رگ سفید فقط مهار آتش نبود/درس بزرگی که فرمانده به یادگار گذاشت/ داستان «دا»
آوای جنوب/علیمراد کاظمپور مثل کودکی که به دامن چیندار مادرش عادت دارد، به این خاک سوخته دلبسته بود و برای فروکش کردن آتش خشم چاه ۱۴۷ مدام سرباز مادرش بود. به عادت زبانی «دا» صدایش میزند و روزهای پیاپی از این غول چراغ رگ سفید بعد از گزارش به مافوقش، «دا» تنها محرم اسرارش بود.
