آوای جنوب

پاکدل خطاب به تاجگردون: هر کاری انجام دادید تا انتصاب یوسف باقری انجام نگیرد اما من انجام دادم

غلامرضا پاکدل مدیر عامل اسبق شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران در ادامه نامه های انتقاد آمیز خود خطاب به نماینده گچساران اینبار نیز نامه ای خطاب به نماینده محترم مردم شریف گچساران و باشت درمجلس شورا اسلامی منتشر کرد.

غلامرضا پاکدل مدیر عامل اسبق شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران در ادامه نامه های انتقاد آمیز خود خطاب به نماینده گچساران اینبار نیز نامه ای خطاب به نماینده محترم مردم شریف گچساران و باشت درمجلس شورا اسلامی منتشر کرد.
به گزارش آوای جنوب در این نامه آمده است؛
بسمه‌تعالی

امام علی(ع) می فرماید: مَنْ ساتَرک عیبک فهوَ عدوّ‍‌‌ک. کسی که عیب تورا بپوشاند (به تونگوید)، دشمن توست جناب آقای تاجگردن
نماینده محترم مردم شریف گچساران و باشت درمجلس شورا اسلامی

ناگفته و نقد دوم؛
با سلام و احترام، پیرو مقدمه مورخ ۹۶/۱۲/۲۲ و ناگفته و نقد اول مورخ ۹۶/۱۲/۲۳ که متأسفانه از سوی جنابعالی تا کنون بدون پاسخ باقی مانده است، ناگفته و نقد دوم را در خصوص موضوع انتصابات خدمتتان معروض میدارم.
۱. همانگونه که حتما” بیاد دارید ودر مقدمه فوق الاشاره نیز عرض شد، در ابتدای شروع فعالیت جنابعالی درمجلس شورای اسلامی ، از بنده مجدانه خواستید که نسبت به جایگزینی برخی مدیران و رؤسای صلاحیتدار وبا تجربه با نیروهای مورد نظر حضرتعالی که عموما” براساس رابطه فامیلی یا باندی بودند اقدام نمایم، که بنده مخالفت کردم، چون براین باور بوده و هستم که اصولا” شرکتهای مهم تخصصی نفتی که وظیفه ملی برعهده دارند بر اساس رابطه قابل اداره نیستند و اگر قرار است این اتفاق شوم وخلاف منافع ملی بعد ازحدود یک قرن آنهم درنظام جمهوری اسلامی در این شرکت رخ دهد، به هیچ وجه حاضر نیستم بانی آن باشم. به همین دلیل نیز تیم کاری دوره های گذشته و خصوصا” تیم کاری بنده از نگاه دوستان و منتقتدان، تیمی قوی ومنسجم بوده و از آنجاییکه تمام تلاشم بر رعایت عدالت بود سبب بالا رفتن انگیزه در کارکنان شده بود و این شیوه زبانزد عام و خاص بود. منتقدانی که سعی در پیدا کردن ضعفی از بنده و بزرگنمایی آن داشتند و دارند، این مقاومت را که بهترین تعابیر آن باج ندادن، ماشین امضاء نشدن، حفظ اقتدار نفت، اعمال شایسته سالاری، عدم جایگزینی رابطه با ضابطه، جلوگیری از تضییع حقوق دیگران، تعهد و قانون مداری هستند، “لجبازی” تعبیر می کنند که به دلایل پیش گفته شایسته نیست آن مقاومت به حق را لجبازی نامید، ولی هرچه آن را بنامند، بدون تردید برای هر انسان و هر مدیری ازجمله بنده، مایه افتخار، مردانگی و شرافتمندی است.
۲. مدیریت بنده با فعالیت رسانه‌ها خصوصا” سایتهای آن روز هم‌زمان گردید، که اتفاقا” برخی از سایتهای پربیننده جهت‌گیری خاص داشتند و متأسفانه منصفانه اطلاع رسانی و قضاوت نمی‌نمودند و در اقداماتی عجیب، جنابعالی برخی از آن گزارشات را به همراه کامنتهایی که افراد ناشناس می نوشتند، طی نامه، بر علیه بنده به وزارت نفت منتقل می کردید، که البته بنده پاسخ مستدل برای وزارت نفت و مبادی ذیربط ارسال می نمودم، ولی از آنجاییکه اخیرا” نیز دو مورد کاملا” نادرست یعنی “پاکسازی نفت از نیروهای قدیمی” و “اسیر سیاست شدن” مطرح شده اند، ناچارا” عرض می کنم:
