آوای جنوب

“رای شارژی نداریم”/همشهری به کوچه های محله سادات و رادک بیندیش و انتخاب کن به قلم حجت الاسلام احسان جابرزاده از روحانیون جوان و فعال گچسارانی

وقتی آن پیر زن و پیر مرد محله ساداتی به من می گوید آقاشیخ اگر سرمان را هم ببرند به کسی که رای یمان را پولی می خواهد نمی دهییم پس یک آدم صالح برایمان پیدا کن

آوای جنوب
“رای شارژی نداریم “
به قلم : حجت الاسلام احسان جابرزاده

نمیدانم از کجا شروع کنم؟؟؟!
این روزها مسئله شورای شهر به شدت رنگ و بویی به خود گرفته است و همه دارند از این مسئله حرف می زنند.
به ترکیب ثبت نام کنندگان نگاه که می کنیم ماشالله از همه قشر ها خود را مسئول دانسته اند که برای شهر خود کاری بکنند.
اما یک چیز در این وسط به شدت ذهنم را مشغول کرده است.
مگر در این شورای شهر چه خبر است؟
مگر حقوقش ماهی چقدر است؟
مگر چه سرمایه هنگفتی در این شورا نهفته است؟

مگر چه دارد که آن بنده خدا می گوید من ۳۰۰ میلیون تومان برای تبلیغاتم کنار گذاشته ام؟؟
مگر چه دارد که آن بنده خدای دیگری از الان شام های خود را شروع کرده است؟؟
مگر چه دارد که نذرها و کمک های نقدی برای حسینیه ها این روزها شروع شده است؟؟
مگر چه دارد که این روزها همه خود را موظف می دانند که برای هیئات مذهبی سیستم صوتی بخرند؟؟
مگر چه دارد که آن بنده خدایی که قدیم جواب سلام بعضی ها را نمی داد حالا دایی داییش گوش ملت را کر کرده است و همه اقوام با او فامیلند؟؟
مگر چه دارد که صوف نماز میت از ۵ صف به ۱۵ صف رسیده است؟؟
مگر چه دارد که بعضی ها کارت شارژها را آماده کرده اند؟
استادی داشتیم که همیشه سر کلاسمان مثالی می زد که بسی به دلمان می نشست.
می گفت : آی طلبه ها
در زمان قدیم فضیل نامی بود که از قافله های مردم دزدی می کرد.
روزی با یارانش به قافله ای رسیدند تا مال آن ها را ببرند،اما همراه یکی از اعضای قافله یک دعایی بود.
فضیل از آن پرسید که این دعا چیست؟
آن بنده خدا گفت که به ما گفته اند اگر این دعا را با خود حمل کنی دیگر کسی از مالت چیزی نمی برد.
آنجا بود که فضیل نگاهی به یارانش کرد و گفت هر چیزی که از این قافله برداشته اید را زمین بگذارید!
یارانش با تعجب پرسیدند چرا؟!
فضیل جواب داد!
که ما دزد مال مردمیم نه دزد دین مردم!!
اگر الان از این قافله چیزی ببریم تنها دزد مال آن ها نبوده ایم و دینشان را هم به یغما برده ایم.!
و آیا اینجا نباید گفت صد رحمت به دزد مال مردم نه دزد دین و شعور مردم!
آیا کارت شارژ دادن توهین به شعور مردم نیست؟
آیا هرشب شام دادن توهین نیست؟
آیا رای خریدن توهین نیست؟
این روزها خیلی دلم می گیرد …
وقتی آن پیر زن و پیر مرد محله ساداتی به من می گوید آقاشیخ اگر سرمان را هم ببرند به کسی که رای یمان را پولی می خواهد نمی دهییم پس یک آدم صالح برایمان پیدا کن تا تکلیف خود را بدانیم ،اما منی که ادعای جوان ۲۰۱۷ را دارم،رای خود را با یک کارت شارژ تغییر می دهم!
دلم می گیرد از آن کسی که رای خود را به خاطر پول و شام تغییر می دهد و همان فرد همیشه از رانت و رانت خواری می نالد!
تو خودت با یک شام و کارت شارژ رانت پروری کرده ای!حالا از چه مینالی!؟
فقط می دانم که خدا هم می داند کسی که با پول و شارژ و شام و …. می خواهد رای جمع کند،برای شهر تو کاری نمی کند!
حقوق شورا مگر از ماهی یک میلیون و سیصد تومان بیشتر است؟؟!
کسی که این روزها سیصد ملیون تومان خرج می کند مگر بیشتر از چهل و هشت ماه بر این مسند می نشیند؟؟
اگر در این چهل و هشت ماه ، ماهی یک میلیون و سیصد تومان دریافت کند سرجمع تا پایان دوره چهار ساله خود شصت و دو میلیون و چهارصد هزار تومان دریافت می کند !
پس ۲۳۸ میلیون تومان دیگر را برای چه چیزی خرج کرده است؟!!!
آری بی شک احساس تکلیف کرده است دیگر!!!…
بگذریم …
برادرم!خواهرم
حرفم را ساده می گویم :
درست انتخاب کن …
به آینده فرزندت بیندیش و انتخاب کن …
به کوچه های محله سادات و رادک بیندیش و انتخاب کن …
بگذار فرزند ۱۶ ساله است که تا ۴ سال دیگر ۲۰ ساله می شود و خودش نتواسته این دور رای بدهد تو را برای انتخابت تحسین کند.
همین …
و سلام …

با دیگران به اشتراک بگذارید
  1. همشهری گفت:

    احسنت جز بهترین مطلب هایی بود که دیدم

  2. حسینی گفت:

    همیشه حق ازت دیدم ای برویی جوون

else:
  • khamenei
  • hashemirafsanjani
  • president