آوای جنوب

آیا یک نفتی می‌تواند شهردار دوگنبدان شود

این روزها و با نزدیک شدن به پایان عمر شورای دوره چهارم شهر دوگنبدان، تحلیل و گمانه‌های زیادی در خصوص شهردار آینده این شهر به رشته تحریر در آمده

آوای جنوب

این روزها و با نزدیک شدن به پایان عمر شورای دوره چهارم شهر دوگنبدان، تحلیل و گمانه‌های زیادی در خصوص شهردار آینده این شهر به رشته تحریر در آمده است و در این میان نیز افرار مختلفی نیز در فضاهای مجازی و محافل برای تصدی پست شهردار دوگنبدان مطرح شده است.

اردلان زینل‌زاده، حمید بخشایی، رمضان عباسی ، مهدی اکبری، مسعود ظفری، عبدالکریم قاضی‌فر وابوالفتح رحمانی از جمله کاندیداهای مطرح شده ماه‌های اخیر تصدی پست شهرداری دوگنبدان بوده‌اند که البته هرکدام نیز دارای توانمندی و قابلیت‌های خاص شخصیتی و اجرای خود هستند.

در این میان زمزمه‌های جدیدی از یک نام آشنا از کارکنان شرکت بهره‌برداری نفت و گاز گچساران نیز برای کسب کرسی شهرداری دوگنبدان مطرح شده است که البته با توجه به تخصص و سابقه مهندس یوسف باقری در سال‌های متمادی خدمت در حوزه خدمات مهندسی شرکت بهره‌برداری نفت و گاز گچساران با گستردگی حوزه فعالیت و آشنایی با مسائل و پیچیدگی‌های حوزه عمران و بهسازی می‌توان وی را نیز به عنوان یکی از گزینه‌های قابل قبول برای تصدی کرسی شهردار دوگنبدان دانست.

از شاخصه‌های منحصر به فرد فردی و کاری مهندس یوسف باقری تعامل ویژه و ارتباطات بالای وی با مسئوولان حوزه شهری همچنین کارکنان مجموعه خدمات و دیگر بخش‌ها در زمان مدیریت وی در خدمات شرکت بهره‌برداری نفت و گاز گچساران است که این ویژگی می‌تواند در توسعه شهری دوگنبدان با توجه به اهمیت علم ارتباطات و تعامل انقلابی بزرگ ایجاد کند.

حال باید دید شهردار دوگنبدان کدامیک از گزینه‌های مطرح شده در تحلیل‌ها و گمانه‌های مختلف این روزها در گچساران است، انتخابی که بدون شک ردپای ذائقه‌های سیاسی و سفارش‌های بعضی از افراد بانفوذ در پشت صحنه در آن دیده خواهد شد.

علی نصیری
============================

آقای تاجگردون ، پیکان هایت ماندند و ماکتت نیامد
علیمراد کاظمپور

اما حتما در روزهای گذشته خبر نشست شورای اداری گچساران را در رسانه‌ها شنیده‌اید. آنجا که غلام تاج گردون بازهم همانند چندین جلسه قبل در سال‌های گذشته نمایندگی‌اش از مدیران ابراز نارضایتی کرد.

علی‌مراد کاظم پور خبرنگار و کارگری از صنعت نفت در نامه‌ای به تاجگردون این گونه می‌نویسد: نمی‌دانم از کجا شروع کنم و بنویسم، اما برای نماینده‌ای می‌نویسم که خود از دوران کودکی خاطرات بسیاری از رفت و آمد و صدای گاز دادن خودروهای جابه جایی پرسنل را از پشت شیشه اتاق دوران کودکی‌اش شنیده است و رفت و آمد کارگران با ظرف‌های سپرتاس قدیمی‌شان برای او یک نوستالژی است.

اما حتما در روزهای گذشته خبر نشست شورای اداری گچساران را در رسانه‌ها شنیده‌اید.
آنجا که غلام تاج گردون بازهم همانند چندین جلسه قبل در سال‌های گذشته نمایندگی‌اش از مدیران ابراز نارضایتی کرد.