اولا” بنده یک نفر از افراد باسابقه یا کم سابقه را طرد نکردم، چون برای انسانها و جایگاه آنها احترام قائلم، فقط یکی از آقایان را پس از ایجاد سمت سازمانی مشاور بعنوان مشاور منصوب نمودم و یکی از همکاران غیربومی نیز به میل و تقاضای خودشان انتقال یافتند. سایر همکاران نیز براساس رتبه و شایستگی جابجا و همه ارتقاء پیدا نمودند. بنابر این اگر فرد با سابقه ای شرکت را ترک نموده است، طبق روال عادی به افتخار بازنشستگی نائل آمده است.
ثانیا” بکار بردن واژه سیاسی شدن نفت یا ورود سیاست به نفت، شاید فرافکنی یا رد گم کنی باشد. زیرا بنده همانگونه که خدمت شما عرض کردم که نباید در مسائل اجرایی نفت خصوصا” انتصابات دخالت بفرمایید، خدمت نماینده قبلی نیز عرض کردم، منتها ایشان پذیرفت ولی جنابعالی به هردلیلی اصرار کردید. شاهد این مدعا این است که بستگان نزدیک نماینده قبلی ازجمله دو تن از دامادهای ایشان با مدارج علمی در مدیریتهای فنی ومنابع انسانی و بستگان بنده از جمله برادر خانم و پسرعمویم در مدیریت عملیات مشغول به کار بودند که با روش انتصابات دوران مدیران بعد از بنده، براحتی می توانستند در جایگاههای مدیران فنی، توسعه منابع انسانی و عملیات یا بالطبع رییس هراداره‌ای باشند، و همینطور سایر بستگان. ولی هیچکدام از این نسبتها هیچ امتیازی محسوب نمی شد تا جاییکه حتی خیلی از آشنایان و منسوبین را خیلی از همکاران نمی شناختند و انتصابات فقط براساس قوانین ومقررات و شایسته سالاری بود. جالب اینکه وقتی آقای( ع . ا )داماد نماینده وقت براساس ارشدیت برای یک سمت با پایه ۱۵ نفر اول بود برخی همکاران انتظار داشتند بدلیل نسبتی که با نماینده دارد بهتر است وی را از حق مسلمش محروم کنیم تا کسی فکر نکند بدلیل این نسبت به ایشان توجهی شده است! که البته بنده عرض کردم باید مانند سایرین دیده شود. خلاصه اینکه یک مورد از بستگان بنده یا نمایندگان وقت، بدلیل این نسبتها منصوب نشدند، یا حتی یک مورد مشورت با نمایندگان در خصوص انتصابات نداشتم. حتما به یاد دارید خودِ جنابعالی پیامک دادید و پرسیدید: انتصابی دارید؟ عرض کردم: بله. فرمودید: کی و برای کجا؟ عرض کردم: آقای باقری برای مدیر خدمات.
فرمودید: خدا حافظ. عرض کردم: خداحافظ و به امید توفیق روز افزون. فرمودید: این خدا حافظی از آن خداحافظی ها بود. عرض کردم: وظیفه من درست جواب دادن است. وهر کاری کردید که ایشان را منصوب نکنم، منصوبشان کردم. بعد از آن تا کنون هم ملاحظه می فرمایید متأسفانه انتصابات ازمیان بستگان نسبی و سببی و باندی یعنی برادر، برادر خانم، باجناق، پسرخاله، و… فلان فامیل شما یا این و آن انجام می شود، مگر پیدا نشود که سراغ بقیه بروند. یا در بهترین حالت قومیت ملاک می شود، یعنی سهم ترک، سهم لر و سهم… . حالا انصافا” زمان بنده نفت سیاسی بود یا بعد از بنده؟؟؟
