آوای جنوب

معضل سیاست زدگی آموزش و پرورش / به قلم اسلام ذوالقدرپور

indexدر دنیای امروزین که آموزش و به خصوص تحصیل علم و تربیت، اولویت همه دولت‌های جهان می‌باشد، نقش برجسته و کم‌نظیر معلمان همچنان در صدر ابزارهای آموزشی قرار دارد و این نقش برجسته در مقابل ابزارهایی مانند آموزش مجازی و اینترنتی به خوبی از خود دفاع نموده است.

آوای جنوب؛

در ایران نیز این فرآیند یعنی اولویت نقش معلم و استاد در نظام آموزشی همچنان حفظ شده و حمایت می‌شود. اهمیت نقش معلم و استاد در ایران به خاطر آن است که نظام آموزشی ایران دارای دو بُعد یا بال موازی است، این دو بال نظام آموزشی ایران را باید آموزش و پرورش دانست که در یک نظام آموزشی تعالی‌نگر باید موازی و هم‌پوشان یکدیگر باشند.

اما در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی علی‌رغم تمام سیاستگذاری‌های آموزشی و تأکیدات بنیانگذار نظام جمهوری‌ اسلامی حضرت امام خمینی (ره( و رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، نظام آموزشی نتوانسته یا نخواسته است تا در مسیر مناسب و البته ثابتی در حرکت باشد!

علت ضعف سیاستگذاری آموزشی ایران چیست؟ علت ضعف یا شکستگی بال پرورش یا تربیت در نظام آموزشی ایران چیست؟

در نظام آموزشی ایران که آموزش با پرورش و تعلیم با تربیت قرین شده و در پیام‌های آموزشی مورد استفاده قرار می‌گیرند، بعد پرورشی و تربیتی در حال ضعف و بلکه نابودی است. جلوه‌های شکست بال تربیت و پرورش در نظام آموزشی ایران را می‌توان در افزایش تنش‌ها و بحران‌های اجتماعی در میان جوانان و نوجوانان ایرانی و به خصوص خودکشی نوجوانان طی چند سال اخیر به خوبی مشاهده نمود.

نظام آموزشی ایران و به خصوص در آموزش رایگان دوره‌های قبل از دانشگاه که قرار بود بر اساس نص صریح قانون اساسی اصل ۳۰ بخشی از حقوق شهروندان ملت باشد، طی دو دهه اخیر به بیماری‌های متعددی مبتلا شده و به سختی در حال ادامه حیات است. این فرآیند را باید ناشی از سیاستگذاری‌های کوتاه مدت و تغییر مستمر راهبردهای نظام آموزشی در ایران دانست.

اما یکی از ابزارهای یک نظام آموزشی کارآمد در ایران و به خصوص توجه به بعد پرورش آن را باید در تربیت، وجود و حضور معلمان دانا، متفکر و کارآمد دانست که نسبت به وظایف و تعهد معلمی خود حساس بوده و پایبند به آن باشند.

طی چند دهه اخیر مشاهده شده است که بسیاری از معلمان به خصوص همان معلمان دوران قبل از دانشگاه به شدت گرفتار سیاست‌زدگی شده و فضای سیاسی را به حوزه آموزشی وارد نموده یا خود سعی در کسب پست‌های سیاسی نموده‌اند!

ایجاد تشکیلات سیاسی معلمان و دخالت در مسایل سیاسی را باید از جمله آفت‌های نظام آموزشی ایران دانست که نتایج آن را می‌توان در برخی موارد زیر مشاهده نمود:

یکم- ضعف آموزش و پرورش: با ورود کم سابقه معلمان به پست‌های مانند فرمانداری‌ها، بخشداری‌ها و استانداری‌ها و …، بسیاری از معلمان با سابقه، کارآمد و متعهد که در حوزه آموزش و تربیت دارای استعدادها و توانمندی‌های کم نظیری بودند از بدنه آموزش و پرورش جدا شده و این وزارتخانه را رها نموده و به دیگر وزارتخانه‌ها و به خصوص وزارت کشور کوچ نمودند.

این تغییر شغل و جایگاه اداری موجب شد تا آموزش و پرورش بسیاری از نیروهای کارآمد خود را از دست داده و برای جبران آن به سرباز معلم‌ها و حتی کادر دفتری و خدماتی خود برای تدریس و تربیت فرزندان ایران زمین متوسل شود!

دوم- ضعف نظام سیاسی کشور: با خروج معلمان از آموزش و پرورش و حضور آنان در پست‌های سیاسی به خصوص در وزارات کشور، شاهد برخی مشکلات در حوزه سیاسی و اداری کشور نیز شده‌ایم. مشکلاتی که ناشی از عدم آگاهی و علم معلمان به مسایل و فرآیندهای سیاسی و اداری وزارتخانه‌های دیگر و به خصوص وزارت کشور می‌باشد.

ورود معلمان به نظام سیاسی و کارهای سیاسی موجب گردید تا شاغلین در بخش‌های سیاسی نسبت به آنان بدبین شده و موضع بگیرند یا از ضعف و ناتوانی معلمان در اداره امور بهره گرفته و به ایجاد تنش و بحران در حوزه‌های مدیریت آنها بپردازند.

