سید جوادفدایی تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشت خود که به صورت اختصاصی به پایگاه خبری آوای جنوب ارسال کرده است می نویسد:

همانطور که همگان میدانید تنور انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی از مدتها قبل در سراسر کشور گرم شده و این تنور در برخی مناطق از جمله استان کهگیلویه و بویراحمد و علی الخصوص شهرستان گچساران داغتر است.

انتخابات این دوره گچساران و باشت با سایر دوره ها تفاوت فاحشی دارد. از این منظر که طبق معمول یک کاندیدای اصلاح طلب قوی یک طرف رقابت است ولی سمت دیگر کاندیدای اصولگرای قوی وجود ندارد. در این مقال سعی بر این دارم با بررسی یک طرف رقابت یعنی جناح اصولگرایی به دلایل شکست احتمالی این طیف در گچساران بپردازم. اصولگرایان گچساران و باشت با داشتن بیش از شصت درصد آرا همیشه از پشتوانه خوبی برای شرکت در ماراتن های سیاسی برخوردار بودند .

کما اینکه در سال ۸۶ با داشتن بیش از هفتاد درصد آرا پیروز رقابت شدند که البته این پیروزی به دلیل تعدد کاندیدا در این جناح با چاشنی شانس همراه بود ولی در سال ۹۰ با همان ترکیب نفرات یعنی دو اصولگرای لر و یک ترک متمایل به اصولگرایی برابر یک اصلاح طلب با وجود آرا بیشتر متحمل یک شکست سنگین و البته دراماتیک شدند به گونه ای که همچنان با تبعات آن شکست دست و پنجه نرم میکنند.
لذا در این دوره آن دو نفر لر اصولگرا عطای کاندیدا شدن در این دو شهرستان را به لقایش بخشیدند و تنها آقای فولادی وندا با دست لرزان با پرچم اصولگرایی وارد میدان کارزار شده و با سر دادن شعار وحدت سعی در گرد آوری نیرو های پراکنده اصولگرایی دارد اما بنا به چند دلیل که در ادامه به آن اشاره میکنم در این امر به شدت نا موفق بوده است.
اولین دلیل برای مطلب فوق این است که آقای فولادی و سایر کاندیداهای ترک زبانی که تا کنون در انتخابات های متعدد اعم از شورای شهر و مجلس شورای اسلامی اکثرا با شعار قومیتی وارد عرصه انتخابات شدند. «البته سردار خورشیدی از این قاعده مستثنی است و همیشه به عنوان یک اصولگرای قدر و قوی حاضر بوده است.» این شیوه شاید در شورای شهر که نسبت ترکها و لرها به هم نزدیک است جواب بدهد ولی در انتخابات مجلس شورای اسلامی که آرا باشت و گچساران تجمیع میشود به طور کلی شانس پیروزی را از وی میگیرد.
دومین دلیل برای عدم پیروزی آقای مهندس فولادی عدم توان شرکت در جنگ های رسانه ای است . ایشان بر خلاف سردار خورشیدی و سید قدرت حسینی که تبحر خاصی در آغاز مبارزات رسانه ای داشتند هیچ گاه نتوانسته در این مورد کمترین اقدامی بکند. در دنیای رسانه ای امروز پیروز تمام رقابتها از میدان نبرد رسانه ای خارج میشود . علی رغم تیتر های بولد شده رسانه ها و خبرگزاری ها از نماینده فعلی و کاندیدای این دوره کمترین اثری از آقای فولادی وجود ندارد و بر اساس پارامترهای رقابتی روز دنیا ایشان اولین خان را به رقیب خود باخته است.
سومین دلیل برای عدم موفقیت آقای فولادی عدم توان جمع آوری سران اصولگراست که به شدت به چشم می آید. همانطور که اکثر بزرگان سیاسی شهرستان میدانند آقای فولادی در شورای حکمیت اصولگرایان نتوانست حتی نصف اعضا را با خود همرا سازد به همین دلیل است که در تمام مراسمات آقای فولادی فقط یکی دو چهره معدود حضور دارند که آنها هم تنها به خاطر زنده نگه داشتن جریان اصولگرایی برای رقابت های آینده هستند.
دلیل بعدی که شکست آقای فولادی را محتمل میسازد نداشتن تیم سایبری و عدم حضور قوی در شبکه های اجتماعی است . کیست که نداند امروزه شبکه های اجتماعی با ایجاد موجهای قوی ، افکار مردم را به سمت دلخواه هدایت میکنند . نمونه آن تشکیل کمپینهای تحریم خرید خودروی صفر بود که دولت را به چالش کشید و باعث شد برخی از مقامات به این کمپین ها واکنش خیلی تند نشان دهند و همانطور که میدانید باعث شد دولت به خاطر فرار از این بن بست بسته ای را ارائه دهد که در تاریخ اقتصادی ایران اتفاق نیفتاده بود.
این مثال کوچک نشانگر اهم حضور فعال در فضای مجازیست.
دلیل بعدی نداشتن برنامه مدون با قابلیت اجراییست که خود دغدغه اصلی روشنفکرانیست که به دور از هیجانات سیاسی و موجهای ایجاد شده توسط کاندیداها تنها بر اساس عقلانیت و مرور برنامه ها تصمیم میگیرند. لذا آقای فولادی تا کنون برنامه مدونی ترسیم نکرده اند و تنها برخی مواقع درباره صنعت نفت نظراتی دارند که به دو دلیل مورد وثوق نیست . یکی اینکه تنها تکیه بر صنعت نفتی که الان به پایین ترین حد خود رسیده نمیتواند مشکلی از کسی حل کند دوم اینکه نمیتوان تمام مشکلات را به برنامه های نفتی حواله کرد.
دلیل مهم دیگر که به نظر میرسد در شکست آقای فولادی تاثیر به سزایی خواهد داشت زاویه شدید ایشان با دولت احمدی نژاد است. در حال حاضر اکثریت سران اصولگرای کشور و قریب به اتفاق مردم اصولگرا منتظر سال ۹۶ و احمدی نژاد هستند ولی در این شرایط آقای فولادی در برخی جلسات و محافل با انتقادات شدید نسبت به دولت سابق برکناری خود را به رئیس جمهور پیشین ربط میدهد در صورتی که شخص رئیس جمهور هیچگاه وقت خود را برای چنین موضوعی صرف نمیکند . ضمن اینکه آقای فولادی با طرح این موضوع سعی در قهرمان جلوه دادن خود دارد غافل از اینکه این اتفاق باعث ریزش شدید آرا اصولگرای وی خواهد شد.
یکی دیگر از علل شکست آتی آقای فولادی هجرت اکثر یاران حلقه اول ایشان و پیوستن به نماینده کنونی است که خود باعث فشار روانی مظاعف به طرفداران وی و نزدیکتر شدن ایشان به شکست است.
به هر حال با توجه به همه جوانب انتخابات به نظر میرسد در غیاب کاندیدای اصولگرایی واقعی شاهد پیروزی نهایی نماینده فعلی در یک انتخابات دموکراتیک و آرام خواهیم بود.

آوای جنوب: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین  است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.