۳. در زمان بنده، قبل از هر انتصاب وضعیت فردی که قبلا” روی سمت بود مشخص میگردید، بطوریکه یک نفر برای یک روز بلاسمت و علاف نبود، چون اولا” انسانها دارای کرامت انسانیند که باید کرامت خود و خانواده هایشان حفظ شود، ثانیا” افراد علاف وبیکار در سیستم باعث کاهش بازدهی و تأثیر منفی روی دیگران می شوند. ثالثا” این افراد از سیستم حقوق دریافت نموده و از امکانات استفاده می کنند ولی عملا” کار مفیدی انجام نمی دهند، رابعا” سایرین با دیدن چنین برخوردهای غیر معقول و غیر اداری خصوصا” با افراد رده بالای سازمان سرخورده و بی انگیزه می شوند و فکر می کنند ممکن است همین اتفاق در آینده برای خودشان رخ دهد. ولی با کمال تعجب و تقریبا” به شکلی بی سابقه یا حداقل کم سابقه، در جهت تسویه حسابهای شخصی و باندی، بعد از بنده تعداد قابل توجهی از با سابقه ترین افراد متخصص که اکثرشان افرادی با بیشترین سابقه در جبهه و جنگ و با بالاترین درصد جانبازی و قطع عضو بودند، کنار گذاشته شدند، بدون اینکه تکلیف آنها مشخص شود و سالها علاف بودند که همین شرایط هنوز هم برای بعضی از آنها ادامه دارد. البته در برخی موارد حق و امکان شکایت و اعتراض هم داشتند که نجابتشان اجازه نداد. حداقل می توان گفت که در همین مورد، هم به افراد اجحاف شده و هم بیت المال حیف و میل شده است. حال آیا پاکسازی و تسویه حساب سیاسی بزرگتر ازاین داریم؟ و آیا براستی بعنوان کسی که دم از علم اقتصاد می زنید، اگر شرکت نفت یک شرکت خصوصی بود که در آن سهام داشتید، حاضر بودید به صِرف تسویه حساب شخصی، حتی یک نفر را یک روز بدون فعالیت مفید حقوق و امکانات بدهید؟
۴. انتصابات در زمان بنده صرفا” با مشورت و نظراداره تامین، تخصیص و برنامه ریزی نیروی انسانی و مطابق مقررات، براساس مدرک تحصیلی و ارشدیت نسبی و استعلام از سازمانهای مربوطه انجام می گرفت و در مواردی که برای سمت خاصی در سازمان، تخصص مورد نظر پیدا نمی شد، سراغ همکاران مناطق نفتخیزمستقر در گچساران می رفتیم، یا دربین افراد، آنقدر روی فاکتورهای مختلف کار می کردیم تا بهترین فرد انتخاب شود.(بعنوان نمونه برای مدیر خدمات، انتخاب آقای مهندس باقری به این شکل بود که اتفاقا” آنقدر موفق بود که مدیران بعدی نیز با ایشان ادامه دادند و الان هم الحمدالله رو به رشد و حتی جزء گزینه های نامزدی مجلس هم هست). لذا افرادی که برای یک سمت انتخاب می شدند از نظر مدرک تحصیلی، سابقه کار، راهکار شغلی، اختلاف رتبه شخصی و رتبه سمت و صلاحیت لازم مورد تأیید بودند. بر همین اساس کمتر اداره یا مدیریتی با سرپرستی اداره می شد و شاید اصلا موردی نداشتیم و نکته مهم دیگر اینکه تخصصی ترین تیم مدیریتی و ریاستی تیم دوران بنده بود که هر رئیسی مدرک مرتبط با حوزه فعالیت خود را داشت، درست برعکس زمان بعد از اینجانب که نسبت سببی و نسبی و باندی با جنابعالی جای همه فاکتورهای فوق را گرفت و بعبارتی شایسته سالاری (حداقل در مورد سمتهای مدیریتی و ریاستی )، از آن روز به بعد از شرکت نفت و گاز گچساران رخت بربست. لذا تمامی کسانی که برداشته شدند بجایشان افراد فاقد شرایط بصورت سرپرست قرار داده شدند و لابی گری برای دور زدن مقررات و انتصاب ایشان آغاز می شد و بخش عظیمی از وقت مدیران عامل صرف مکاتبات برای توجیه این انتصابات گردید و برخی از آنها از سال ۹۲ تا کنون هنوز ادامه دارد، که در نوع خود یک رکورد منفی است. این کار علاوه بر تأثیر مستقیم ناشی از ضعیف بودن افراد برای انجام وظایف محوله (که یک نمونه آن کار را به رسانه ملی کشاند)، تأثیرات عدیده غیره مستقیمی دارد که