارس را روشن نگه داشته
از ابتدای تولدت پیش مرگ مردمانت بودی
به دنیا ثابت کردی رسالتت را به انجام میرسانی حتی اگر جلوی نیکسون ها قربانیت کنند حتی اگر گلوله های فرقان بر سینه ات بنشیند و انگشتان روباه پیر گلویت را بفشارد
تو چشم بر هم نگذاشتی مبادا بیگانه ای خواب مردمت را آشفته سازد
از جوهر قلم تو شریعتی ها ، شریعت رضوی ها ، بزرگ نیا ها، قندچی ها ، مطهری ها ، دیالمه ها ، شهریاری ها و احمدی روشن ها تبلور یافت و همچنان ماشین بشر سازیت پر قدرت ادامه دارد
برای تو چه فرق دارد ۳۲ باشد یا ۵۹ یا حتی ۷۸ برای تو که همیشه بیداری ۸۸ و ۹۴ همانقدر مهم است که ۵۷
برای کسی که چشمش به مولایش باشد و گوشش به ندای وجدانش هیچ ثانیه ای معمولی نخواهد بود
تمام ایران به احترام روز دانشجو این وجدان همیشه بصیر بپا می خیزد و کلاه از سر برمیدارد…
تا ابد دانشجو سید جواد فدایی
برچسب ها :آوای جنوب ، دلنوشته ای از جواد فدایی به مناسب روز دانشجو / از هر کجا شروع کنم درد است و غم
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
بی نظیر مثل همیشه
داشتن جوانی مثل آقای فدایی یعنی داشتن گنج بزرگ
یادش بخیر دوره های عالی خبرنگاری تهران که جناب فدایی از اساتید هم قویتر بود
ای بنازمت دوما
بسیار دلنشین و زیبا
آفرین به چنین ذوق و قریحه ای
با وجود ورود به سیاست همچنان شاعر و ادیب موندی جواد جان
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 4 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 4