آوای جنوب

کاندید جنجالی شورای شهر دوگنبدان: شهردار باید برای دیدن شورا وقت بگیرد/نمی‌توانم بگویم کاندید اصلاحطلبانم/شورای شهر آینده تلفنی شهردار انتخاب نمی‌کند/شهرداری پله‌ای برای نماینده شدن نیست و کنایه‌ای به شورای شهر

مطمئن باشید اگر حس شود شهردار ذره ای از توجهش به مسائل شهرداری و کارگران آنجا کم شده و نیم نگاهی به نماینده یا نمایندگی داشته باشد دقیقه ای در استیضاح او کوتاهی نخواهم کرد تا برود در حزب و طایفه اش ک

جوانگرایی وحضور پرشور جوانان درپنجمین دوره انتخاباتی شوراهای اسلامی شهر وروستا دراستان کهگیلویه وبویراحمد نکته ی قابل تاملی است.اینک که عرصه برای حضور جوانان ونخبگان اقتصادی،اجتماعی،کسبه،جامعه ی پزشکی مهندسی ودیگر اقشار فراهم شده است تحلیل برخی حضورها وموارد میتواند به گونه ای واکاوی آناتومی انتخابات به شیوه ی کنونی باشد.
گرچه حضور جوانان بسی مایه فخر ومباهات است اماباید پرسید چند درصد از عزیزانی که اقدام به ثبت نام وحضور در این عرصه نمودند جایگاه شورا ونقش وتاثیر حضور هر نفر درجایگاه خود واقف هستند.
بی شک نه مجال انگشت اشاره کشیدن به فلان بازاری یافلان طایفه است ونه نکته نکته ی نسنجیده قلم زدن است،به وقت وجای مناسب این حضورها واکاوی ،آسیب شناسی واطلاع رسانی خواهد شد.
در میان یکی از عزیزانی که تکلیف برخود واجب دانسته و دراین کارزار،ماراتن ویاهرنامی که این روزها رسانه های محلی برآن نهاده اند جز آنچه باید می بود وهمانا نام مقدس وبی تغییر شورای اسلامی شهر وروستا است ،خبرنگار گچسارانی بهنام عکاشه است که این روزها قلم فرسایی اش یا ازسر شیطنت،ذکاوت ،یا هم به تعبیر خودش نیاز واجب تحلیل گرایی این وضعیت خاص زمانی ،حساسیتهایی برانگیخته که مناسب دیدم برای واکاوی ذهن وبیان برنامه یا ایده هایش با این اهل قلم از جنس رسانه گپ وگفتی داشته باشم.
این گفتگو همزمان با ثبت نام این عضو انجمن خبرنگاران شهرستان گچساران درفرمانداری گچساران صورت گرفته وبه زودی ادامه ی همین مبحث ودیگر گفتگوهاباکاندیداهای دیگر که به نوعی گام برداشته اند تامزه ی حضوری مردمی را بچشند وتجربه کنند،انجام دهم وبه مردم بزرگوارم جهت خواندن،تامل،وتصمیم گیری این امر خطیر قرار دهم.


شرح سوالات وگفتگوبابهنام عکاشه به شرح زیر است باآرزوی توفیق برای همه ی جوانان دیارم.آوای جنوب/ نرگس احمدپور