یکی از آنها می تواند حادثه تلخی مانند فوت سه نفر در نرگسی واتفاقات تلخ بعدی باشد، که به موقع تشریح خواهد شد. به هر حال ملاحظه می فرمایید که بدون تردید، اگرمطابق مقررات، ملاکهای تخصصی و بطور خلاصه ارشدیت نسبی در نظر گرفته می شد، یک نفر از بستگان جنابعالی و دوستانتان که هم اکنون بناحق و با رانتِ مسلم روی سمتهای ریاستی و مدیریتی تکیه زده اند، استحقاق این جایگاهها را نمی یافتند. ( البته بنده از تک تک آن عزیزان پوزش می طلبم زیرا همه آنها را دوستان و همکاران خودم می‌دانم و در این نابسامانی یا اصلا تقصیر ندارند و یا کمترین تقصیر را دارند، بلکه ایراد و اشکال به جنابعالی است که بر این رویه و روش غلط متأسفانه اصرار ورزیدید و….).
نتیجه اینکه بنده علی رغم بومی بودن، در مورد انتصابات نیز مانند سایر موارد ضوابط، مقررات و شایسته سالاری را نصب العین قرار داده و ضمن احترام برای نمایندگان محترم، از دخالت آنها کاملا” جلوگیری نموده بودم و اوضاع بعد ازمن هم که دیگر نیاز به توضیح ندارد. نمی توان گفت که تحلیلگران، قلم بدستان، کامنت گذاران و عزیزانی که گاها” بنده را به پاکسازی!، انتصابات فله ای!، تغییرات اتوبوسی!، سیاسی کاری!، و…متهم می کنند، اینها را نمی دانند و نیز با توجه به دوستی و همشهری بودنمان، نمی توان گفت حاضر به تهمت زدن یا دروغ گفتن پشت سر بنده اند، بلکه تنها چیزی که به ذهن متبادر می گردد اینست که یا می خواهند خوش خدمتی به جنابعالی کنند تا به نانی و نوایی برسند، لذا هرچه به ذهنشان آمد می نویسند (که متاسفانه بد جوری باب شده است ) و یا اینکه با فرا فکنی نگذارند که اذهان متمرکز شوند و به این نتیجه برسند که همه این ویژگیهای منفی و ایرادها را تیم بعد از بنده دارد. جناب آقای تاجگردون به اذعان همه، تا ۵ سال پیش شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران یکی از بهترین شرکتها از هر نظر منجمله فنی، تولید، مالی، خدماتی، اجتماعی، فرهنگی، عمرانی و ورزشی بود ولی دخالتهای بی حد و حصر جنابعالی کار را به جایی کشاند که چندسالی است از حیث حواشی و بروز مشکلات خاص زبانزد است. بالاخره آنچه اتفاق افتاد و در جریان است و نوع حضور و نفوذ جنابعالی و اطرافیانتان به اذعان موافق و منتقد، بی سابقه است و بالاخره به چیزی که می خواستید رسیدید و ۵ سال آن را تجربه کردید، اکنون انتظارمیرود ضمن پاسخگویی به افکار عمومی در خصوص اینگونه عملکرد، اجازه دهید این شرکت مهم به مسیر اصلی خود برگردد. بد نیست بدانید یک سؤال بزرگ که برای همه نفتی ها مطرح است این است که اگر واقعا” در سایر ادارات، سازمانها و نهادهای حوزه انتخابیه نیز به همین شکل مداخله نموده و چنین وضعی حاکم باشد، باید پذیرفت که سونامی ویران کننده ای درسیستم مدیریتی حوزه انتخابیه بوجود آمده که نان و نوایش برای عده ای محدود و خاص و بدبختیها و مصائبش برای قاطبه مردم نجیب خواهد بود و چقدر زمان و هزینه باید صرف شود تا این سیستم فامیلی و خودکامه اصلاح گردد؟ درپایان خواهشم از همه همکارانم در شرکت بهره برداری نفت وگاز گچساران آن است که امیدوارانه و با عشق و علاقه تلاش کنند و درجهت حفظ نام و آوازه صنعت نفت همچون گذشته، بکوشند. به امید روز و روزگاری بهتر
غلامرضا پاکدل
۲ اردیبهشت۱۳۹۷

