آوای جنوب

انتخابات در گچساران ؛ کدام یک برتر است ؛شایسته سالاری؛قوم گرایی یا احزاب

آنانی که دم از احزاب و جریانات سیاسی می زنند گویی فراموش کرده اند و در حوضچه قوم گرایی کف آرا را می بینند و در دریای شایسته سالاری در حال دست و پا زدن هستند

طایفه گرایینگاه قومیتی در انتخابات به نفع هیچ قومی نیست

آوای جنوب؛
شایسته سالاری چیست ؟؟
شایسته‌سالاری (meritocracy) به شیوه‌ای از حکومت یا مدیریت گفته می‌شود که در آن دست‌اندرکاران بر پایهٔ توانایی و شایستگی‌شان برگزیده شوند و نه بر پارهٔ قدرت مالی یا موقعیت اجتماعی و فامیلی. فناوری‌های نوین و شتاب تحولات و تغییرات، نیاز به نیروی انسانی متخصص را بیش از پیش کرده است. این امر بنگاه‌ها و دولت را به سوی نظام و سیستمی شایسته سالار رهنمون می‌کند. در جوامع شایسته سالار، نگرش‌های خویشاوندسالاری، قبیله گرایی، حزب سالاری و غیره مطرود است. نظام شایسته سالار، نظامی است که در آن افراد مناسب در مکان و زمان مناسب منصوب شده و از ایشان بهترین استفاده در راستای اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی به عمل آید.

((داشتن دانش و بصیرت در هر سطحی لازمه کار در یک سیستم شایستگی است و برای شایستگی دو بال وجود دارد که یک بال آن دانش و بال دیگربینش و نحوه برخورد با مسئله و اعتقاد و ارزشهاست.))(مهدی الوانی ماهنامه تدبیرشماره ۸۲خرداد۱۳۷۷) شرودر پنج خصوصیت دانایی‌ها‌، توانایی‌ها‌، انگیزه، ارزش‌ها و سبک مدیریت را به عنوان عوامل شایستگی مدیران اعلام می‌دارد.(شرودر کتاب مدیریت و سازمان‌ها ۱۹۸۹) شایسته‌سالاری دو محور عمده دارد که یکی اخلاقی و دیگری اجتماعی است که محور اخلاقی متناسب و موافق با تلفیق ذکاوت و…. که هر دوی این عوامل موروثی هستند و مبحث اجتماعی که سوای تاثیر شایسته‌سالاری در ایجاد اجتماع بهتر موثر است و موانع پیشرفت دانش و صنعت را از میان بر می‌دارد. (هرتزلی کیلنر کتاب دولتمرد جدید ۲۰۰۱ص ۱۴و ۲۵)**

انتخابات ؛ تبلیغات زودرس در گچساران ؛ آنانی که دم از احزاب و جریانات سیاسی می زنند گویی فراموش کرده اند و در حوضچه قوم گرایی کف آرا را می بینند و در دریای شایسته سالاری در حال دست و پا زدن هستند باید بدانند نگاه قومی در انتخابات به نفع هیچ قومی نیست.

در گچساران سالهای سال و پس از آمدن اولین چاههای نفت در این منطقه لر و ترک و بختیاری و اصفهانی و بهبهانی و سایر اقوام در کنار هم زندگی می کنند.

امروزه تفکر سنتی قوم گرایی در دنیا، تقریبا رو به پایان است و احزاب نقش اول را بازی می کنند هر چند احزاب هم در شهری مثل شهر ما چند ماه قبل از انتخابات شروع بکار می کنند که این بزرگترین ضعف سیاسیون شهر است.

امروز روزگار طرح شعارهای قوم گرایانه در فصول انتخاباتی بیش از پیش رو به تزاید است؛ تحریک تعصبات قومی، تصمیم گیری صحیح در انتخاب اولویتها را به مخاطره می اندازد.

شایسته سالاری هم با قوم گرایی و هم با جناح گرایی همخوانی ندارد، شایسته کسی است که قریب به اتفاق شهروندان او را پناهگاه خود بدانند و مقبولیت شهروندی داشته باشد نه مقبولیت قومی و حتی حزبی.

