آوای جنوب

برگی از خاطرات احمد خورشیدی از تشکیل بسیج در گچساران و توصیه او به تاجگردون و فولادی وندا

خورشیدینام بسیج یادآور خاطره عزیزترین نهاد و بزرگترین مردان تاریخ ما است. نهادی که به تعبیر امام راحل تشکیل آن «یقینا از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود.» و «شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد.
این واژه ها و تعبیرهای بی نظیر و ملکوتی، اوصافی است که مراد و مرشد بسیجیان، امام خمینی (رض) در آخرین پیام خود به مناسبت هفته بسیج ( ۲/۹/۱۳۶۷) صادر فرموده اند؛ امامی که دوست و دشمن صداقت او در گفتار و دوری اش از مداهنه و مبالغه را تصدیق کرده و می کنند و این همه نشان از آن دارد که هیچ نهادی والاتر و عزیز تر از بسیج در نگاه آن پیر روشن ضمیر نبوده است.

تکریم بسیج، احترام به مردانگی و مروت است، پاسداشت جوانمردی و تضمین آینده است. بسیجیان نیازی به احترام و تجلیل ما ندارند. ما هستیم که به آنان و به حضور فعالشان برای همیشه نیازمندیم. جنگ آزمون خوبی برای جدا شدن صف مدعیان و مردان حقیقت بود. شعار امروز اگر پشتوانه و سابقه ای در دیروز نداشته است، بسان همه شعارها است و نیازمند امتحان در روز مبادا.

گچساران شهر من

شهری که عبدالله صابری ها را دارد

شهری که با تمام کوچکی اش مردان بزرگی دارد که نامشان در خاورمیانه دهان به دهان می چرخد

هفته بسیج فرصتی شد تا بایکی از این سرداران گچسارانی گفتگویی انجام بدهم.

سردار حاج احمد خورشیدی یکی از یادگاران آن زمان است که در ادامه برگی را ورق می زند تا یادی از اولین بسیجی های شهرمان کرده باشیم

