کد خبر : 7409
تاریخ انتشار : یکشنبه 6 اردیبهشت 1394 - 2:46

استانی شدن انتخابات / مجلسی که دیگر مردمی نخواهد بود

استانی شدن انتخابات / مجلسی که دیگر مردمی نخواهد بود

موافقان طرح استانی شدن انتخابات،بالاخره نظر خود را به کرسی نشاندند و کلیات این طرح را در حالی با ۱۴۹ رای موافق از مجموع ۲۳۳ نماینده تصویب کردند، که طیفی از نظرات و واکنش ها را در پی داشت. آوای جنوب؛ به گزارش آوای جنوب حامد رحیم پور در یادداشت روز خراسان نوشت: موافقان طرح

مجلسموافقان طرح استانی شدن انتخابات،بالاخره نظر خود را به کرسی نشاندند و کلیات این طرح را در حالی با ۱۴۹ رای موافق از مجموع ۲۳۳ نماینده تصویب کردند، که طیفی از نظرات و واکنش ها را در پی داشت.

آوای جنوب؛

به گزارش آوای جنوب حامد رحیم پور در یادداشت روز خراسان نوشت: موافقان طرح استانی شدن انتخابات،بالاخره نظر خود را به کرسی نشاندند و کلیات این طرح را در حالی با ۱۴۹ رای موافق از مجموع ۲۳۳ نماینده تصویب کردند، که طیفی از نظرات و واکنش ها را در پی داشت.

موافقان معتقدند که استانی شدن انتخابات، باعث کلان تر شدن نگاه نمایندگان شده و از تصمیم های منطقه ای جلوگیری و باعث می شود نمایندگان با دیدگاه ملی وارد مجلس شوند . به واقع این مسئله یکی از ایراداتی است که همواره به عملکردمجلس وارد بوده اما آیا آنچه کلیات آن در قالب طرح استانی شدن انتخابات در جلسه روز گذشته مجلس تصویب شد می تواند این نقص در عملکرد خانه ملت را جبران کند؟ حتی سرسخت ترین مدافعان این طرح نیز نمی توانند چنین تضمینی بدهند. یکی دیگر از استدلال های موافقان این طرح زمینه سازی برای فعال و نهادینه شدن نظام حزبی در سپهر سیاسی کشور عنوان شده است. فعال شدن احزاب به معنای واقعی در کشور ما همواره یکی از نیاز هایی بوده که صاحب نظران بر آن تاکید داشته و آن را حلقه ای گمشده در روند رقابت سالم و همچنین پاسخگو بودن مسئولان و افرادی که به نوعی از مردم رای می گیرند در برابر وعده های خود می دانند. اما این طرح آیا می تواند زمینه ساز بروز و ظهور احزاب واقعی باشد .تاکید می کنم احزاب واقعی ، چرا که به رغم وجود بیش از ۲۵۰۰ حزب در کشور هیچ کارشناس سیاسی نمی تواند حداقل به تعداد انگشتان یک دست و شاید حتی یک مورد، حزب با کارکرد های واقعی معرفی کند. گذشته از این موافقان طرح استدلال های دیگری همچون دور شدن از گرایش های قوم گرایانه و خرید و فروش رای را از مزایای این طرح عنوان می کنند که جای تامل بسیاری در تحقق آن ها در قبال مشکلات و عوارض بسیار مهم و حتی خطرناک این طرح دار د که درادامه به آن می پردازیم.

به طور مشخص این طرح تا حد زیادی باعث ایجاد اختلال در روند گردش نخبگان و حضور آن ها در فرآیند انتخابات خواهد شد. کسانی که درحال حاضر نماینده مجلس هستند با استفاده از ابزار رسانه مانند روزنامه ها، صدا وسیما،سایت ها و… که تا به حال در اختیارشان بوده یک نوع شناسایی استانی از آنها صورت گرفته است. حال تصور کنید افراد جدیدی با اندیشه و سواد و توانایی بیشتر و بهتر از گزینه های با سابقه، تصمیم به حضور در صحنه انتخابات امسال دارند. آیا کسانی که بیشتر در رسانه ها مطرح هستند وبه عناصر قدرت و ثروت نزدیک ترند شانس بیشتری برای وکالت مردم دارند یا کسانی که تاکنون شناخته شده نبوده اند اما توانایی و تحصیلات بالاتر یا حتی مشابه دارند؟ به نظر می رسد با این روند شاهد نوعی بی عدالتی در امکان ورود به مجلس خواهیم بود.

گسترش حوزه انتخابیه برای یک کاندیدا از یک شهر به یک استان به طور طبیعی هزینه های تبلیغات انتخاباتی را افزایش خواهد داد و در این حالت آن هایی که پول بیشتری صرف می کنند شانس بیشتری برای انتخاب شدن خواهند داشت حال در نظر بگیرید یک فرد با ویژگی های علمی و شخصیتی مناسب برای حضور در این عرصه در مقابل این هزینه ها یا باید از قبل شکست را بپذیرد یا وام دار حامیان مالی شود که قطعا در مقابل کمک های خود در آینده توقعاتی نیز دارند. این فرآیند بدون شک زمینه اعمال دیدگا ه های صاحبان ثروت در فرآیند قانونگذاری و نظارت را تسهیل خواهد کرد و به فساد سیستماتیک دامن خواهد زد. طراحان این طرح بهتر بود حداقل منتظر می ماندند تا گزارش وزیر کشور درباره ورود پول های کثیف به عرصه سیاست را بشنوند .