با دیگران به اشتراک بگذارید
  1. غضنفریان گفت:

    ای جانم لیشتر ،گل گفتی

  2. پاک نیت گفت:

    درود بر بزرگمرد خطه ایلم. بهت افتخار می کنیم مدیر متخصص وشجاع و توانمند

  3. بویراحمدی گفت:

    جناب مهندس پاکدل طی روزهای اخیر مرقومه های جنابعالی را در فضای مجازی خطاب به نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس خواندم و باید بگویم به عنوان یکی از همشهریان و نیروهای شاغل در نفت دلم به درد آمد وقتی مطالبی را که جنابعالی در زمان مدیرعاملیتان به عنوان بالاترین شخص در نفت گچساران به رشته تحریر درآورده اید و همه از روی اطلاعات و مستنداتی بوده که در دست دارید و بهتر از هر شخص عامی یا خادمان رسانه ای نماینده از آن مطلع هستید.

    علی رغم‌همه انتقادات و حملاتی که در زمان مدیرعاملی شما از سوی دوستان، نزدیکان، شخص نماینده و حامیان رسانه ایشان به شما شد و همه می دانستند که این حملات تنها به این دلیل بود که سیدقدرت شما را انتصاب کرده بود، باید بگویم در پاکدستی و نگاه شایسته سالاری شک و تردیدی وجود نداشت.
    بانقل خاطره ای از حضور سیدقدرت در مناطق خیرآباد و لیشتر به مرقومه خودادامه میدهم.
    یادم هست در دوران نمایندگی وی طی بازدیدی که از مجموعه روستاهای خیرآباد و لیشتر داشت در تمام سخنرانی هایش این جمله رو میگفت که اگر من کمی دیر به میان شما آمدم برای این بود که با دست پربیایم و امروز با کمک به انتصاب مهندس پاکدل فرزندی از مردمان این خاک به عنوان مدیرعامل شرکت نفت گچساران به میان شما آمدم.
    نکته جالب این خاطره این است که من هیچ وقت ندیدم شخصی از نزدیکان سیدقدرت حسینی یا حتی شخص جنابعالی در مناصب مهم شرکت به کار گرفته شود یا جایگزین شود و اتفاقا یکی از انتقادات شخص من این بود که چرا مهندس پاکدل این قدر ناسپاس استداما امروز میفهمم عدم استفاده از نزدیکان و هم خطان جوابش شایسته سالاری بوده است.
    مهندس پاکدل عزیز نماینده ما در مجلس شورای اسلامی از زمان ورودش به مجلس شورای اسلامی نه تنها شرکت نفت گچساران را آلوده به سیاسی بازی کرد بلکه تمامی ادارات گچساران و باشت را مستعمره خود کرده است.