آوای جنوب؛

حاج احمد خورشیدی صحبتهایش را اینگونه آغاز میکند

در جریان درگیری های ۲۱ و ۲۲ بهمن بهمرا ه سردار صابری و جلیل خواجوی بصورت مسلحانه شرکت داشتیم بویژه در جریان حمله منافقهای فدایی به صدا و سیما و بعد از تثبیت اوضاع برگشتیم گچساران و دوبار برگشتم تهران آقا محسن رضایی را ملاقات کردم و آن زمان سپاه تشکیل شده بود و ایشان رییس کل اطلاعات بود و اصرار داشت بیایم تهران و با او کار کنم اما من مشکلات منطقه و اینکه ضد انقلاب شعار گچساران کردستان پیوندتان مبارک را طرح کردند را گفتم اما ایشان می گفتند پایتخت مهمتر است و بالاخره حکم من و اعضای شورای فرماندهی از مرکز صادر شد و با یک کاغذ و بدون امکاناتی کار شروع شد و هنوز سپاه راه اندازی نشده بود که شهید دقایقی از راه رسید و با توصیه ایشان جهادرا هم راه انداختیم و حاج جلیل خواجوی را گذاشتیم رییس آن که آقای فولادی هم کمک کار اوشد و نهادهای دیگررا ازجمله بنیاد مستضعفان را با مدیریت شهید مهدی درخشان راه انداختیم نهادها با مدیرت اصلی من و سردار صابری و تا حدودی مهندس عبدی پور راه می افتاد و حاج بهرام تاجگردون هم مشغول آموزش و پرورش بود و کمک مان می کرد اما بتدریج اختلاف نهادها با حاج بهرام شروع شد و سپاه را از مهمان سرای استانداری واقع در روبروی بیمارستان شهید رجایی که آن زمان بود استارت زدیم و چون استانداری همکاری نمی کرد شروع شد و ن و چهاده چریک مجبور شدیم خودمان اقدام کنیم و وقتی برای راه اندازی واحد فرهنگی و سیاسی وارد شدیم اکیپ با انگیزه و بسیار عالی به کمک مان آمدند که اکثرا شهید شدند مانند شهید احمد تاجگردون و شهید عیسی پناهی و شهید منتظر و شهیدان سعید چهارده چریک و جعفر سجده ای و برادران فرهاد بهمنی و ابوالقاسم صفرزاده و جهانگیر شاییلی که الان در کانال ۱۶ تلویزیون کانادا نوازندگی و خوانندگی می کند  این گروه به شدت مخلص و فعال بودند و با شروع جنگ شهیدان احمدتاجگردون و عیسی پناهی و منوچهر حسین پور و سعید چهارده چریک و جعفر سجده ای بی قرار بودند و رفتند من بظاهر مسول آنها بودم اما آنها همه کاره شهر بودند شبی که قرار بود بچه ها صبحش بروند جبهه چون با اعزام احمدتاجگردون مخالفت کرده بودم تا صبح آنچنان گریه می کرد که دل آدم برایش کباب می شد و از من عصبانی بود چون اولا به او احتیاج بود برای تبلیغ جبهه ثانیا داشت نامزد می کرد و وضعیت احمدتاجگردون یک داستان مظلومیتی عجیب است خداشاهد است این بچه ها دُردانه دوران بودند وبالاخره پشت سرهم شهید شدند روحشان شاد اما اولین گروهی که جذب سپاه شدند هم ۲۰ نفر بودند که اکثرا شهید شدند ازجمله شهیدان خدامراد مرادی و امیر علیزاده و جهان و مددی و سردار کشکولی و حمید دقیقی و پیامبری و …
البته سپاه گچساران بزرگانی چون سردار علی فضلی و صابری و دقیقی و مظهری و محمدی و محمدرضا کریمی و غلام صادقی و ایرج امینی و فرهاد نوری نژاد را هم داشت که هر کدام یک سپاه بودند یا سردار مهدی درخشان و بعدها حاج جهانبخش نوروزی و حاج محمود خورشیدی و سردار گشتاسبی و دیگرانی که متاسفانه الان یادم نیست سید نصرت الله حسینی
البته من اواسط سال ۶۰ عملا از سپاه گچساران به سپاه منطقه منتقل شدم و در جبهه بودم تا آخرین روزها ی جنگ ولی سپاه گچساران بعدها و در آخر جنگ یک تیپ کامل به نام حیدر کرار تشکیل داد که بنده از موسسین آن بودم و شیهد مهدی درخشان فرمانده آن بود و سردار احمدرضا کریمی نقش فراوانی در بسیاری از عملیاتها داشت والان هم تشریف دارند اما سردار فضلی اسطوره اخلاق و شجاعت و مدیریت بوده و هستند خدا همه شان را حفظ کند و سردار صابری در منطقه کاملا شناخته شده هستند و بسیار اثر گذار دوست نداریم بر خلاف تمایل خودش او شهید بشود او تاریخ مبارزات استان و شخص حقیر است.
به جرات می گویم امروز سردار صابری در مقوله مقاومت منطقه خاورمیانه جزو نوادر هستند و بیشتر از همه فرماندهان در مقاومت حضورداشته اند
من به شدت شرمنده عزیزانی هستم که نام مقدسشان فراموش شده است که امیدوارم به اخلاص خودشان بنده حقیر را حلال کنند.