۱. چرا مهندس حیدری و آقای اسدپور وارد انتخابات نشدند؟
به نام خدا. ببینید نمی توان تصمیم فرزاد را بدون اطلاع از چندوچون موضوع واکاوی کرد. اگر بگوئیم فرزاد عملکردی نداشت که درست نیست. اتفاقا مهندس حیدری نقش بسیار پررنگی در طراحی مدل های زیباسازی شهر داشت و نمونه اش را در کنارگذر می بینیم. حالا به طراحی شاید ایراداتی باشد ولی من که از ابتدا در جریان چگونگی انجام کار بودم می دانم که فرزاد چگونه به تنهائی این قضیه را مدیریت کرد ولی دست های پس پرده نگذاشت پروژه و خود فرزاد به سامان برسد. من سرانجام این روند را ایده کشی فرزندان این دیار می نامم.
ببینید من می دانم که چه طرح ها و ایده هائی پشت در شورا و شهرداری مانده است؟ برخی را گفته اند پول نیست. برخی مشمول بوروکراسی شده اند. برخی هم طرح را برای وقت بهتر گذاشته اند. چون معتقدند پیشنهادات ثمری ندارد در مدیریت فعلی.
حالا اینکه فرزاد چگونه به این تصمیم رسید بسیار مهم است. دیدن فضائی از نمک نشناسی و بی مهری توسط یک جوان قشقائی که البته من با خیلی رفتارهای او موافق نبوده ام بسیار سنگین است. اینکه به کسانی بها بدهی و بر کرسی بنشانی افرادی را و آنها راه دیگری بروند برای فرزاد قابل تحمل نبود.
نقش فرزاد و رضا قشقائی در انتخاب شهردار بسیار پررنگ بود و باید بگویم نقش اصلی را داشتند حالا پیشنهاد توسط کسان دیگری بود ولی رای آنها پوینت های مورد نیاز او را فراهم نمود. علیرغم انصراف فرزاد، اتفاقا من دوست داشتم بیاید و به سوالات مردم جواب دهد که چرا پروژه کنارگذر که با آن انرژی شروع شد متوقف شد؟ پاسخ به این سوال می تواند بسیاری از گره ها را باز نماید و سوالات دیگر درباره عملکرد ضعیف شورای این دوره.
اما در مورد آقای اسدپور، بسیار علاقه مند بودم که ایشان وارد کارزار انتخابات شده و به عنوان نماد این دوره شورای شهر، به پاسخگوئی درباره عملکردشان بپردازند ولی تصمیم ایشان با نظر من خیلی تفاوت داشت. حتی شب آخر و ساعتی مانده به پایان ثبت نام ها، با ایشان در این باره صحبت کردم ولی این تصمیمی بود که گرفته شده بود.
۲. درباره ترک زبانان آیا در دوره های پیشین در شورا و شهرداری موفق بودند؟
ببینید تحلیل عملکردها در شهرداری ها ظرافت ویژه ای را می طلبد حال اگر بخواهیم قشقائی را نمره بدهیم دیگر بدتر.
علیرعم افسانه سازی ها از نقش ترکها در مدیریت شهری، من اعتقاد دارم نقش پررنگ بود ولی نه اینطور که عده ای اصرار دارند جابیندازند تا تقصیرها را از خود دور کنند. من اعتقاد دارم قشقائی فقط در دور اول بر سیستم شهرداری کاملا سوار بود و به نظر می رسد با توجه به اظهار نظرها نسبتا موفق بوده است.
اینکه مهندس باقری توانست چهارسال با آن همه فشار مقاومت کند خود روحیه ای قوی را می طلبید.
ولی درباره مهندس عباسی نمی توانم نظر بدهم چون به هرحال رقیب من است و شاید چندان درست نباشد. مردم بهترین داوران هستند. قبلا نظراتم را درباره عملکرد ایشان به صراحت گفته ام.
۳. ائتلاف رمضان عباسی و سیدناصر چه بود و سرانجامش چه شد؟
علیرغم انتقاداتی که بر هردو به خاطر مدیریت سنتی بر شهرداری و بازار دارم ولی هر دو انسان‌های زیرک هستند و اینکه ائتلافی صورت گرفت قطعا کار محاسبه شده‌ای از طرف هر دو بوده است.
سیدناصر دقایقی بعد از انتشار خبر ائتلافش با رمضان عباسی با من درباره دلایل ائتلافش و شکستن آن، صحبت کرد و نتیجه سیاست این دو را مردم در صندوق‌های رای اعلام می ‌کنند.
اما نفس کار خوب بود و اینکه اتحادی از سوی اقشار و طیف‌ها صورت گیرد چیز خوبی است ولی اینکه چرا این اتحاد شکسته شد من نمی‌دانم.
۴. حضور مهندس عباسی را در پنجمین دوره  انتخابات شورای اسلامی شهر چگونه ارزیابی می کنید؟
من درباره رقبایم به جز آنها که به لحاظ عملکردشان باید نقد شود نظر نمی‌دهم.
. ۵چندماه پیش و هنگام استعفا شهردار، در مطلبی آقایان بلوطی و بخشائی را به عنوان گزینه‌ها معرفی کردی. آیا پیشنهادی از سوی این دو بود که نام‌شان مطرح شود؟
خیر. من برای نوشتن مطالبم با خیلی ها مشورت می‌کنم ولی برای انتشار مقالات و تحلیل‌هایم از هیچ کس اجازه نمی‌گیرم. این از اصولی است که هیچ گاه تخطی از آن نکرده‌ام.
تحلیلی بود که وجود داشت در آن روزها و درنگ نکردم و می‌دانم در تصمیمات بعدی چه قدر نقش داشت.
۶. قضیه دیل چه شد؟ نظرت درباره کاندیداهای آنها؟
بهتر است درباره‌اش حرف نزنیم چون به اندازه کافی پرداخته شده است و لوث می‌شود. قرابت من و دیل و خانواده جعفری دیرینه است و فکر نکنم با دو تحسین درست شده باشد که با یک انتقاد از بین برود.

