آوای جنوب

نفوذ/وقتی رقیب را خود برمی گزینند!!/شگردی که در حال رقم خوردن  است/انتخابات گچساران از گذشته تا زینل زاده،پاکدل،باقری و زراعت کیش

آنچه که در زیر آورده شده است تنها یک تحلیل است. شما هم می توانید نظر خود را در تایید یا تکذیب این مطلب در قسمت نظر و کامنت بیان کنید.
با نگاهی به تاریخ و کتاب هایی که درباره نقش نفوذ به چاپ رسیده است در می یابیم که جریان نفوذ مختص به امروز و دیروز نیست بلکه با کمی مطالعه متوجه خواهیم شد جریان نفوذ از گذشته های دور بوده است چنانکه در کتبی که سالها بعد از جریان نفوذ در خاورمیانه به چاپ رسیده است متوجه خواهیم شد که نفوذ چگونه شکل گرفته است.
باید بدانیم در رقابت ها و کنش های سیاسی و اجتماعی ، افراد و گروه های حساب گر منتظر نمی مانند تا رقیب و رقبای شان به خودی خود قدعلم کنند بلکه در اتاق های فکرشان برنامه ریزی می کنند تا رقیبی به میدان بیاید که در پازل پیروزی شان نیاز هست.
همگان در انتخابات ریاست جمهوری شاهد بودیم که اصلاح طلبان به در و دیوار زدند تا آقای رییسی رقیب شان قرار بگیرد چرا که می دانستند با وجود ایشان و زمینه هایی که در وی سراغ دارند می شود راحت تر برنده شد ، چنانکه شاهد بودیم با توجه به اینکه آقای رئیسی سالها در جایگاهی بودند که نقاط ضعف رقیب خود را می دانستند اما بنا به مصلحت و از آنجا که شخصیتی داشت که حاضر بود شکست را پذیرا شود اما به نظام و آبروی نظام خدشه ای وارد نشود هیچ گاه آنچه را می دانست به زبان نیاورد.
خوشبختانه در شهر گچساران و پس از پیروزی انتخاباتی نماینده فعلی آنهاییکه می دانستند اگر زمان بگذرد آنها در سریعترین زمان فراموش خواهند شد بی تجربگی کردند و اینگونه آوردند که جریان نفوذ از دوسال پیش طراحی به صحنه آمدن کاندید جریان اصولگرایان را انجام داده بودند و این تحلیلی بود که یک ماه پس از انتخابات منتشر شد تا قبل از اینکه کسی بخواهد پیروزی را از آن خود بداند اینها باشند که بگویند این پیروزی حاصل جریان نفوذ آنها بوده است.
و حالا اینروزها در گچساران خودمان هم داریم می بینیم کاندیدای اصلاح طلبان این تکنیک را دنبال می کند و به نظر بنده ایشان سناریوی ” مختلط ” را انتخاب کرده است زیرا از یک سو ، از طرح “تراکم کاندیداتوری ” در جناح راست شهرستان استقبال می کند و از سوی دیگر ” گزینش رقیب اصلی ” را دردستور کاردارد و در هر دو روش هیزم آتش همان جنابان اصولگرا هستند که با هر کسی و برای هر جناحی تلاش می کنند به جز جناح خودشان و در کلیت کشور نیز می بینیم جریان اصولگرا که آدم های خودبدی هستند برای پبروزی رقیب ماهرانه عمل می کنند.
مشاهده می کنیم در گچساران آقای تاجگردون در حال تقویت رقیب مورد علاقه خود می باشد چرا که رقیب کم زور خوب زمین خواهد خورد.