زمینه چینی برای قبیله ای رای دادن

افزون بر این با اجرای این طرح ، مراکز جمعیتی، تعیین کننده نمایندگان هر استان خواهند بود. مراکز استان ها معمولا چند صد هزار رأی دارد و بقیه شهرستان ها چند ده هزار رأی. مرکز جمعیتی هر استان می تواند ترکیب نمایندگان را مشخص کند. همچنین اگر طایفه ای در یک استان غالب باشد، می تواند ترکیب نمایندگان آن استان را مشخص کند. در بعضی از استان ها جریان قومی و قبیله گری به شدت تشدید خواهد شد و نوعی قطب بندی حتی در مجموعه یک استان را رقم خواهد زد ، همان چیزی که به نظر می رسد دولت نیز نگران آن است و مخالفت خود را با این طرح اعلام کرده است .حتی خود طراحان نیز تا حدی متوجه این حساسیت بوده و چند منطقه که ترکیب قومی و زبانی متفاوتی دارند از این طرح مستثنی کرده اند که در تاریخ قانون گذاری در نوع خود جالب توجه است زیرا اولاً، قانون را بسیار استثنا پذیر و در نتیجه شکننده و کم اعتبار کرده و ثانیاً، حساسیت ها را در مورد دلایل استثنا کردن بخش هایی از کشور از قانون جامع انتخابات افزایش می دهند.

گذشته از این ایرادات، یکی از افتخارات نظام پارلمانی کشورمان ارتباط تنگاتنگ موکلان با نمایندگانشان در مجلس بوده که به نوعی حلقه ارتباط طبقات عادی جامعه با حاکمیت و انتقال مشکلات و دیدگاه های آنان را فراهم می کرده است البته این ارتباط عوارضی چون درگیر شدن نمایندگان در مشکلات و مسائل جزئی موکلان را در پی داشته اما به واقع ثمرات آن به پرداخت این هزینه ها می چربد؛ شما تصور کنید پس از حذف این حلقه واسط که عموما از روند بوروکراسی و کاغذ بازی های معمول در سیستم اجرایی و قضایی برای ارتباط با یک مقام مسئول نیز مبراست یک فرد عادی چگونه می تواند صدای خود را به گوش مقام مسئول برساند. تدوین کنندگان قانون اساسی نیز به همین مسئله توجه داشته اند وگرنه روندی را برای انتخاب نمایندگانی از هر طیف و طبقه اجتماعی برای قانونگذاری معین می کردند. ضمن این که طراحان نباید تصور کنند که بااستانی شدن این طرح ،مراجعه به یک نماینده کاهش می یابد. بلکه ،مراجعات افرادی که به صورت حرفه ای برای به یک سمت کشاندن نمایندگان یک استان جهت اهداف خاص خود تلاش می کنند ،متاسفانه بیشتر هم خواهد شد و باتاسف بیشتر باید گفت این، مردم هستند که از دسترسی به نماینده منطقه خود محروم می شوند.

مشارکتی که کاهش می یابد

معمولاً سطح مشارکت انتخاباتی در یک شهر و یک روستا برای شوراها بیشتر از سطح مشارکت در مجلس استانی است. نمونه اش، انتخابات مجلس خبرگان است. گرچه مجلس خبرگان از جمله مهم ترین نهادهای مردم سالاری کشور است اما چون حالت استانی دارد و کمتر جنبه شهرستانی پیدا کرده و جنبه تخصصی اش بیشتر است در نتیجه با مشارکت کمتری هم همراه بوده است.

دگردیسی یک موجود ناقص الخلقه

سوال اینجاست که آیا این طرح آنگونه که مدافعانش می گویند می تواند زمینه ساز تحزب در ایران باشد؟ آیا اساسا احزاب از لوازم تحقق اهداف طرح استانی شدن انتخابات هستند یا اینکه این طرح رسالت خود را تحقق تشکیل احزاب واقعی در کشور می داند این در حالی است که به نظر این طرح به همان چرخه معیوب تشکیل احزاب قدرت پایه و نزدیک به کانون های ثروت دامن خواهد زد و نه تنها تحزب در ایران کار آمد نخواهدشدبلکه با انحراف مسیر آن، ودر یک دگردیسی زخم دیگری بر پیکر نیمه جان این موجود ناقص الخلقه خواهد زد.

سوال مهم بعدی اینکه چرا این طرح همزمان با بررسی سیاست های کلی انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام در دستور کار مجلس قرار گرفته است؟ چه عجله ای برای تصویب این طرح پیش از تعیین سیاست های کلان انتخابات وجود دارد؟ طرح استانی شدن انتخابات مجلس شائبه هایی را نیزدر ذهن ایجاد می کند که یکی از آنها، پروژه محدودسازی دیگران است. نمایندگان چطور می توانند به این شائبه پاسخ دهند که به دنبال تکرار خود نیستند؟ایرادی که همین حالا از سوی برخی نمایندگان مخالف این طرح در مجلس بیان می شود.

و خلاصه آن که به نظر می رسد این طرح، جز مواردی مبهم از فایده، سرشار از نقاط ضعف است و دیگر شاید نتوان مجلس را مردمی دانست.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.