دوستان مورد اعتمادم در دیل صحت اخبار آن جلسه را مخدوش اعلام کرده اند و انتشار آن در رسانه ها را به صورت تقطیع و تحریف شده عنوان نموده اند.

من هم به حرف آنها ایمان داشته و از ادامه این بحث خودداری می‌کنم و علاقه ای ندارم وارد بازی‌ها شوم، جعفری از دوستان قدیمی من بوده و خواهد بود.
من اصولا مخالف طبقه‌ای شدن جامعه و سیاست هستم.

تم و علاقه ای به پررنگ کردن طوایف برای رسیدن به مطامع سیاسی ندارم به همان اندازه هم از بی اعتنائی و توهین به طوایف مخالفم.

برای مثال مانند لغو مراسمی در بویراحمد گرمسیر که روال عادی خود را طی می‌کرد به جز هزینه چه برای ما داشته است؟
در کل من دوستان خوبی در دیل دارم و این عزیزانی که ثبت نام کرده اند همه از عزیزان من هستند و حتی یکی از این عزیزان از گزینه های جدی شهرداری بوده است.

۸. انتقادات رسانه‌ها چقدر تاثیرگذار است؟
ببینید یک شعری هست که من به آن ایمان دارم.
دوست دارد دوست این آشفتگی         کوشش بیهوده به از خفتگی
ما تلاش خود را کرده و حرف خود را می‌زنیم، به طور مثال بحث تعرض به زمین‌های افراد و منابع ملی هنوز نتیجه نداشته است ولی اگر رسانه‌ها نبودند چه می شد؟

زمین‌های خانواده‌های اسدزاده و عبدی زاده و… بروید و ببینید که زیر پیام نور را دارند به تاراج می‌برند و کوه‌های آنجا تبدیل به دره شده‌اند. دارند زمین‌های دست نخورده و بکر خنگ بنار را به از ما بهتران می‌دهند و صدای کسی هم در نمی‌آید.
من به همراه یکی از اهالی رفتم و اوج فاجعه را در آنجا مشاهده کردم.
رئیس دانشگاه پیام نور هم سکوت کرده است این را اگر ما رسانه‌ها نگوئیم از این بدتر هم می‌شود خطر سیل در آینده با برداشت از خاک منطقه رو به فزونی است، برداشتن سیل بندها را کسی دیده است؟
۹. چرا رسانه‌ها مشکلات خود را فریاد نمی زنند؟
برعکس آنچه تبلیغ می‌شود رسانه‌ها یکی از مظلوم ترین افراد جامعه هستند و شایعاتی که می‌کنند هم کار بعضا مدیرانی است که مورد نقد هستد. مثلا می گویند فلان مبلغ را ریختم به حساب فلان خبرنگار تا ساکت شد.
شاید در بین خبرنگاران کسانی باشند که تمکن نداشته و مجبور به کارهائی شوند ولی بسیاری از مدیران ما دروغ می‌گویند چون بدبین کردن مردم به رسانه‌ها برای آنها منافع دارد.
ببینید از وقتی انجمن روزنامه نگاران شکل گرفت کارهای خوبی توسط بچه‌ها و آقای کنارکوهی انجام شد مانند تسهیلات، شکل دهی به فضای انجمن و تشکیلاتی کردن سیستم، ولی می‌شود برای فعالیت بهتر مکان‌هائی را در نظر گرفت مانند باجه‌های خبررسانی یا تعاونی مسکن و نمی دانم از این جور کارها که همه اقشار انجام می‌دهند.
به هر حال این کارهای خوب، ناکافی بود و دلیل آن هم مشخص است کسانی که آنجا هستند وقت نمی گذارند. مثلا خود من دیگر تا زمانی که نتوانم وقت بگذارم نمی آیم. علاوه بر این حرمت امامزاده با متولی آن است. وقتی قدر خود را ندانیم باز این حرف‌هاست.
متاسفم که باید بگویم حرمت کوچک و بزرگی و سابقه در ما هم از بین رفته است.
اگر ما حرمت خود را از بین نمی‌بردیم این مصاحبه در فرمانداری و در این مکان نامناسب انجام نمی‌شد و جایگاه خبرنگاران دارای شان بود.
۱۰. نقش بانوان را چگونه می بینید؟ نقش بانوان شورای فعلی با قبل را مقایسه نمائید.
تاثیر نقش بانوان را نمی توان منکر شد اما اینکه بخواهیم و بتوانیم مقایسه کنیم هنوز هیچ عملکردی از خانم حاتمی و خانم رضائی به جامعه گزارش نشده است. اصولا پایگاه اجتماعی این دو نیز متفاوت بوده است. به هر حال کاندیداها به دنبال ارضای منافع طبقه خود هستند. خانم حاتمی رای سیاسی و عمیق تری داشت به نسبت خانم رضائی.
اما در کل من معتقدم آنچه در حوزه زنان در گچساران اتفاق افتاده و می افتد شان زن گچسارانی را نشان نمی دهد و پتانسیل زنان ما بیش از اینهاست.
۱۱. آیا با شهردار شدن زنان در گچساران موافقید؟
بی رودربایستی بگویم اینکه من در شورا باشم به دنبال این قضیه نمی‌روم که شهردار زن انتخاب نمایم.