شاید او حق داشته باشد؛ وقتی نماینده‌ای در تهران و پایتخت در میان این همه بزرگان چپ و راست سکاندار بودجه می‌شود فارغ از هر نگاه سیاسی که داشته باشیم باید بپذیریم برای رسیدن به چنین جایگاهی تلاش کرده و نمی‌توان گفت او اتفاقی به چنین جایگاهی رسیده است و این واقعیتی است که حتی به عنوان یک مخالف از نظر عقاید سیاسی باید پذیرفت که او نتیجه تلاش و لابی‌های قدرتمندی را که ایجاد کرده به سود خود به پایان رسانده است.

روی سخن امروزمان این است او هر چقدر تلاش کرده با مدیرانی که به کار گرفته است نتوانسته است موفق باشد.

چند سال پیش بود تیتری را با عنوان کلافگی تاج گردون از دست مدیرانش زدم.

اگر خاطرتان باشد در یادداشتی اشاره کردم و به او پیشنهاد دادم همانند ماشین‌های پلیس ماکتی از خود بسازد که خود او نیز خنده‌اش گرفت.

وقتی به او گفتیم فرق ماشین بنز و پیکان و زانتیا در چیست ابتدا گفت منظورت چیست؟ تا بعد که خود از فرق بنز و پیکان نوشت.

حافظه خوبی دارد و می‌داند در همین جلسات بافت فرسوده به دفعات از عملکردها ناراضی بود تا جایی که به خاطر دارم جلسه را ترک کرد و رفت.

همانجا به او گفتم هر بار که شما می‌آیید جلسات گرفته می‌شود اما با رفتنتان جلسات به فراموشی سپرده می‌شود.

بگذریم؛ یکسال پیش بود که جلسه‌ای را با مدیران استانی و شهرستانی در سالن آموزش نفت برگزار کرد تا از کیمیا شهری بگوید که ذهن او را مشغول خود کرده بود.

او از کیمیا شهری گفت که در ذهن خود ساخته بود و در آرزویش بود غافل از اینکه او ابتدا باید مدیرانش یا بخوانید پیکان‌هایش را حداقل تبدیل به سمند یا پژو می‌کرد.

مدتی بعد نیز جلسه‌ای در فرمانداری برگزار کرد اما باز هم از پاسخ ها ناامید شد و….
دفترچه کیمیا شهر او که در اختیار مدیران بود در کشوی میز ماند تا دو هفته قبل که باز هم جلسه‌ای در سالن جدید فرمانداری برگزار شد و بازهم او ناراضی جلسه را ترک کند و بگوید دیگردر جلسات حضور پیدا نخواهم کرد.

اما این پایان سخنم نیست.

جناب آقای تاج گردون؛ به واسطه سال‌ها حضورم به عنوان کارگری در نفت در جنوب با انسان‌هایی کار کردم که به آنها می‌گفتن فلانی نفتیه نفتی است.

هستند کارمندها و افرادی که صرفا یک نیرو یا یک کارگر یا یک کارمند و یا یک مدیر بشمار می‌روند اما روی سخن حقیر با آن عده‌ای است که در نفت جنوب به آنها می‌گویند فلانی نفتی است.

لقب نفتی به آنهایی گفته می‌شود که نگاه و دیدشان عاشقانه و دلسوزانه فارغ از اینکه چه کسی وزیر است و دولت در دست چپ هاست یا راست ها فقط نفت است، نفت است و نفت است.

وقتی با آنها کار می‌کردم یاد گرفته بودم که به پُمپ گل حفاری نباید بگویم پمپ بلکه آموخته بودم بگویم پُمپم و آن را از آن خود بدانم.

آموخته بودم به دکل حفاری بگویم دکلم و آن را جزئی از وسایل شخصی خود بدانم.

برخی نیز بودند که می‌گفتند دکل یا پُمپ و شیفت دوازده ساعته که به پایان می‌رسید برای استراحت به کمپ می‌رفتند اما برخی وقتی پمپ گل خراب بود ۷۲ساعت بیدار می‌ماندند تا در اوج باران و یا گرمای جنوب پمپ را وارد مدار کنند تا کار انجام شود.