    تاج گردون در زمان مدیرعاملی شما بااستفاده از دوستان و خبرنگاران مواجب بگیرش به شما حمله میکرد و با کامنت های ساختگی سعی در تخریب بیشتر شما داشت اما در شبی که با شما دیداری داشت و به یکی از دوستان رسانه ایش اعلام کرده بود امشب پاکدل شام آخر را می خورد نشان داد که چقد قدرت طلبانه و موزیانه اما مبتدیانه دنبال برکناری شماست و البته موفق نیز شد اما با صراحت می گویم نفت گچساران بعد از کوچ شما تا امروز رنگ آرامش به خود ندیده است درضمن مهندس باقری هم از توانمندترین نیروهای نفت بود که جناب نماینده و نزدیکان سبب کوچ وی از گچساران شدند

  4. همشهری گفت:

    همشهریان عزیز,‌چه موافق باشید وچه مخالف به نظر من این کاری که آقای پاکدل داره انجام میده براش زحمت داره ولی یه کار حساب شده است و به همه ما داره احترام می ذاره که اینجوری مستند ومفصل توضیح میده وبا توجه به نقد اول ونقد دوم و….نقدهای بعدی را هم داره, برخلاف تاج که به مخاطب اهمیت نمیده و جوابهای مبهم و موهوم میده. بنابر این مطمئن باشید تاجگردون جوابی نداره بده. اصلا مگه غیر از اینه که برادر و برادر خانم و ….شدن مدیر؟ ولی خود ماها بیاییم منصفانه و در مورد همان نقد نظر بدیم. الان انتصابات هستش پس اگه نقدی هست, پیرامون انتصابات و مطالب این مرقومه باشه. با این برنامه ای که مهندس پاکدل شروع کرده فکر کنم به خودرو و جذب هم میرسه چون برا اونا هم برنامه داشت و مثل الان بی در و پیکر نبود.

  5. محمد گفت:

    درود بر مدیر شایسته و مرد کم نظیر مهندس پاکدل

  6. گچساران گفت:

    گذشت زمان همه چیز را روشن نمود. مهندس پاکدل مدیری شجاع و متخصص که به سبب توانمندی از سوی تاج مورد بی مهری قرار گرفت

  7. باشتی گفت:

    متاسفانه نماینده ما برخلاف شعارهای قشنگ عملکرد بسیار نامطلوبی دارد

  8. محمد گفت:

    به امید روزی که با رفتن تاج عدالت و آرامش به شهرمان برگردد.

  9. کارمند شرکت نفت گفت:

    جناب آقای پاکدل امیدوارم آن کسی که سبب رفتن شما از گچساران شد خیر نبیند. از آن همه نظم و عزت دوران شما هیچ چیزی باقی نمانده

  10. جانباز گفت:

    درود برمهندس پاکدل باصداقت وشجاع که حاضرنشد درخواستهای شخصی آقای تاجگردون رابپذیردوخلاف مقررات ووجدان بیدارعمل نمایند هرکه هرنظری میخواهد بگوید یابنویسد ولی پاکدستی واستواری مهندس برکسی پوشیده نیست حتی خود نماینده فعلی

  11. جانباز گفت:

    درود برمهندس پاکدل که با عدم موافقت بادرخواستهای شخصی تاجگردون صداقت وپاکدستی خود رابه همگان ثابت کرد

  12. سید از یاسوج گفت:

    درود صددرود برمهندس پاکدل .من شما نمی شناسم ولی از بیان صریح تان وظرز تفکر مدیریتتان کیف کردم.شهماتت در مقابله با چنین افراد زیاده خواه قابل تحسین است.احسنت

else:
  • khamenei
  • hashemirafsanjani
  • president