کدام زن را کاندیدا کنیم که توان داشته باشد از ۵ صبح تا پاسی از شب به دنبال کار باشد نه که توان نداشته باشد. اتفاقا من در همین گچساران به ویژه در نفت و آموزش و پرورش و جاهای دیگر می‌شناسم زنان توانمندی  در این استان وجود دارد که می‌توان برای سپردن استان به آنان اعتماد کنیم ولی شهرداری کار خاصی است به هر حال مسائل اجتماعی هم هست ولی برای انتخاب معاونت شهرداری قطعا گزینه‌هائی هستند که داریم بررسی می‌کنیم.
شما مطمئن باش درمدیریت شهری دوره بعد نقش زنان بسیار پررنگ‌تر از این خواهد شد چه من باشم و چه نباشم.
۱۲. نقش جوانان را چگونه می بینید؟
به هر حال نشاط و جوانی در همه جا خوب است ولی باید نیروی محرکه ای به نام تجربه نیز در کنارش باشد  ترمز و گاز اگر کنار هم نباشند نمی‌شود. من همان قدر که وجود آقای باطولی و عباسی، خانم حاتمی و… را مایه خیر در انتخابات می دانم همان قدر هم وجود مهدی بازی، آرمان پناهپوری و خانم زارعیان… و دیگر بر و بچه های جوان و پاک را خوب و باعث رونق در انتخابات می بینم ولی در آخر این مردم هستند که قضاوت می کنند.
ممکن است برخی بگویند بچه بازی شده ولی شما میانگین سن نخست وزیران دنیا و روسای احزاب در انگلیس را اگر ببینید حق می دهید به جوانان که وارد این جور عرصه ها شوند.
باور کنید من در این جوانان و زنان انرژی خاصی می بینم. همین که جوانان به سیستم حاکمیتی و انتخاباتی اعتماد کرده اند خیلی جای شکر دارد و نشان دهنده روند رو به رشد رویکرد جوانان به نظام می باشد.