در نفت؛ نفتی‌هایی را دیدم که وقتی خودرویشان مجهز به بیسیم بود و خبری از تلفن همراه نبود حتی اگر برای دقایقی به خانه می آمدند فرزندشان را کنار ماشین می‌گذاشتند تا آماده باشند یا به یاد دارم سالها پیش آشنایی تا صبح در حیاط خوابید تا مبادا پشت بیسیم صدایش کنند و او نباشد.

از بیسیم گفتم تا رسیدم به تلفن همراه؛ حتما دیده‌اید برخی از محل کار که رفتند دیگر موبایل را یا از دسترس خارج می‌کنند یا جواب نمی دهند ما هم دیده‌ایم، اما آنهایی که ما به آنها نفتی می‌گوییم وقتی به خانه هم می‌روند گوشی‌هایشان همیشه کنارشان است و آماده باشند و شب‌ها نیز بدون اینکه گوشی را بی‌صدا کنند در کنارشان می‌گذارند که به آنها نفتی واقعی می‌گویند.

به زبان ساده این نفتی‌ها اصلا کاری به چپ و راست ندارند و آنها همانهایی هستند که جنگ و بازسازی و تحریم‌ها را تا به امروز پشت سر گذاشتند.

امروز روی سخنم با شما این است؛ شما و خیلی از آنهایی که می‌خواهند به کیمیا شهرشان برسند مردانی از جنس مردان نفتی می خواهند که نگاهشان آن گونه باشد و شاید بر همین اساس است که مدیران نفتی مانند بیژن عالی پور بعد از بازنشستگی هنوز عاشقانه به کشور خدمت می کنند و اعتقادی به استراحت ندارند و هر وزیری در نفت هنوز تمایل دارد با نفتی‌های قدیمی مانند او کار کند و همین نگاه نفتی است که هنگامی وزیر نفت فارغ از هر جریان سیاسی که باشد اعلام می‌کند و زمان مشخص می‌کند که تا فلان تاریخ تولید را به حداکثر می‌رسانیم، مشاهده می‌کنیم پیش از زمان موعد مقرر به اهداف خود رسیده‌اند.

آری باید نگاه مدیرانت؛ نگاه نفتی باشد تا به کیمیا شهرمان برسیم.

با دیگران به اشتراک بگذارید
  1. ناشناس گفت:

    یک نفتی میتواندولی نه اعضای شوراباقری راقبول دارندونه باقری مال این حرفهاست اگرچیزی بارش بودازگچساران دکش نمیکردند

  2. خلیفه گفت:

    من فکر کنم تو آخر کار منظورت از نفتی آبی نفتی قرار ه چیزی را القا کنی رفیق..نظرت چیه یه شهردار نفتی…از همین ها که بچه ها شون جفت بیسیم کشیک میدادن…تو راست میگی…نفتی ها ۱۰۰ برابر کارشون برداشت کردن

  3. ياسين گفت:

    درود بر مهندس باقری عزیز
    انشاالله همونطور که نفت گچساران رو با شایستگی متحول کردین شهر گچساران رو متحول خواهی کرد

  4. مسلم گفت:

    برادر تاجگردون خودش کار خودش و بلده نیاز نیست شما توضیح بدید

  5. ناشناس گفت:

    اره یک نفتی میتونه امااین ادم مرموزمحاله شهرداربشه

  6. گودرز گفت:

    احسنت درمورد باقری بدون شک بهترین خواهد بود بدون تعارف

  7. قشقایی گفت:

    لر به درد لر می خوره و بدبختی ترک هم بدرد لر

  8. ناشناس گفت:

    درجواب یاسین درست میفرمایی باقری تحول شگرفی درنفت بوجوداوردوتونست بین نیروهافتنه ونفاق وپارتی بازی رارونق بده

  9. باشتی گفت:

    ای خدا که پیاز هم شده جز مبارک، یوسف باقری در حد و حدود یه رییس کوچک یه واحد هم نیست. چه برسه به شهردار شدن، در حد این حرفها نیست، بیشتر به درد بنگاه داری و معاملات ماشین و مسسکن می خوره تا کارهای اینچنینی

else:
  • khamenei
  • hashemirafsanjani
  • president