بدون  شک یکی از اهداف گرو ها و فرقه هاییی همچون فراماسونری در فراگیر کردن نمادها و نشانه خود در معماری کشورها و اماکن مختلف تاریخ سازی است بدین معنا که با ایجاد و گسترش نمادهای خود در ابنیه و اماکن قصد دارند ضمن نشر این نمادها بستری برای تاریخ سازی خود ایجاد نموده تا مدرکی برای هم کیشان خود در نسل های آینده ایجاد نمایند تا در سال های آینده بتوانند بر فراگیر بودن دین خود نزد ملل مختلف استناداتی داشته باشند.

باید توجه داشت که این سخن بدان معنا نیست که این ساخت و سازها را مثلا خود فراماسون ها ساخته باشند بلکه فراماسون ها با مد کردن بعضی طرح ها باعث می شوند افراد دیگر آن طرح ها را در ساخته ها به کار گیرند.

در طرح زیباسازی کنار زیرگذر گچساران و در بلوار ولی عصر(عج) هرچند بخش هایی از طرح دیوار کشیده شده زیبا و بعضابه سبک معماری ایرانی است اما در بخشی از این طرح نمادی از اهرام ثلاثه مصر خودنمایی می کند.

اهرام ثلاثه مصر از نظر مکانی با هم فاصله دارند ولی قدرت رسانه، منظره و زاویه دیدی از این مکان را مد و سبک بوجود آورده که این اهرام را کنار هم نشان می دهد وباید توجه داشت که مثلثی در نمادشناسی فراماسون ها اهمیت دارد که نوک مثلث به نحوی نور بدهد و درخشان باشد.

حال با توجه به این نکته و تنها بر فرض وجود شباهت نماهای به کار رفته در محوطه کنار زیر گذر گچساران با یکی از نمادهای فراماسونرها،باید به این نکته توجه داشت که برای ساخت این بنا چقدر از نمادهای اسلامی استفاده شده است و چقدر از نمادهایی که به نمادهای فراماسونری شباهت دارند بهره گرفته شده است؟.

                                                                     
این درحالی است که از سبک معماری به عنوان یکی از نمادهای هویتی یه ملت، منطقه، شهر و یک کشور یاد می کنند ،هویتی که در گذر زمان به ثبات رسیده و تجسد یافته است اما این سبک به دلیل تقلید کورکورانه از نمادهای موهوم غیره ایرانی اسلامی به بیراهه می رود.

هدف و نیت سازندگان و معماران با یکدیگر در تضاد هستند، معماری اسلامی با هدف و نیت الهی و ارتباط با نور مطلق شکل می گیرد اما معماری ماسونی با هدفی شیطانی و ارتباط با تاریکی مطلق شکل می گیرد. در معماری اسلامی خطوط خمیده (گنبد، محراب، مناره) بوده و از شمایل نگاری پرهیز می شود و در عوض از آیات قرآنی بر بناها استفاده می گردد اما در معماری ماسونی خطوط شکسته بوده (هرم، مثلث) و شمایل و نمادهای خاصی در بناها به کار برده می شود.

تلفیق نور در معماری اسلامی به گونه ای است که سعی شده بنا تا حد امکان پر نور (با استفاده از آینه کاری و …) باشد تا به نوعی تجلی گاه نور مطلق و آفریدگار هستی باشد. اما در معماری ماسونی سعی شده نور و تاریکی در یکدیگر پیوند خورد که اشاره به ارتباط با اجنه و شیاطین است و رنگ های مورد استفاده در معماری اسلامی رنگ های شاد به ویژه آبی و سبز است که پیشتر خواص این رنگ ها ذکر گردید. اما در معماری ماسونی رنگ خاصی مورد استفاده نیست و بیشتر از رنگ های تیره استفاده می شود.

فضا در معماری اسلامی به گونه ای است که فرد را به نوعی کشش و اشتیاق به عبادت خداوند سوق می دهد و آرامش خاصی را به همراه می آورد اما در معماری ماسونی اینگونه نیست. در واقع در معماری اسلامی فضا آکنده از انرژی های مثبت و رحمانی است اما در معماری ماسونی فضا مملو از انرژی های منفی و شیطانی است.

مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند:…هم مردم خودمان و هم کسانی که وارد این شهرها می شوند نشانه های اسلامی باید آشکار باشد .صهیونیست ها هر نقطه دنیا که خواستند یک ساختمان بسازند آن علامت نحس ستاره داوود را سعی کردند یکجوری رویش تثبیت کنند .کار سیاسی شان اینجوری است.ما مسلمان ها نشانه های اسلامی و مهندسی اسلامی را باید در همه کارهایمان ،از جمله در باب مهندسی بایستی مراعات کنیم.

سبک معماری آنچنان اهمیت دارد که مقام معظم رهبری در فرمایشات خود با شهردار،مدیران شهری و اعضای شورای شهر تهران به آن تاکید کرده و فرمودند: «حقیقتا معماری و نمای تهران، نمای یک شهر اسلامی نیست و شهرداری و شورای شهر باید این موضوع را جزو جدی‌ترین مسائل خود بدانند. باید هرچه ممکن است محیط زندگی شهر، به‌گونه‌ای طراحی و ساخته شود که تحقق سبک زندگی اسلامی راحت تر، امکان‌پذیر باشدو«
مقام معظم رهبری توجه به معماری ایرانی اسلامی را به عنوان یکی از وظایف مهم و کلیدی مجموعه مدیریت شهری گوشزد می‌کنند.

حال اگر این سازه را به اهرام ثلاثه مصر مربوط ندانیم این سئوال در ذهن تداعی می شود که این سه شکل مثلثی در کنار هم با وجود شکلی دیگر در راس این مثلث هاچه مفهومی و هنری می تواند داشته باشد؟