۱۳. چرا بختیاری ها در مسائل اجتماعی و مثلا همین شوراهای نظارتی و اجرائی نقش کمرنگی داشتند؟
ببینید بختیاری ها دور قبل حضوری فعال داشتند و در لیست بختیاری ها نام بیش از نیمی از اعضای شورا وجود داشت. اما شما بگو حتی یک گام. حتی یک پست و حتی یک استخدام.
تا جائی که می دانم بختیاری ها کاملا متمدنانه، یک خواسته کاملا عملی داشتند و آن در نظر گرفتن مکانی برای فعالیت های فرهنگی شان بود. جای گلایه است که این همه زمین های مفت را هکتار هکتار در ادارات خاص دادند به افراد غیربومی چه می شد هزار متر هم به بختیاری ها می دادند.
البته طیف های دیگر هم چندان راضی نیستند.
خوب هرکی باشد مایوس می شود. ولی فوت بزرگ مان مرحوم سعیدلندی و بیماری یکی دیگر از بزرگان دیگرمان در کنار مشکلات اخیر چند عضو فعال، کمی آنها را بی تفاوت نموده ولی مطمئن باشید بختیاری ها مثل همیشه در انتخابات شرکت نموده و فارغ از مسائل قومی، هفت نفر شایسته را با نظر خودشان و بدون لحاظ قومیت انتخاب می نمایند.
۱۴. با چه عنوانی وارد رقابت شده اید؟ اصلاح طلب، روزنامه نگار منتقد یا یک شهروند؟
من اهل شعار نیستم که بگویم کاندیدای نسل جوان خیلی‌ها جوان تر از من هستند. خیلی ها هم فعالیت بیشتری در هنر و ورزش داشته اند. تازه آنها هم چهره جوان‌تر و بر و روی بهتری نسبت به من دارند(با خنده) و بهتر می‌خورد به شان این قیود.
من حتی نمی‌توانم بگویم کاندیدای اصلاح طلبانم انتخابات در گچساران و استان ما مثل اکثریت شهرهای کشور، طایفه ای شده است.
حالا یکی مثل من خیلی راغب به استفاده از این حربه نیستم و با اصولم نیز سازگار نیست.
بسیار علاقه‌مند بودم انتخابات شورا، محلی برای عرضه عقاید سیاسی و اجتماعی باشد مثل جاهای پیشرفته ولی باید با واقعیات روبرو بود.
اصلاحات هم تا الان تشخص داده پرچم خود را در این نوع انتخابات‌ها در گچسارن به کسی وانگذارد.
من اصلاح طلب هستم ولی تا وقتی که اعلام رسمی نشود نمی توانم ادعا کنم کاندیدای اصلاح طلبانم.
من در این خاک زاده شدم و همه جا به آن افتخار می کنم. قدیم در یاهو مسنجر و دیروز در فیسبوک و امروز در تلگرام و اینستا گفته ام گچسارانی ام مثل کسانی نیستم که دوفرسخ دورتر از شهر شیرازی و تهرانی می‌شوند من بچه گچسارانم. ده شهر هم ساکن شده ام ولی آخر برگشته ام به همین جا و این سرنوشت همه ما گچسارانی هاست مگر آنان که متاسفانه جبر زمانه آنها را در خاک غریب نگه داشته است.
دوست دارم یک روزنامه نگار منتقد باشم و عهد می‌بندم که همیشه روزنامه نگار باقی بمانم.
نمی خواهم زیاد خود را درگیر طایفه بندی‌ها کنم، چون می گویم شورا جای کار است اگرچه نمی شود نسبت به طوایف هم در انتخابات بی تفاوت بود ولی این کار من نیست.
۱۵. پایگاه رای شما کجاست و چه رایی برای خود در نظر گرفته اید؟
اینکه بگویم من بختیاری هستم پس ۸۰۰۰ رای به کنار. کیسفی و گناوه ای این هم ۶۰۰۰ رای، داماد سادات سرآب بیز این هم ۳۰۰۰ تا کنار بگذاریم، ۱۳ هزار تا از اصلاح طلبان هم رای بدهند این که شد ۳۰ هزار رای. هرکس با این محاسبات شرکت کرده همین الان کنار برود.

