آوای جنوب

تاجگردون ؛ مردی که با لباس عملیاتی به تاسیسات آمده بود نه با کت و شلوار تا گوش هایش خوب بشنود

آقای نماینده خوب شنیده بود که انتقاد می کرد چرا وقتی یک نیروی غیر رسمی حادثه می بیند اورا به بیمارستان شهید رجایی می برند و رها می کنند اما رسمی ها را به قول خودتون بوک ( اعزام ) می کنید

DSC_9090اول دوست داشتم تیتر یادداشتم همین باشد ** تیتر را کارگران غیر رسمی صنعت نفت انتخاب کنند **

یا

** گوش تاج گردون به خوبی خوب صدای ناله های کارگران غیر رسمی صنعت نفت را شنید **

یا

** او با لباس عملیاتی آمده بود نه با کت و شلوار **

یا

** تاج گردون : چرا غیررسمی ها به بیمارستان شهید رجایی می روند اما رسمی ها بوک می شوند**
و

و

و خیلی از تیترهایی که مخاطب را به خودش جذب کند تا یادداشت راقم را بخواند

آوای جنوب / علی مراد کاظم پور

DSC_9085

صبح امروز با دعوت نماینده مردم گچساران و باشت برای بازدید از تاسیسات نفتی راس ساعت ۶:۳۰ در فلکه نرگسی خبرنگاران جمع شده بودند.
مدیران نفت یک به یک آمدند و پیاده شدند تا تاج گردون هم بیاید و به سمت دشت گز حرکت کنیم .
یکی دو سال پیش بود که یادداشتی از تاج گردون خواندم که در خاطره هایش هنوز به یاد دارد که کارگران نفت با همان ظرف های سپرتاس به سر فلکه امام می آمدند تا به یونیت ها و تاسیسات نفتی بروند .
شاید آن روزها صدای گاز دادن  اتوبوس های نشنال شرکت نفت در دنده یک به دو را از پشت شیشه اتاقش حس کرده باشد.
شاید هم آن صدای مزاحم اول صبح خواب صبح او را به هم ریخته باشد.
شاید اصلا فکرش را هم نمی کرد روزی باید نماینده فرزندان آنانی باشد که خواب صبح آن روزهای او را در خیابان مدرس بهم ریخته اند.

او هنوز صدای خش خش کارگران نفتی را که از پشت شیشه اتاقش را عبور می کردند را به یاد دارد.
اما او امروز با کت و شلوارش نیامده بود ؛ او می دانست قرار است به تاسیسات نفتی برود.
تیپش را عملیاتی کرده بود ؛ شلوار کبریتی و کاپشنش من را به یاد مدیران نفتی جنوب می انداخت.
اما او خود را شبیه کارگران کرده بود تا شاید صدایشان را خوب بشنود.
شاید هم میخواست که بگوید اونی که از پشت صفحه تلویزیون مشاهده می کنید شبیه خود شماهاست چرا که او خوب میداند مردمان شهرش سالهاست ستاره در آسمان شهر خود ندیده اند .
شاید دوستان من از من هم برای یادداشتم گلایه مند باشند اما واقعیت ها را باید گفت.
وقتی در جمع جمع قرار گرفت صحبت های همه را شنید از رسمی تا غیر رسمی از وضعیت عقب افتادن گرد(رتبه) نیروهای رسمی تا حقوقشان تا تفریحگاهی بنام محمود آباد.
از مهندس شهبازی که پیشنهاد داد مبادا برجام باعث دلسردی شرکت های داخلی شود.
از تمجیدهایی که از او کردند و از هیچکدام برای تعریف دادنش تشکر نکرد .
تا اینجا را گفتم اما شخصی بنام یوسفی از طرف نیروهای غیر رسمی شروع به صحبت کرد .
از درد دل هایی گفت که اینروزها بهروز باشتی زاده را به چهره محبوب کارگران و خانواده های آنها تبدیل کرده .
شاید هم عده ای این را برای تبلیغات قبل از انتخابات تلقی کنند .
اما من می دانم بهروز باشتی زاده حتی روی سلایق سیاسی اش پا گذاشته تا بتواند کارگری را خوشحال کند تا بلکه خوشحالی او خانواده ای را سرزنده تر کند.
بهروز باشتی زاده سیاسی کاری نکرده است این را گفتم تا بدانیم بهروز این روزها حاضر است هر کاری بکند تا بلکه بتواند با کمک نماینده کاری بزرگ را رقم بزند .
اما امروز یوسفی نماینده کارگران بود او گفت و تاج گردون شنید از فاصله طبقاتی که اینروزها کارگران را آزار می دهد .

DSC_9084
او از فاصله طبقاتی رسمی ها و غیررسمی ها و قراردادی ها و حجمی ها سخن گفت .
از تمام مشکلات قشر نیروهای غیر رسمی صنعت نفت سخن گفت .
از بیمارستان و خدمات رفاهی تا تفاوت حقوق ها .
درست است که بغضی در صدا داشت اما گفت و با خود فکر هم نمی کرد شاید کسی بگوید او انشا نوشته است و شاید هم حاج غلام صدای کنایه را شنید که بعد از صحبتهایش به همه گفت برای او یک دست محکم بزنید و به به پورهادی و غلامی بگوید فامیلی اش چیست تا یوسف باقری آن طرف تر بگوید حاجی جان یوسفی است.
اما الحق و الانصاف تاج گردون جدای از صحبت های همه با گوش هایش صدای چهارهزارو سی نفر کارگر غیر رسمی را خوب شنید .
حداقل من که تجربه عملیات را داشته ام می دانم که او خوب شنیده بود.
تملق نیست واقعیتی است که باید پذیرفت.
آقای نماینده خوب شنیده بود که انتقاد می کرد چرا وقتی یک نیروی غیر رسمی حادثه می بیند اورا به بیمارستان شهید رجایی می برند و رها می کنند اما رسمی ها را به قول خودتون بوک ( اعزام ) می کنید.
او از مردم سالاری می گوید ؛ خاطره ای را از گذشته های قبل از انقلاب  تعریف می کند که قرارمان نبود اینجوری شود.
او از پیگیری هایش و جلساتش با وزیر نفت و مقامات وزارت نفت می گوید ؛ هرچند اشکالاتی هم به عملکرد در نوع قرارداد در همین جا می گیرد که ارتباطی با وزارت ندارد و در زیر صدایش به مدیرعامل هم می گوید بعدا باهم صحبت خواهیم کرد.
سفر معاون یکی از وزرا به گچساران باعث می شود سفر و بازدید ما در نیمه راه به اتمام برسد .
اما به کورش پیشنهاد میدهم تا مصاحبه با او داشته باشیم تا کار را محکمتر کنیم و او هم قول می دهد که از طریق وزیر نفت پیگیر مشکلات نیروهای غیر رسمی است .DSC_9080DSC_9087DSC_9028 DSC_9056 تاجگردون

با دیگران به اشتراک بگذارید
  1. حق گفت:

    یعنی خدایی این که این متن رو نوشته یک آدم بی سوادی بیش نیست اصلا خودت می فنی چی نوشتی باید

    1. مدیر سایت آوای جنوب گفت:

      با سلام
      با تشکر و سپاس از پیام ما

  2. مهران گفت:

    چرا الان به این فکر افتادن موقع انتخابات

  3. ناشناس گفت:

    واقعا دست مرزاد حق رو نوشتی

else:
  • khamenei
  • hashemirafsanjani
  • president