تفکر سنتی قوم گرایی در دنیا، تقریبا رو به پایان است و جوامع مختلف،لحظه به لحظه به جهانی شدن بیشتر می اندیشند.
تفکر دموکراتیک و مردم سالارانه، اقتضا می نماید از تعلقات قومی بکاهیم و جزئی نگر نباشیم .
همچنانکه اگر منتخبی خودرا نماینده قومی خاص بداند توانایی پاسخگویی به مطالبات همه شهروندان را ندارد.
باید بدانیم دروازه ورود به دموکراسی و مردم سالاری برگزاری انتخابات مبتنی بر رای همه مردم است فارغ از هرگونه تبعیض قومی زبانی و…
کسب اعتماد و باور عمومی مردم و گروهها در انتخابات عادلانه، باید نفعش عاید همه اقشار مردم گردد؛ باید به انتخابات نگاهی فرا جناحی داشت.
البته اشتباه نشود منظور این نیست که گروههای سیاسی مختلف دست از فعالیت بر مبنای آرمانهایشان بردارند بلکه به انتخاب اصلح بیندیشند تا به شعارهای ملی و اسلامی خود جامه عمل بپوشانند و به جای مجلسی سیاست زده و قشری نگر، مجلسی پویا و منتخبینی متخصص در قانون گذاری و نظارت عادلانه تعیین نمایند.
باید از این تفکر که عده ای اصلاح طلبان را به عنوان فساد در زمین و مروج آزادی ازهم گسیخته و عده ای اصولگرایان را متحجر و واپس گرا به جامعه معرفی می کنند تا نامزد مد نظر خود را بر کرسی بنشینند پرهیز کرد.
شاید اصلاح طلبی شایسته، بهتر از اصول گرایی ناشایست باشد و بالعکس.
البته رشد احزاب هم از نظر کمی و هم کیفی ومعرفی برنامه های حزبی به مردم و انتخاب آگاهانه مردم بر اساس آرمانهای حزبی در دنیا رو به تکامل است ولی در حال حاضر این مهم در نگاههای قومی و شعارهای پوپولیستی خودنمایی می کند.
نمی توان وحدت و خلق حماسه و انتخاب اصلح را فدای عقده های جناحی محض کرد و آن وقت از منتخب انتظار همگرایی داشت.
آنچه مهم است تفکر و ایده های نامزد است توانایی او بر حل مشکلات همه موکلین مهم است، برنامه های قابل قبول، سلامت نفس، امانتداری و سعه صدر نامزد مهم است و گرنه در این عصر نگاه قومیتی و جناحی صرف بدون در نظر داشتن آحاد شهروندان به پشیزی هم نمی ارزد.
مطرح کردن مبحث قومیت گرایی در مسائل فرهنگی باعث حفظ و پاسداری از فرهنگ اقوام می شود،اما در مسائل سیاسی،اجتماعی…حاصلی جزء هرج و مرج،بی ثباتی،بی قانونی و ناهنجاری ندارد.

گروهی از شهروندان به جهت پیوستگی قومی، طایفه ای و یا به هر دلیل دیگر اگر احساس کنند که به حقوق آن‌ها بی توجهی شده و از جانب گروه‌ها و قبایل و طوایف بزرگ‌تر نادیده گرفته می‌شوند. دیگر انگیزه های لازم را برای مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی شهر و کشور را از دست می دهند و به شهروند درجه دوم سقوط کرده، به حاشیه رانده می شوند و در نتیجه ی احساس محرومیت حس محله گرایی، قبیله گرایی و طایفه گرایی این طیف از شهروندان تقویت می‌شوند.
اگر مسئولی بخواهد قومیت گرایی را در انتصابات و انتخابات خود مد نظر قرار دهد باید فاتحه سیستم مدیریتی را خواند.این رویکرد یعنی فراموشی اصل شایسته سالاری و نخبگان،عدم مشورت،ایجاد فساد اداری و… .

حال با تمام این تفاسیر چه باید کرد / راه برون رفت از طایفه گرایی چیست؟
**عمل به احکام الهی و پیروی از دستورات بزرگان دینی: “ای مردم ، ما شما را از زن و مرد بیافریدیم و شما را جماعتها و قبیله ها کردیم تا یکدیگر را بشناسید. هر آینه گرامی ترین شما نزد خدا،پرهیزگارترین شماست. خدا دانا و کاردان است”

و یا پیامبر ختمی مرتبت برای ممانعت از دامن زدن به موضوع قوم گرایی می فرمایند: «هرکسی که در دلش به اندازه دانه ای خردل از عصبیت (تعصب قبیله ای) باشد خداوند او را در روز قیامت همراه اعراب زمان جاهلیت محشور می کند.

مسئولیت این امر مهم بر عهده ی واعظان دینی و روحانیون منطقه است که در این مدت باقی مانده به انتخابات در فرصت های مناسب شهروندان را به این حکم الهی رهنمون کنند.

** بهترین و مطمئن ترین راه مبارزه با این پدیده شوم تقویت احزاب و تشکل‌های مدنی است هر چند شهر های کوچکی مثل گچساران بیشتر نیاز به افرادی با نفوذ دارد که فارغ از نگاههای سیاسی به فکر آبادانی و پیشرفت باشند.

با دیگران به اشتراک بگذارید
else:
  • khamenei
  • hashemirafsanjani
  • president