اگر این طور بود خیلی زرنگ تر از من و دیگران حاضر بودند.
خیر. من با واقعیات خودم را طرف می بینم. من به دنبال ۲۰ هزار گچسارانی هستم که نظراتم را به آنها برسانم و می دانم در همین اطلاع رسانی به این تعداد افراد هم ضعف دارم.
خوب از این ۲۰ هزارتا که قرار نیست همه با من هم نظر باشند  خیلی ها با ادامه روند فعلی مدیریت شهری موافقند و با من هم نظر نخواهند شد…
به طور کل من به دنبال این هستم که ۱۳ هزار گچسارانی را مجاب نمایم که من کارائی بهتری نسبت به دیگران دارم و علاوه بر این انها را قانع کنم برای موفقیت در این راه باید روز ۲۹ اردیبهشت پای صندوق رفته و رای بدهند. همین که هم نظر باشند و مرا تحسین کنند که کافی نیست. می دانم ۱۳٫۰۰۰ عدد بزرگی به نظر می رسد اما شدنی است و انشالله به آن خواهم رسید. مطمئنم من گزینه دوم تا هفتم خیلی ها خواهم بود. اما رویائی فکر نمی کنم و پاهایم روی زمین است و خودم را برای همه حالات آماده کرده ام.
۱۶ .شهردار موردنظرت آقای زینل زاده است یا شخص دیگری؟
گام اول انتخاب در شوراست. مطمئنا گزینه هائی در ذهنم هست ولی خود را درگیر این موضوع نکرده ام. بیشتر به معیارها فکر کرده ام. توانمندی و تخصص، حسن خلق در کنار اقتدار و پایگاه مردمی.
شاید به نظرتان زیاد آرمانی به نظر برسد ولی شک نکن آدم هائی هستند که مختصات خوبی داشته باشند.

در مورد عملکرد زینل زاده نمی توانم بی انصاف باشم خدائی ایشان آدم پاک دست، پاک چشم و اصالت داری بود و به حق کار کرده ولی مقایسه آن با شهرداران قبلی در کنار موهبتی به نام توجه راس هرم سیاسی شهرستان به شهر به من می گوید امتیاز ویژه ای در کار نبوده است.
ولی مطمئن باشید شهرداری که من انتخاب می کنم انسانی قدردان، سیاستمدار و البته بدون انگیزه سیاسی و دارای رفتار مناسب با مردم خواهد بود.
شورای آینده شهردار تلفنی انتخاب نخواهد کرد، شهردار باید بیاید در محل شورا، برنامه بدهد و مهم تر از همه تعهد به انجام برنامه هایش داشته باشد.
شهردار آینده مطمئن باشد نخواهد توانست شورا را بی اهمیت نماید.
او باید به حسن رفتار با مردم تعهد بدهد مهم تر از همه به کاهش عوارضات متعهد شود و برای جبران کاهش درآمدها به دنبال درآمدهای دائمی باشد نه اینکه تنها منبع درآمد شهرداری جیب مردم باشد.
شهردار باید تخفیفات را سامان بدهد و به امور مالی شفافیت ببخشد تخلفات مالی زیادی در شهرداری شده و دلیل عمده اش هم نبود سامانه ای شفاف است  هرکس  شخصی را در شهرداری داشته، می‌توانست تخفیف  بگیرد و هرکس هم کسی را نداشت کلاهش پس معرکه است.
نمی توان کسی را هم در این بین مقصر کرد حالا در این بین زمانی مچ عده ای گرفته می شود و فاتحانه با آبروی رفته شان عکس می گیریم ولی با اطمینان می گویم در شهرداری هایی که شفافیت مالی وجود ندارد تخلفات همیشه بوده و خواهد بود اینکه فقط عده ای را بگیریم و ببندیم ولی هنوز سیستم دستی باشد درست نیست. برون سپاری بهترین راه موجود است مگر اینکه راه بهتری پیشنهاد شود.
زمان قاضی فر اقداماتی شد برای شفاف سازی که آن هم عقیم ماند چون درون شهرداری مقاومت هائی در برابر شفاف نمودن سامانه مالی می شود و متاسفانه به دلیل مسائل قومیتی عده ای سال هاست در یک پست مانده اند و فقدان تحرک، همه جا فسادآور است. فساد هم لزوما به معنای دزدی نیست.
ببینید وقتی من ده سال و بیست سال یک جا باشم و به دلیل اینکه احساس کاذب به من دست می دهد که مصونیت طایفه ای و ایلی دارم هرکاری می کنم و این خطرناک است برای مدیریت یک نهادی که مستمرا با مردم در ارتباط است.
من به شهردار آینده جرات می دهم بدون توجه به طوایف، روند پاکسازی را انجام دهد. هیچ کس مصونیت نخواهد داشت. نه ترک، نه لر و نه چپ و راست. معاون و کارشناس هم وجود ندارد. نزدیک به نیمی از سیستم شهرداری دچار رکود است و فقط با تغییرات علمی و کارشناسی و بدون عجله، باید آنها را پویائی ببخشیم. مدیر تازه به دوران رسیده در شهرداری تحمل نمی شود تسویه حساب و تبعیض جائی ندارد.
هر کس نمی تواند یا نمی خواهد در شهرداری کار مردانه کند بیاید انتقالی بگیرد و به جای دیگری برود.
آدم هائی با مختصات ذکر شده فراوان است حتی در بین کاندیداهای فعلی هم آدم های خوبی داریم.
اگر دقیق باشیم و عجله نکنیم شهر پر است از متخصصین کارکشته در همین شهرداری مگر کم آدم داریم؟ در نفت انسان های پاک و مدیررانی وجود دارند و حتی میان فرهنگیان و برخی  از ادارات.
یکی از ایرادهای من به زینل زاده، کاهش اختیارات آدم های قوی و میدان دادن به پرسنل ناشی بود.
مثلا در حوزه های عمرانی و مالی، نظارت صورت نمی گیرد. مناقصات بدون ضوابط واگذار شده و ضمانت های کافی اخذ نمی شوند. حالا هم که حوزه عمرانی را آقای شهردار کامل در دست گرفته و عملا معاون عمرانی هیچ کاره است.
مطمئن باشید تغیییرات عمده ای در شهرداری اینده هم به لحاظ چارت و هم به لحاظ افراد در همه حوزه ها خواهیم داشت.
مطمئن باشید شورای آینده بر شهردار نظارت می کند نه مورد نظارت قرار می گیرد. شهردار باید برای دیدن شورا وقت بگیرد. من متاسفم که چنین وضعی شد برای نهادی که چکیده رای مردم گچساران بود شورای ما حرمت خواهد داشت.
مطمئن باشید اگر حس شود شهردار ذره ای از توجهش به مسائل شهرداری و کارگران آنجا کم شده و نیم نگاهی به نماینده یا نمایندگی داشته باشد دقیقه ای در استیضاح او کوتاهی نخواهم کرد تا برود در حزب و طایفه اش کار کند.
شهرداری پله نیست باید اینجا کار کنی. اگر حواست از مردم پرت شد به مردم خیانت کرده ای و البته به خودت.
شورا باید حرمت خود را نگه دارد بالانشینی آدابی دارد تو اگر قدر خود را بدانی همیشه مورد توجه خواهی بود چه ردیف اول بنشینی چه ردیف آخر.

