زندگی زجرآور خانواده چهار نفری در سایه میلههای زندان و معلولیت/ دنیا با تمام بیرحمیهایش رمق پاهای پردیس چهارساله را به یغما میبرد/ چشمان اشکبار مادری رنجدیده منتظر نگاه نیک خیران+تصاویر
زندگی زجرآور خانواده چهار نفری در سایه میلههای زندان و معلولیت/ دنیا با تمام بیرحمیهایش رمق پاهای پردیس چهارساله را به یغما میبرد/ چشمان اشکبار مادری رنجدیده منتظر نگاه نیک خیران+تصاویر
فقط چند ثانیه نرسیدن اکسیژن به مغز نوزاد تازه متولد شده باعث شد سرنوشت جور دیگری برایش رقم بخورد و کودکی بر اثر نرسیدن اکسیژن به مغزش دچار معلولیت جسمی شد.
به امید دستان پر مهر خیران و یاری مسوولان قصه دیگری از خانوادهای چهار نفری را روایت میکنم که زندگی آنها با معلولیت و میلههای زندان و بیماری قلبی عجین شده است، زندگی کردن در دنیایی که آیندهای جز سیاهی برای آن چیزی نمیبینی کاری بس سخت است، این گزارشم یکی از غمانگیزترین گزارشاتی است که اگر دیر بجنبیم شاهد به فنا رفتن آرزوهای دخترکی چهار ساله هستیم، دختر خانمی که از ناحیه دو پای خود معلول است و با زانو بر زمین راه میرود.
پردیس سیفی دختری معصوم و زیبا که از ناحیه دو پا معلول شده و پدر خانواده که سلامتی دخترش از همه چیز برای او مهمتر است مجبور به گرفتن وام برای درمان دخترش میشود اما با توجه به نداشتن شغل و ناتوانی در پرداخت اقساط راهی زندان میشود و نه تنها نتوانسته دختر خود را درمان کند بلکه شاهد پرپر شدن و نابودی آرزوهای دخترش است.
به گفته آقای سیفی تنها راه مخارج آنها از طریق یارانه میگذرد که مجبور است به خاطر زندان رفتن او، ماهیانه ۱۳۰ هزار تومان به حساب انجمن حمایت از زندانیان پرداخت کند.
اسلام سیفی پدر این خانواده که در سیمای ظاهریاش غم سنگینی نهفته بود از هزینههای کمرشکن این بیماری گلایه میکند و میگوید: شرایط نگهداری فرزندی که دارای چنین بیماری است بسیار سخت است.
وی با بیان اینکه تاکنون به چندین پزشک فوق تخصص برای درمان دخترم مراجعه کردهام، گفت: تاکنون نزدیک به ۱۵ میلیون هزینه کاردرمانی و فیزیوتراپی برای دخترم انجام دادم و با توجه به اینکه هزینه عمل نزدیک به ۴۰ میلیون تومان است و از عهده آن بر نمیآیم.
به گفته آقای سیفی، اگر این پول تهیه شود دخترش سلامتی خود را به دست خواهد آورد.
وی علت معلولیت دخترش را لکههای سفید روی مغزش عنوان میکند و میگوید: با توجه به اینکه دخترم هفت ماهگی به دنیا آمد پزشکان میگویند اکسیژن کافی به مغزش نرسید و به این دلیل از ناحیه پاهایش معلول شده است.
سیفی افزود: طبق گفته پزشکان هر چه دخترم در سن کوچکی عمل شود سلامتیاش را زودتر به دست خواهد آورد و اگر روند آن طولانی شود امکان بهبود کمتر خواهد بود.
سیفی هم اکنون به خاطر وام ۲۹ میلیون تومانی که توانایی پرداخت آن را ندارد جزو مددجویان اشتغال باز زندان دهدشت است.
وی در حین صحبتهایش به ورود درد و رنج دیگری به زندگیاش اشاره میکند که تحمل شنیدن آن واقعاً سخت است، از مشکلاتی که پایههای این خانواده را سست و لرزان کرده است، از بیماری قلبی که برای خانمش به وجود آمده میگوید و اکنون قلب خانمش با باتری کار میکند و هر لحظه خدای ناکرده باید منتظر حوادث ناگوار در زندگیاش باشد.
مشکلات این خانواده آن قدر زیاد است که نمیدانم چگونه اولویت بندی کنم و بر صفحه بیاورم بغض، امان را از انسان میگیرد که این خانواده به داشتن سرپناه ۴۰ متری نیز قانع بودند، خانهای که سقف آن با پلیت آهنی پوشانده شده و به همین دلیل در این هوای سرد زمستانی نمیتوانند از بخار استفاده نمایند و شب روز خود را در سرمای یخبندان میگذرانند.
وی درباره کمک بهزیستی میگوید، که پردیس از اعضای مددجویان بهزیستی است و ماهیانه مقداری به او به کمک میکنند اما با توجه به شرایط جسمی و بیماری و تهیه دارو، این پول چندان کفاف هزینهها را نمیدهد.