*سوالی که اینروزها در جامعه مطرح می شود این است که چرا نمایندگان گذشته گچساران و باشت در طول شش سال گذشته هیچ گاه از عملکرد خود دفاع نکرده اند و حتی رقیب دور گذشته نماینده فعلی از عملکرد سه ماهه خویش بر نفت و پروژه هایی که مصوب کرد دفاع نکرده است و سکوت کرده است و این در حالی است اردلان زینل زاده تنها کمی پس از کنار گذاشتنش بر نمی تابد و نماینده را به مناظره دعوت می کند یا پاکدل شروع به نقد مسوولان در خصوص حادثه هواپیمایی می کند/ سوالات بسیاری مطرح می شود که چگونه نام خود را اصولگرا می نامند اما در شش سال گذشته از برجام گرفته تا…هیچ واکنشی و گفتگویی انجام نداده اند که شاید در پاسخ بگویند مسولیتی نداشته اند که باید گفت چگونه اینروزها پیام تسلیت صادر می کنید اما در شش سال گذشته هیچ نگفته اید و آیا این به معنای رضایت است*
هر چند راقم اعتقاد دارد بزرگترین رقیب نماینده فعلی عملکرد ایشان نه در بحث پروژه های عمرانی و اعتبارات است بلکه در …؛ اما نباید از رقیبانی همچون زینل زاده؛ پاکدل و دیگرانی همچون باقری و زراعت کیش نیز غافل شد.
جریان اصولگرایی گچساران امروز و بعد از انتخابات گذشته یک تجربه بزرگ را در دست دارد و آن این است که ضمن احترام به بزرگان و پیشکسوتان این جریان؛ باید بدانند همیشه بزرگان خوب تصمیم نمی گیرند چنانکه شاهد بودیم در شهرهای کوچک نظیر گچساران که جریان قومیتی بر جریان سیاسی می چربد آنجا که رقیب احساس خطر کند جریان قومیتی را وارد کارزار انتخابات خواهد کرد و دیگر خبری از اصلاح طلبی و اصولگرایی وجود ندارد.
در حالی که سختترین و جدی ترین رقیب نماینده فعلی تبعیضی است که صورت گرفته است و حتی برخی از نزدیکان او نیز به این تبعیض صورت گرفته اعتراف می کنند شخص ایشان نیز در این خصوص واکنش هایی داشته اند و شاهد هستیم برخی طایفه ها با ایشان نشست های خصوصی و اورژانسی را داشته اند و گلایه مند بوده اند هر چند من طایفه ای می شناسم که با اینکه در نشست با نماینده فعلی از ایشان حمایت کرده اند اما وی پس از انتخابات آنها را به فراموشی سپرده و دیگر خبری از آنها نگرفته است.
هر چند اعتقادم همچنان شایسته سالاری است و از انتصابات قومی و طایفه ای بیزارم و این را یک آسیب برای جامعه و آن فرد می دانم چنانکه اگر فردی نه بر اساس چارچوب قانونی و سیستمی بلکه بر اساس حمایت از نماینده فعلی یا رابطه خویشاوندی به جایگاه و مقامی رسیده باشد باید بداند با رفتن نماینده او نیز باید برود و این گونه انتصابات چه در چپ ها باشد و چه در راست ها مردود است چرا که اگر از بالا و از دید آسیب های اجتماعی به این موضوع بنگریم چنین انتصاباتی حتی در خانواده ها دچار اختلاف انگیزی میان زن و مرد و فرزندانشان شده است و زن خانواده رشد و پیشرفت همسر خود را در گرو حمایت و حضور در انتخابات می داند و اگر چنین نشد مرد در میان خانواده و فرزندانش سرخورده می شود.
از سوی دیگر غلام گچسارانی ها که خود را غلام آنها می داند و از او به عنوان یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آینده یاد می شود نباید فراموش کند دوست و هم قطارش همین کواکبیان در حالی در کشور و بر صفحات اول صدا و سیما ظاهر می شد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی در شهر خودش از یک کاندید بی نام و نشان شکست می خورد و از راه یابی به مجلس باز می ماند تا در انتخابات بعد از تهران به مجلس راه پیدا می کند و شاید اینبار این اتفاق را شخصی رقم بزند که برای اولین بار وارد کارزار انتخابات مجلس می شود….
باید منتظر ماند و دید در آینده چه اتفاقات و چه انتصاباتی صورت می گیرد و بازی چگونه شکل می گیرد
مدیرمسول آوای جنوب