 

با دیگران به اشتراک بگذارید
  1. گچساران گفت:

    به غیر از اینکه خوابشو ببینی وارد شورا شوی

  2. غضنفر گفت:

    کرو بی خیال وابوووووو

  3. يك دوست گفت:

    بهنام عزیز ایا بهتر نیست به کار خودت ادامه بدهی

  4. حاميان محبوبه رضايي گفت:

    فقط محبوبه رضایی

  5. تعدی گفت:

    بله کسایی که سخنان کسان دیگر را با پول به اسم کس دیگه نوشتن را ذکر نکرد

  6. تفرقه گفت:

    لیست ۲۰نفره کارتون رو خراب کرد
    مردم رو ساده گرفتید

  7. كانديد گفت:

    شنیدی که میگن ارزو بر جوانان عیب نیست

  8. كارمند صنعت نفت گفت:

    انتظار که نداری کسی که فیش های کارکنان صنعت نفت را رسانه ای کرده در خانواده نفت رای هم بیاورد

  9. هههههههههه گفت:

    فکر کنم شورا را با نمایندگی اشتباه گرفتی

  10. رضا گفت:

    احسنت بسیار خوب بود ولی برادر یواش

  11. حامی گفت:

    اگه آقای عکاشه نبود کی وضعیت شما مفتخورها رو برای مردم فاش میکرد آقای عکاشه با شجاعت این کار رو کرد حتی به دادگاه هم کشیدنش گچساران چند تا آدم شجاع ومتفکر مثل عکاشه لازم داره

  12. ناشناس گفت:

    شده سایت تبلیغاتی.همش شده عکاشه مگه چه خبره؟!!!!!!!

  13. شهروند گفت:

    دوست من این همه تغییر را به تنهایی انجام میدهی؟ شورای اسلامی شهر دوگنبدان یک نفره شده ااااایا؟ شش نفر عضو دیگر شورا از همین الان چشم و گوش بسته منتظر هستند فقط دستورات شما را اجرا کنند یه لطفی بفرمایید دستور بدهید انتخابات شورا برگزار نشود شما کلا بشین و تصمیم بگیر

else:
  • khamenei
  • hashemirafsanjani
  • president