پردیس که فارغ از همه این مسائل در دنیای خودش غرق بود چهرهاش آن قدر معصومانه است که دلت میخواهد ساعتها بنشینی و با او همکلام بشوی، او که در حال حاضر اصل زندگی را نمیداند و بیخبر از اینکه دنیا با تمام بیرحمیهایش رمق پاهایش را اندکاندک به یغما میبرد با خندههای کودکانهاش موجی از امید را به فضای این خانه سرد و تاریک میبخشد، استعداد فوقالعادهاش بینظیر است او را صدا میکنم با چشمانی پر از امید به آینده به کنارم میآید و میگوید میدونی خاله من چند سوره از قرآن را از حفظ بلدم و سوره کوثر را برایم میخواند.
در آن لحظه دلم از دنیا گرفت از آن همه معصومیت از زمانی که دارد میگذرد و زانوهای پردیس که هر لحظه مهمان زخمهای بیشتری میشوند، از نگاههای اشکبار مادری که هر روز شاهد درد و خنده معصومانه دخترش در حسرت سلامتی پردیس چشم انتظار دستان مهربان خیران نیکاندیش لحظه شماری میکند.
نمیتوانی تصور کنی با آن پاهای معلول که توان راه رفتن نداشتند چگونه با زانوهایش پذیرای مهمان را دارد، نمیتوانی باور کنی دختر کوچولویی که الان رو بهرویت نشسته و با اشتیاق سورههای قرآن را برایت از حفظ میخواند تنها آروزیش راه رفتن و شرکت در کلاس قرآن است.
پردیس در هالهای از ابهام شب و روز خود را میگذارند و نمیداند چه آیندهای انتظارش را میکشاند اما شادابی و سرزنده بودن این دخترک معصوم آدم را به دنیای دیگری میبرد، وی آرام آرام از کنارم جدا میشود و به سمت دفتر نقاشیهایش میرود و در دنیای کودکانهاش با رنگهای آبی و قرمز زندگی خود را به خانههای دفتر میبخشد، هر چند نمیتوانم تصور کنم در آن لحظهها چه چیزی را در ذهن خود مجسم میکند اما اگر روزی برسد که پردیس در هیاهوی زمان و این همه سیاستزدگیهای مرده گم شود و از وجود وجدانهای بیدار مغفول بماند دیگر زندگی برای او معنایی نخواهد داشت و دیگر هیچ رنگی برای او مفهومی جز سیاهی نخواهد بود.
درد و رنج عجین شده با معلولیت، زندان، بیماری و فقر در این خانواده دل هر دردمندی را به در میآورد، مادری که در حسرت درمان دخترش به بیماری قلبی دچار شده و از روزگار به تنگ آمده شبانهروز خود را با دختر معلولش می گذراند و تنها با این امید سختیها و مرارتهای زندگی را تحمل میکند که شاید روزی شاهد راه رفتن فرشته کوچولوی خود باشد که بتواند مثل دیگر افراد عادی و بدون حمایت مادر قدم به مدرسه و آینده درخشان بگذارد، ای کاش این رنج و مشقتها روزی برای این مادر و دختر به پایان برسد.
به گزارش فارس؛ نابسامانیهای فوق تنها گوشهای از درد و رنج این خانواده بود، گرچه معلولیت محدودیت نیست، اما زمانی که معلولیت با پدیدهای به نام فقر عجین شود، میتواند یک خانواده را در آستانه فروپاشی و در نهایت با از بین رفتن فرزندان معلول به پایان برسد، حال که این خانواده با این همه فقر و بدبختی تنها راه امرار و معاش آنها از طریق یارانه صورت میگیرد و علیرغم وعده وعیدها نسبت به بهبود وضعیت زندگی افراد دارای معلولیت و احترام به حقوق شهروندیشان کسی به دادشان نمیرسد و دغدغه آنان را ندارد و دولتها یکی پس از دیگری میآیند و جز شعار چیزی تحویل این قشر نمیدهند و سازمان بهزیستی تنها پناهگاه افراد دارای معلولیت هم بهعلت در اختیار نداشتن بودجه و امکانات لازم قادر نیست پاسخگوی درخواستهای انسانی، مشکلات مالی و حداقل نیازهای این قشر باشد، لذا چشمان اشکبار مادر این خانواده و سیمای غمگین پدر آن و نگاههای معصومانه پردیس چهارساله چشم انتظار باران خیرانی است که با دستان پرمهر خود به زندگیها امید دوباره بخشیدند، بیایید با نگاه مهربان خود نگذاریم زندگی و آینده این دختر معصوم رنگ ببازد و با نشان دادن معرفت خود مرحمی بر دردهای بیپایان این خانواده باشیم.
در صورت تمایل و سرکشی و هر گونه کمک به این خانواده با شماره تلفن ۰۹۱۷۶۲۷۶۳۷۱ نگارنده گزارش تماس حاصل فرمایند.
ای که دستت میرسد کار بکن/ پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
===========
گزارش از: سیده مریم پیروزان
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0