و اما اولین بسیجی های گچساران
اولین بسیجی های گچساران دو نفر بودند به نام ناصر تاجگردون برادر شهید احمد و حاج صفر خسروی از قشقایی ها که آمدند در خط فیاضیه آبادان و البته مهندس سیف الله جشن ساز هم جزو اولین گروه اعزامی به خط دارخویین بودند فیاضیه آبادان بعد از دارخویین بود یعنی اول دارخویین بود که ۱۱۰ نفر بودیم در برابر یک لشکر ۱۲۰۰۰ نفری عراق که می خواست بیاید اهواز را تصرف کند و فرمانده گروه گچسارانی ها سردارفضلی بود و فرمانده خط سردار رحیم صفوی و بچه ها نگذاشتند دشمن اهواز را بگیرد و کلا ترک و لر و دهاقانی و بختیاری و بهبهانی و همه و همه بودند یا مستقیما در عملیات بودند و یا پشتیبانی جنگ هم حاج غلام تاجگردون بود و هم حاج علی فولادی و انشا الله همه در خدمت مردم و تحت بیرق ولایت باشند که بدون ولایت و رهبری جامعه به عقب رفت می رود.

و این را بگویم رابطه رهبری و جامعه مثل ناخدا ی کشتی و سرنشینان است اگر ناخدا کاربلد نباشد کشتی و آدم هایش به مقصد نمی رسند ولو اینکه سرنشینان نامبر وان باشند پس ولایی بودن یعنی اینکه به رهبری هوشیار باورمند باشیم نه اینکه در کشتی بنشینم و آنرا سوراخ کنیم این یک نظریه قابل احترام در بین همه ملل و جوامع است یعنی مردم در دنیا به درست نیست در بیان جبهه ای ها خطی برخورد کنیم من وظیفه سیاسی ندارم وظیفه انقلابی دارم از من نخواهید متناسب با انتخابات حرف جنگ را بزنم من عادت به بدی ندارم دلم پیش بچه های جنگ است با هر خط و ربط که باشند جنگ ترک و لری و چپ وراست نداشت و ندارد و نخواهد داشت ممکن است با جلورفت انقلاب بعضی خودشان را از قطار انقلاب پیاده کنند اما هر خوبی خوب است و هر بدی بد.

انقلاب همه را سوار قطارش کرده و کسی را پیاده نمی کند و انقلابیون هم نباید عامل پیاده کردن کسی باشند انقلاب مال همه است همه بدون استثناء

گفتگو از علی مراد کاظم پور

با دیگران به اشتراک بگذارید
  1. فرهاد عربی گفت:

    درود بر سردار خورشیدی. یادگار هشت سال دفاع مقدس

  2. ناشناس گفت:

    آقای خورشیدی داری می ری خاکی

  3. قشقایی گفت:

    درود بر سردار سرافراز و پر افتخار و جانباز جنگ تحمیلی و بردار شهیدان خورشیدی و یادگار شهدا و مرد دوست داشتنی و افتخار ایران زمین خداوند بر عزت و آبروت بیفزاید تا همیشه سرباز تو خواهیم ماند اما افسوس که تازه به دوران رسیده ها و کسانی که ۲۷۴ رای نیاز داشتی تا در بهترین شرایط که پسرت داماد رییس جمهور وقت بود بهت پشت کردند حالا دایه دار قشقایی !!!!!!! و اصولگرایی !!!! هستند اما تو سردار بزرگ برا ما همیشه سرافراز وسربلند و سرور ما هستی

  4. تاجگردونی گفت:

    درود بر سردار خورشیدی و اقای کاظم پور

  5. من گفت:

    لایک برادر

  6. شرمت الله گفت:

    سردار عزیزم نه چپ ونه راست نه ترک ونه لر

    ولی شایسته سالاری جزء خون سرداران اسلام است وبس

  7. قشقایی تاجگردون گفت:

    درودخدابه حاج احمدخورشیدی رزمنده واقعی اسلام………که به تمامی قشرهای جامع احترام میگزارد……سردارشجاع وبانفوذ…….افتخارشهرمان واستانمان….دلاور پهلوان

  8. غضو واحد عملیات دیواندره گفت:

    خورشیدی مسئول دفتر تحقیق کردستان بو

else:
  • khamenei
  • hashemirafsanjani
  • president