آوای جنوب

تلنگر یک فعال رسانه‌ای به کاندیداهای شورای در گچساران

اردیبهشت نودوشش پر از پولهای کاغذی بود.هشتادواندی نخبه درسراسرشهرستان گچساران دریک نبرد کاغذی مقابل هم درسنگرهایی بنام ستادانتخاباتی مسلح به پول وکاغذوتریبون وبنر ورسانه همدیگرراباشلیک کلمات نشانه می رفتند.این انتخابات همزمان باانتخابات ریاست جمهوری کلیدخورد.

به قلم نرگس احمدپور

اردیبهشت نودوشش پر از پولهای کاغذی بود.هشتادواندی نخبه درسراسرشهرستان گچساران دریک نبرد کاغذی مقابل هم درسنگرهایی بنام ستادانتخاباتی مسلح به پول وکاغذوتریبون وبنر ورسانه همدیگرراباشلیک کلمات نشانه می رفتند.این انتخابات همزمان باانتخابات ریاست جمهوری کلیدخورد.

 

شبهای گچساران شبهای شادجنوب وجوانانش فارغ از هرمرزی باهم رنگارنگترین شبهای کاغذی وروبانی را سرمی کردند.ازهرسنگرتبلیغاتی صدای سازودهل وشوروهیجان به گوش می رسیدوشیرینی وشربت وتیشرتهایی باعکس نامزدهای پیش رو،تنهاسیمای مهیج مقابل دیدگان همه بود.در این میان برای قدرتمندجلوه کردن،قراردادهای رسانه ای کفه ی ترازویش سنگینتربودوهرکس باپرداخت وجهی سعی درپررنگترجلوه نمودن داشت.

 

بنرهای تبلیغاتی و ازهمه پرزرق وبرق تربازارداغ عکاسی های شهر وکت وشلواری هابود.واینکه شیرینی سراهای شهرشبهای شیرینی راتجربه کردند.هشتادواندی نخبه.باکت وشلوارهای مختلف.یکی از این سرکوچه به آن سرکوچه بریک بنرخودنمایی میکرد،یکی بسنده کرده بودبریک پلاکاردکوچک ودیگری برای بیان سنگینی وزنه ی ترازوی قیاسش دست به دامن جرثقیل وسط میدان ونمایش تصویرشیکش شده بود.

 

دراین میان،سازودهل هاهم بارسنگین سنت رابه رسم وظیفه ازحنجره ی آنان که ترکی ولری راپاس داشته بودندهم به دوش می کشید.شبهای رنگی شبهای کاغذی شبهایی که جوانان هم روبانهای رنگی رابهانه ای برای رهایی ورسیدن تلقی می کردند.زدند وشنیدند وپای کوبیدند وچندشب پیاپی شهریک سفره ی هشتاد سین شده بودوفامیلهاوبستگان وطوایف چه مهربان باهم به دیدن هم می رفتند.ودر شب آخر کاغذهای پولی،پاره ولگدمال،درست زیر قدمهای دختران وپسران به اجبارباد،می رقصیدند وسکوت شب پایانی تبلیغات،تنهاآه ازنهادپاکبانان شهربرآورد.وهزاران اسکناس چاپ شده ی رنگی بی ارزشترین شب خودرابه دست جاروی چوبی وظریف پاکبانان دادند.

 

آری.دریک چشم برهم زدن ان شبهای سادوبریز وبپاشهارقم خورد.حال سوال اینجاست.آن هشتادواندی نخبه که قراربود دو گنبد،دوگنبدان راجابه جاکنندکجاهستند؟؟برای مردم نیازمندشهرمان آیاکسی حاضراست ده شب هشتادستادنه،به حرمت چهارمحله ی فقیرنشین،چهارستادتبلیغاتی شب عیدراه بیندازد؟کسی تصویرکودک فقیری باپاهای پرازترک رابریک بنربزرگ برسردرکوچه های شهرنصب می کند؟؟

 

تصویرخانه های بدون فرش ولوازم ابتدایی تیزرتبلیغاتی می شود؟؟کسی دوست داردبدون هزینه کردن کاغذهای پولی، پول کاغذی به نیازمندان برای خریدمایحتاج بدهد؟؟شبهای تبلیغات برای هرکاندید حداقل شبی چندمیلیون رقم خورداین رقم رادرهشتادضرب کنید،آیا کسی حاضراست تنهاچندمیلیون هم نه،تنهاهشتادتاصدهزارتومان برای خریدبه هشتادخانواده کمک کند؟

 

آیا سنت ساز ودهل برای شوروهیجان جوانان فقیروگردهمایی حمایت ازفقرا حرام است؟؟دریک کلام من شبهای میلیونی وکاغذهای پولی ونامزدهای پرازوعده ووعیدنمیخواهم.برای شهرم وتنهامردم شریف شهرم یک مردویک جوغیرت میخواهم آیاکسی هست مردم شهرش رابی هیچ بهانه ای حمایت کند؟

با دیگران به اشتراک بگذارید
else:
  • khamenei
  • hashemirafsanjani
  • president