به دلیل کوچ گسترده معلمان طی چند دهه اخیر به وزارت کشور، شاهد موضع‌گیری شاغلین وزارت کشور به معلمان و از سوی دیگر ضعف و ناکارآمدی وزارت کشور در انجام امور خود و حتی سیاستگذاری‌های مناسب بوده‌ایم. حضور معلمان در وزارتخانه‌های سیاسی موجب تقویت این وزارتخانه‌ها نشده و بلکه موجبات ضعف آنها را نیز فراهم آورده است.

سوم- پیگیری‌های صنفی به جای سیاسی: برخی از معلمان ایران به جای تشکیل انجمن‌ها یا تشکیلات صفنی خود طی چند دهه اخیر بیشتر به دنبال انجمن‌ها سیاسی بوده‌اند!

این روند نامناسب فعالیت معلمان موجب شده اساساً فضای آموزش و پروش ایران نیز به مسایل سیاسی و حزبی آلوده شده و آموزش و پرورش جای خود را به مسایل سیاسی بدهد.

ایجاد تشکیلات صنفی برای معلمان ایرانی می‌تواند بسیار کم هزینه‌تر بوده و کارایی بیشتری برای بهبود شرایط کاری و زندگی معلمان و نیز ترقی و پیشرفت آموزش و پرورش داشته باشد.

به هر حال روز معلم که در ایران در ۱۲ اردیبهشت و در میانه فصل بهار قرار دارد، سال‌های سال است که دچار روزمرگی شده است. گویا قرار نیست علل این روزمرگی در نظام آموزشی ایران مورد پرسش و بررسی قرار گیرد.

فرآیند مهاجرت چند دهه اخیر فرهنگیان معلمان به دیگر وزارتخانه‌ها و نهادهای سیاسی و حکومتی نشان از ضعف بزرگ سیاست‌ها و سیاستگذاری‌های آموزشی ایران و در مقابل آن ضعف نظام سیاسی و اداری ایران دارد که قادر به تشخیص و درک اهمیت حضور معلمان تربیت شده برای رشد و توسعه کشور نیستند.

شاید برای تهیه سند سیاست راهبردی آموزش و پرورش ایران باید اول به این پرسش پاسخ داده شود که چرا معلمان به وزارت کشور منتقل می‌شوند؟

الف: شاید بتوان ماهیت دولت‌های ایران طی چند دهه اخیر و تلاش برای سیاسی کردن آموزش و پرورش و استفاده از محبوبیت و پذیرش اجتماعی معلمان در افکار عمومی ایرانیان را عامل مهاجرت گسترده معلمان به وزارت کشور و … دانست. فرآیندی که در دولت یازدهم و علی‌رغم برخی وعده‌های دولت در عدم استفاده از نیروهای خارج از ساختار ورازت کشور، همچنان ادامه دارد.

جلوه مهم سیاسی نمودن وضعیت آموزشی ایران را می‌توان در مراسم روز معلم در سراسر ایران به خوبی مشاهده نمود، در این روز به جای پرداختن به مشکلات و معضلات معلمان و آموزش و پرورش ایران، همه به دنبال سخنرانی و برجسته نمودن مسایل سیاسی جناح خود یا دولت وقت هستند!

ب: مشکلات مالی و معیشتی خاص فرهنگیان که این قشر از ساختار آموزشی را به شدت درگیر مشاغل حاشیه‌ای و حتی نامربوط نموده است. این وضعیت معیشتی موجب شده است تا فرهنگیان برای کسب درآمدها یا جایگاه‌های کسب درآمد بهتر به سوی وزارتخانه‌های دیگر و از جمله وزارت کشور رهسپار شوند.

معلمان و اساتید نظام آموزشی ایران و به خصوص معلمان آموزش و پرورش همچنان یکی از ارکان رشد و توسعه ایران محسوب می‌شوند که برای کسب جایگاه بهتر و اصلی خود نیاز به یک سیاستگذاری کارآمد دارند.

یکی از ارکان ساختار اجتماعی و فرهنگی هر کشوری و به خصوص ایران را می‌توان نظام آموزشی آن دانست، رکن اصلی این نظام آموزشی نیز معلمان آن هستند. بخش مهمی از فراوانی و گستردگی بروز و ظهور ناهنجاری‌های اجتماعی طی چند چند سال اخیر در میان نوجوانان، جوانان و حتی کودکان ایرانی را باید در وضعیت نابسامان و آشفته آموزش و پرورش ایران جستجو نمود.

سیاستگذاران نظام آموزشی ایران باید در یک سیاستگذاری راهبردی ضمن تلاش برای بهبود شرایط علمی، روحی و معیشتی معلمان و توجه به نیازهای آموزشی و پرورشی دانش‌آموزان، جلوی سیاست‌زدگی نظام آموزشی ایران و به خصوص مهاجرت معلمان به دیگر وزارتخانه‌ها را بگیرند. اگر سیاست‌های کنونی در نظام آموزشی دنبال شود، در آینده‌ای نزدیک باید به جای فرستادن نوجوانان ایرانی به دوره متوسطه اول راهنمایی و دوم، برای آنان مدارس خاص روانشناسی و روانکاوی تأسیس نمائیم.

۲۰۵۶۲

با دیگران به اشتراک بگذارید
else:
  • khamenei
  • hashemirafsanjani
  • president